زلمی خلیلزاد؛ نمانیدهی خاص وزارت امور خارجه امریکا برای صلح در افغانستان، بعد از سفر به دوحه، شام دیروز وارد کابل شد و همزمان با رییس جمهور؛ داکتر غنی و رییس شورای عالی مصالحه؛ داکتر عبدالله در مورد رهایی زندانیان طالب دیدار و گفتوگو کرد.
این نخستین سفر خلیلزاد پس از توافق سیاسی و ایجاد شورای عالی مصالحه به رهبری داکتر عبدالله عبدالله میباشد. تصور میشد که اینبار سفر خلیلزاد به کابل با یک اجندایی خواهد آمد که بتواند طرفهای درگیر را به طرف میز گفتوگو و مذاکره بکشاند، اما دیده میشود که تاکید امریکا هنوزهم بر رهایی زندانیان طالب است که با وجود رهایی هزارتن آنان آتش جنگ بیش از پیش شعلهور گردیده و این باور را بهوجود آورده که نکند بعد از رهایی تمام زندانیان طالبان تمامی تعهدات شان را فراموش کرده و به جنگ ادامه بدهند.
خلیلزاد قبل از اینکه به کابل بیاید، سفری به دوحه داشت و در آنجا با نمایندههای دفتر سیاسی طالبان دیدار و گفتوگو نمود. گفته میشود که او در آنجا در مورد رهایی زندانیان و برقراری آتشبس بحث نمودهاست.
طالبان پس از امضای موافقتنامه با امریکا اصرار بر رهایی 5000 زندانیان شان داشتند و حکومت افغانستان نیز تاکید بر آتشبس و مذاکرات رو در رو دارد.
در خبرنامهی ارگ آمدهاست که در دیدار شام دیروز، اصرار بیشتر بر آتشبس و کاهش خشونت صورت گرفت که با تحقق آن، راه برای مذاکرات بینالافغانی باز گردد.
تاکید بر آتشبس و کاهش خشونت ناشی از شدت دوبارهی خشونتها بوده، طالبان در این اواخر در کنار حملات انتحاری، حمله بر شهرها را نیز آغاز کردهاند. این اقدامات طالبان در مخالفت جدی با موافقتنامهی شان که با امریکا به امضا رسانیدهاند، قرار دارد.
توقع میرفت که امریکاییها برای حفظ آبروی خود و موافقتنامهی شان، بر طالبان فشار وارد خواهند کرد که از خشونت جلوگیری نمایند، اما دیده میشود که تلاشهای امریکا در این زمینهی موثریت چندانی نداشته و خشونتها به جای آنکه کم شوند، روز تا روز بیشتر شده میروند.
توقع میرود که زلمی خلیلزاد در این دور از سفرهایش بتواند جوانب درگیر و بهخصوص طالبان را متقاعد بسازد که دست از خشونت بردارند و برای آغاز گفتوگوهای بینالافغانی به آتشبس و کاهش بیشتر خشونت تن بدهند.
با مواردیکه به آن اشاره گردید، سوال پیش میآید که سفر کنونی خلیلزاد چه تفاوتی با سفرهای گذشتهاش دارد؛ آیا به مصوونیت افغانها کمکی خواهد کرد و یا اینکه مانند گذشته تلاش برای امیدبخشیدن کاذب به مردم افغانستان خواهد بود؟
این سوالها از آن جهت مطرح بحثاند که سفرهای گذشتهی آقای خلیلزاد بیشتر متمرکز بر مصوونیت نیروهای امریکایی بود و پیام روشنی برای مصوونیت افغانها در آن پیشبینی نشده بود.
هرچند که این سفرها میتواند نتایجی بهتری داشته و تا حدی از سطح مخالفتها بکاهد، اما نکتهی با اهمیت در آن این باید باشد که حرفی جدیدی برای گفتن داشته باشد و تنها تاکید بر یک مورد که امتیاز تلقی شود صورت نگیرد. از جانبی این مساله هم قابل بحث پنداشته میشود که برای موثریت کارها و سفرها ملاقاتها باید طوری تنظیم گردند که احساس پراکندگی در آن متصور نباشد. شماری از منتقدین به این باوراند که بحثها باید در سطوح کلان صورت گیرن. این بحث از آن جهت مطرح بحث بوده که آقای خلیلزاد بعد از آنکه با غنی و عبدالله در مورد اجندای سفرش صحبت نموده به شکل جداگانه عین موضوعات را دوباره با رییس جمهور و معاونیناش مطرح کرده و این چیزیست که با وضوح نگرانی یکپارچهنبودن را به نمایش میگذارد که با تکرار آن در آینده، تاثیرات منفی خواهد داشت و تلاش برای صلح جمعی را با مشکل روبهرو خواهد کرد.