مردم نمیدانند که چه جریان دارد و افغانستان به کدام سو کشانده میشود؟ این سوالی است که متوجه حکومت بوده و باید هرچهزودتر پاسخ دهد و مردم را از زیر فشار آشفتهحالی بیرون بکشد.
با گسترش دامنهی جنگ و سقوط نزدیک به 17 ولایت به دست طالبان، صفحات مجازی مانند فیسبوک و تویتر از معلومات و حکایتهای غیر رسمی در مورد، آتشبس احتمالی شش ماهه، ایجاد حکومت موقت، استعفای آقای غنی، بحثهای نفسگیر در دوحه و همچنان آمدن دوبارهی هزاران سرباز خارجی برای کمک به خروج اتباع ملکی این کشورها، پر شده است.
هرچند راهاندازی این بحثها و صحبتها به طور همزمان به نگرانی و امید میان مردم دامن زده است؛ اما نیاز است تا کسانی در سطح بلند در برابر این نگرانیها و امیدها پاسخگو باشند و مردم را بیشتر از این گیج نسازند.
با توجه به این نکته که حکومت افغانستان علاوه بر اینکه غرق در اختلافات داخلی بود، ضعف مدیریت در همه سطوح مشکل کلانی بود که هیچگاه برای بیرونرفت از آن توجهی نداشت و این مشکل در نهایت سبب گردید که سراسیمهگی و دست و پاچهگی بیش از حد حتی دامنگیر شماری از نیروهای امنیتی گردد و مخالفان دولت با استفاده از خلای مدیریتی در آغاز دست به تصرف ولسوالیها بزنند و پس از آن شهرهای کلان و استراتیژیک را به تصرف خویش درآورند.
اما شماری به این نظر نیز هستند که دستهایی از بیرون و درون در این سقوط دخیل میباشد. مردم که قربانی اصلی جنگ و بدبختی بوده، وقتی با اینگونه تحلیلهای متفاوت روبهرو میشوند، میپرسند که واقعاً در کشور چه جریان دارد و سقوط یکبارهگی ولایات چهگونه اتفاق افتاد؟
این پرسشها نشان میدهند که مردم واقعاً در خلای معلوماتی قرار دارند و در چنین وضعیتی نمیتوانند آنگونه که لازم است با وضعیت به مجادله برآیند.
ندادن معلومات از وضعیت جاری، به معنای دست کمگرفتن مردم است که میتواند سطح فاصلهها و بیاعتمادی را بیشتر سازد و باعث ایجاد ذهنیتهایی گردد که بار ملامتی بر دوش سنگینی خواهد کرد.
از اینرو راه معقول و درست این است که سران حکومت هر آنچه واقعیت است را با مردم شریک بسازند و به جلب حمایت آنان برآیند.
در دو روز اخیر در شبکههای اجتماعی بحثهایی در رابطه به آتشبس، حکومت موقت و ختم جنگ مطرح میشود و هم از کنارهگیری رییس جمهور از قدرت.
اما حکومت و سران عمدهی آن از مقابله و جنگ با مخالفان حرف میزنند.
اگر حکومت نخواهد که اصل واقعیتها را شریک کند و همه چیز گنگ بماند، بدون شک تاثیر منفی بیش از حد و بهخصوص در صفوف جنگی بهجا خواهد ماند.
مردم از حکومت میپرسند که یا این همه مواردیکه در صفحات اجتماعی نسبت به وضعیت در افغانستان نشر میشود، حقیقت دارد؟ حکومت چرا در این زمینه پاسخ نمیدهد؟ آیا با سکوت بر آن مهر تایید میزند؟
چنانکه گفته آمدیم، سران حکومت از ادامهی جنگ در مقابل مخالفان خود حرف میزنند، آیا هنوزهم برای تغییر وضعیت امیدواری وجود دارد و چهگونه؟ مردم باید چه کنند؟ کدام راه های تاثیر گذار باید انتخاب گردد؟
در حالیکه همین اکنون جنگهای شدیدی در ولایتهای شمال و مرکزی میان دولت و طالبان جریان دارد، شماری از نمایندههای بلندرتبهی جهان در دوحه گرد هم آمدهاند تا برای بیرونرفت افغانستان از وضعیت جاری راه و چارهیی دریابند.
با توجه به این نشستها در دوحه که تا هنوز از به دست آمدن نتیجهی ملموسی در آن چیزی گفته نشده است، آیا هنوز فرصتی برای صلح وجود دارد؟ اگر جواب بله باشد از چه راهها باید تقویت شود؟
رییس جمهور غنی ظهر امروز در یک پیام ویدیویی گفت، تلاش میکند که این جنگ، بیشتر از این باعث کشتار مردم بیگناه، از دست رفتن دستآوردهای بیست ساله، تخریب تاسیسات عامه و بیثباتی دوامدار نشود.
وی، افزود که به همین دلیل، مشورتها را با بزرگان و رهبران سیاسی، نمایندهگان مردم و همکاران بینالمللی افغانستان آغاز کرده است که نتایج آن، به زودی با مردم شریک خواهد شد.
در میان بحث های مطرح شده یکی هم بحث آمدن شماری از نیروهای خارجی به افغانستان می باشد که در ظاهر ماموریت آن خروج مصوون کارمندان ملکی و نظامی امریکا از افغانستان می باشد، مردم می پرسند که آیا این موضوع تاثیری روی وضعیت جاری خواهد خواهد داشت یاخیر؟