با آن که در سالهای گذشته تلاشهای زیاد برای بلند بردن سطح سواد در کشور صورت گرفته است، اما این تلاشها در بسا موارد مورد انتقاد نمایندگان مردم در شورای ملی و مسوولان حکومتی قرار گرفته است. به گفتۀ آنان، هرچند پولهای هنگفتی در این بخش در یک و نیم دهۀ گذشته در کشور سرازیر شده است، لیکن بیشتر این پولها به دلیل مشکلات امنیتی و فساد گستردۀ اداری حیف و میل شده و افزایش چندانی در آمار افراد باسواد در جامعه به مشاهده نمیرسد.
نظر به آمار موجود، بیش از 60 درصد افراد بالاتر از سن 15 سال (9.5 ملیون نفر) در کشور بیسواد هستند. طبق آمارها، از میان زنان و دختران بالاتر از سن 15 سال، 78 درصد آنان و از میان مردان بالاتر از سن 15 سال، 52 درصد آنان سواد ندارند.
مشکلات امنیتی موجود در ساحات دوردست کشور، کمبود منابع مالی، عدم اولویتدهی حکومت به برنامۀ سوادآموزی و نیز محرومیت شمار زیادی از افراد واجد شرایط مکتب از حق تعلیم، از عوامل اصلی عدم تغییر در شمار افراد باسواد در جریان سالهای اخیر در کشور خوانده میشود.
بیش از 9 ملیون بیسواد
آمار موجود نشان میدهد که در حال حاضر بیش از 60 درصد افراد بالاتر از 15 سال در کشور (حدود 9.5 ملیون نفر) بیسواد و کمتر از 40 درصد دیگر باسواد هستند. این در حالی است که نظر به معلومات وزارت معارف، آمار افراد باسواد در کشور، پس از سقوط رژیم طالبان، کمتر از 20 درصد برآورد شده بود. معینیت سوادآموزی وزارت معارف میگوید معیار باسواد بودن در این آمار، تنها داشتن مهارتهای خواندن، نوشتن، محاسبه کردن و گفتگو کردن است.
در همین حال، کمسیون مستقل حقوق بشر، میگوید در حال حاضر 78 درصد زنان و 52 درصد مردان در کشور بیسواد هستند. رفیعالله بیدار، سخنگوی این کمیسون، میگوید که سطح افراد بیسواد در شهرها و قریهها متفاوت بوده و این رقم در شهرها نسبتاً خوب است اما در قریهها بیش از 95 درصد مردم آن بیسواد هستند.
بیدار میگوید:”نظر به پلان استراتیژیکی که حکومت داشت، تا سال 1399 تعداد افراد باسواد باید به 60 درصد افزایش مییافت و گذشته از آن قرار بود وزارت معارف میزان 38 درصدی افراد باسواد را تا سال 1393 به بیش از 48 درصد برساند، اما متأسفانه این اهداف تاکنون به دست نیامده است.”
سردارمحمد رحیمی، معین سوادآموزی وزارت معارف، چالشهای موجود را عامل اصلی نرسیدن دولت به اهداف تعیین شده خوانده و میگوید:”در سال 2008 سطح سواد در کشور 36 درصد اعلام شده بود و در سال 2012 این رقم به 38 درصد رسید؛ یعنی ما در چهار سال تنها دو درصد تغییر در این نرخ وارد کرده بودیم.”
به گفتۀ رحیمی، در حال حاضر، معینیت سوادآموزی وزارت معارف به کمک نهادهای خارجی و انجوها، سالانه تنها ظرفیت تدویر برنامۀ سوادآموزی برای 500 هزار نفر را دارد، که از این جمله تنها 300 هزار نفر آن به تکمیل کردن برنامۀ سوادآموزی موفق میشوند. وی افزود:” از یک طرف 300 هزار نفر سالانه باسواد میشوند، اما از جانب دیگر 300 هزار بیسواد دیگر به جمعیت کشور بنابر عواملی چون جنگ، مشکلات عرفی و فرهنگی افزوده میشوند.” وی ناامنی، کمبود بودجه، حیف و میل منابع مالی در گذشته، عدم اولویتدهی حکومت به سوادآموزی و نیز مشکلات عرفی و فرهنگی را دلایل عمدۀ دور ماندن رقم قابل توجهی از افراد جامعه از برنامههای سوادآموزی میداند.
از سویی هم، وزارت معارف میگوید در حال حاضر حدود 15737 کورس سوادآموزی و 66 مکتب سوادآموزی در کشور فعال اند که سالانه حدود 500 هزار شاگرد را تحت پوشش قرار میدهند.
حیف و میل منابع مالی و ناکارایی حکومت
شماری از نمایندگان مردم در شورای ملی و نیز برخی از مسوولان برحال وزارت معارف، برنامههای تطبیق شده در سالهای گذشته به خصوص در مناطق دورافتاده و ناامن را غیرمؤثر خوانده و میگویند این برنامهها که با هزینههای گزاف برگزار شده بود، در بسا موارد تنها به نام بوده و پولهای آن توسط افراد، حیف و میل شده است. صیفوره نیازی، عضو کمسیون فرهنگی، امور دینی، معارف و تحصیلات عالی ولسی جرگه، میگوید با وجودی که برنامۀ سوادآموزی جزء اولویتهای عمدۀ حکومت در سالهای گذشته بود، اما آن گونه که انتظار میرفت، عملی نشده است. وی افزود:”از سالها به این طرف برنامههای سوادآموزی که از آدرس کشورهای بیرونی و حکومت با هزینههای گزاف راهاندازی شده است، متأسفانه آن گونه که توقع میرفت و مردم انتظار داشت، مؤثریت نداشته است. این برنامهها در شهرها به صورت نسبی تطبیق شده، اما در ولسوالیهای دوردست، کورسهای سوادآموزی تنها به نام بوده و پول آن هم به جیب افراد رفته است.”
به گفتۀ خانم نیازی، در یازده سال گذشته که وی از آدرس مردم ولایت بلخ در ولسی جرگه نمایندگی میکند، خودش مشاهده کرده که برنامههای سوادآموزی در مناطق دوردست به صورت درست آن عملی نشده و پولهای تخصیص یافته به بخش سوادآموزی نیز حیف و میل شده است. وی میافزاید:”به گونۀ مثال، ولایت بلخ از جمله ولایتهای نسبتاً امن است و کورسها به گونۀ نسبی در آن تطبیق شده است. اما با آن هم در مناطق دوردست این ولایت معلم وجود نداشت و فقط یک لیست آماده میشد و به وزارت معارف میآمد و پول به شاگردان داده میشد. باید گفت در مناطق دوردست هیچگونه برنامۀ عملی برای باسواد ساختن افراد وجود نداشت.”
در همین حال، مسوولان معینیت سوادآموزی نیز بر عدم استفادۀ درست از منابع در سالهــای گــذشــته اشاره نــموده و ناامنی را عــامل عــمدۀ عدم نــظارت از بــرنــامههای این معینیت در ساحــات دوردســت میدانند. سردارمحمد رحیمی، معین سوادآموزی وزارت معارف، میگوید آنان طی سالهای گذشته بر اثر فشار برخی نمایندگان پارلمان در ساحات و ولسوالیهای دوردست برنامههای سوادآموزی را راهاندازی کردهاند، اما به نسبت ناامنی نتوانستهاند از چگونگی پیشرفت آن نظارت کنند. وی میافزاید:”ما بعضاً بر اثر فشارهایی که نمایندگان پارلمان داشتهاند در یک ولسوالی برنامۀ سوادآموزی را پیش بردیم، خصوصاً در برنامههای یونسکو، اما بعدها به نسبت ناامنی ما از برنامهها نظارت کرده نتوانستیم و اطمینان هم نداریم که در آن جا کورسی دایر شده یا خیر. به همین دلیل کورسهای ما در مناطق ناامن مؤثر نبوده است.”
به گفتۀ رحیمی، با آن که در یک و نیم دهۀ گذشته، منابع بزرگ مالی از سوی کشورهای خارجی به این بخش سرازیر شده است، اما این منابع مالی به گونۀ درست مدیریت نشده و در بسیاری موارد از آن سوء استفاده شده است. وی تصریح کرد:”منابع مالی به نسبت عدم مدیریت هدر رفت، یا سوء استفاده شد و چیزی را که ما نیاز داریم و داشتیم به عنوان تعمیر و یا ساختمان مکتب به آن توجهی نشد. در حال حاضر حتا آمریتهای سوادآموزی ما و مکتبهای سوادآموزی فاقد تعمیر اند و این خود یک چالش برای ما محسوب میشود.”
قائل نشدن اولویت به برنامۀ سوادآموزی
در کنار حیف و میل پولهای این بخش، قائل نشدن اولویت از سوی حکومت به گسترش برنامۀ سوادآموزی، از مشکلات عمده در این بخــش خــوانــده میشــود. کمــسیون مستــقل حقوق بشر و مسوولان معیــنیت سوادآمــوزی وزارت معارف، به این باور هستند که در گذشته بخش سوادآموزی در اولویت کاری حکومت قرار نداشته است.
رفیعالله بیدار، سخنگوی کمسیون مستقل حقوق بشر، با آن که دسترسی به سواد را از جملۀ حقوق اساسی و بشری افراد میخواند، اما در کنار ناامنی، عدم تخصیص منابع مالی کافی، کمبود پرسونل و عدم توجه حکومت به این امر را چالش جدی در راستای تحقق اهداف سوادآموزی میداند. وی میگوید:”این برنامه زیاد مورد توجه حکومت قرار ندارد و مسوولان به آن اولویت قایل نیستند و این مسألــه بیــشتر تــحــتالشـــعاع مسایل کلان کشوری قرار گرفته است.”
ســردارمــحـــمد رحــیمــی، معین سوادآموزی وزارت معارف، نیز به این باور است که در ســالهــای گــذشــته مــوضوع سوادآموزی در اولویت برنامههای حکومت قرار نداشته است. وی میگوید:” در 15 سال گذشته، معینیت سوادآموزی تلاش داشته تا زمینۀ ارتقای سواد را برای مردم فراهم نماید، اما برخلاف این تلاشها، توجه به برنامۀ سوادآموزی در سالهای گذشته زیاد نبوده و منابع مالی وزارت معارف بیشتر در بخش تعلیمات عمومی و دیگر بخشها مصرف شده است. در گذشته تمرکز بر این بوده تا فرزندان کشور بیشتر تحت پوشش تعلیمات عمومی قرار گیرند.” وی میگوید هدف از این کار این بوده تا با جذب تعداد بیشتر اطفال واجد شرایط مکتب، شرایط به گونهای فراهم شود تا دیگر هیچ فرد بیسواد در جامعه وجود نداشته باشد.
اما او با انتقاد از چنین روشی میافزاید:”اصولاً باید با تمرکز به یک برنامۀ جامع، از یک طرف مانع بازماندن کودکان از تعلیم میشدیم و از طرف دیگر باید تمرکز میکردیم که همان گروهایی را که بیسواد هستند یا از تعلیمات عمومی در دوران جنگها محروم ماندهاند باسواد میکردیم.”
رحیمی همچنان تأکید دارد که نیاز است در نوع نگاه حکومت به برنامههای سوادآموزی تغییری ایجاد شود و به این موضوع اولویت داده شود. به گفتۀ وی، در آن صورت است که همکاران بینالمللی افغانستان نیز میتوانند در این قسمت توجه بیشتر داشته باشند.
در این حــال، ریــیس نشــــرات وزارت مـــعارف مـــیگــویــد که این وزارت هــمواره مــوضــوع سوادآموزی را همگام با سایر برنامههای این وزارت به پیش برده و هیچگاهی از اولویتهای این وزارت به دور نبوده است. کبیر حقمل میگوید:”ما اکثراً برنامههای خود را مطابق اهــداف و کمــکهــایــی که دونــرهـــا بــرای حمایت از افغانستان دارند، انجام دادهایم. خوشبختانه برنامۀ سوادآموزی ما از جملۀ برنامههایی بوده که طی سالهای گذشته روی آن خوب کار شده و دونرها هم از آن حمایت خوب داشتهاند.” به گفتۀ حقمل، مسوولان این وزارت توانستهاند، در 15 سال گذشته، پنج ملیون نفر را از طریق همین برنامهها باسواد سازند و سطح سواد را که کمتر از 20 درصد بود به 40 درصد در جامعه بلند ببرند.
مشکلات فرهنگی و عرفی
عرف و فرهنگهای ناپسند در بسیاری موارد در کشور چالشزا بوده و مسألۀ سواد نیز از این امر مستثنا نبوده است. بنفشه سادات، مسوول برنامۀ سوادآموزی موسسۀ ملی افغانها برای آموزش بزرگسالانANAFAE) ) که سالها است در بخش سوادآموزی همگام با انجوها و حکومت کار میکند، در کنار نبود امنیت، نبود بودجۀ کافی برای سوادآموزی، توجه نکردن جامعۀ جهانی و دولت در قسمت سوادآموزی، عدم آگاهی مردم از نعمت سواد و عدم علاقمندی مردم به سوادآموزی را به خاطر رسم و رواجهای ناپسند از چالشهای عمده فراراه فعالیت نهادهای آموزشی در راستای سوادآموزی میخواند. او میگوید:”زمانی که ما در ولسوالیها برای کمپاین و یا راهاندازی برنامههای خود میرویم، هیچ فردی حاضر نمیشود تا یک زن از خانوادۀ شان در برنامههای ما اشتراک کند، این یک چالش بزرگ برای ما بوده و است. گذشته از آن، افرادی که حاضر به اشتراک در برنامهها میشوند، در بدل اشتراک شان از ما خواستار کمکهای نقدی و غیرنقدی میباشند”.
به گفتۀ خانم سادات، در این اواخر همکاری تمویل کنندگان خارجی نیز نظر به سالهای گذشته در بخش سوادآموزی کاهش یافته است. وی میگوید که موسسۀ ملی افغانها برای آموزش بزرگسالان (ANAFAE) به عنوان یک موسسۀ غیردولتی و غیرانتفاعی در سال 2005 میلادی به کمک تمویل کنندگان خارجی و عایدات داخلی این موسسه فعالیت خود را در راستای سوادآموزی و آموزش افراد بالغ آغاز کرده است. به گفتۀ سادات، این موسسه در حال حاضر در کابل و 11 ولایت دیگر فعالیت دارد و سالانه 1000 سوادآموز را تحت پوشش قرار میدهد. وی افزود این در حالی است که آنان در گذشته، سالانه 5000 نفر را تحت پوشش قرار میدادند. خانم سادات گفت اخیراً با کم شدن حمایت دونرها در این بخش، فعالیت آنان نیز محدود شده است. مسوول برنامۀ سوادآموزی موسسۀ ملی افغانها برای آموزش بزرگسالان، با تأکید بر ضرورت حمایت مالی از این بخــش میافــزایـــد:”در قسمت تشویق دونرها برای حمایت بیشتر سوادآموزی باید توجه جدی از طرف حکومت و نهادهای مدنی صورت گیرد. طبق این نیاز قرار است کمپاین ملی سوادآموزی به رهبری معینیت سوادآموزی وزارت معارف و نهادهای ملی و بینالمللی در ماههای آینده راهاندازی شود، که یکی از اولویتها در این کمپاین تشویق دونرها جهت همکاری با برنامۀ سوادآموزی در افغانستان است.”
کمپاین سراسری
مسوولان وزارت امور زنان با توجه به این که بیش از 78 درصد زنان بالاتر از 15 سال در کشور بیسواد هستند، به این باور اند که حکومت آن چه که لازم بود در راستای سوادآموزی زنان انجام نداده است.
ماهرخ یــوســفزی، رییس هماهنگی خدمات اجتماعی وزارت امور زنان، میگوید:” وزارت معارف از زمانی که در راستای گسترش سواد برای مردم کار میکند در بخش سواد برای خانمها آن گونه که باید، کار نکرده است. علت آن هم مشکلات عدیدهای است که در کشور وجود دارد. ناامنیها، مهاجرتها و سطح پایین آگاهی مردم از اهمیت سواد سبب شده تا سطح سواد زنان مساوی با مردان پیش نرود.” اما او میگوید که این وزارت تلاش دارد با طرح برنامههای مشخصی در این بخش، سطح سواد در میان زنان را بلند ببرد.
یوسفزی میافزاید:”وزارت امور زنان تا حال روی پالیسی تداوم تحصیل، کار کرده و در این اواخر هم روی پالیسی سواد کار میکند که مشخص در مورد سواد دختران و زنان میباشد. همچنان یکجا با معینیت سوادآموزی روی پلان کمپاین سراسری سواد هم کار کردهایم که میکانیزم آن آماده است و برای تطبیق آن هم آمادگی وجود دارد. در صورتی که وجوه مالی آن از سوی وزارت مالیه تأمین شود، این برنامه را اجرا خواهیم کرد.”
به گفتۀ یوسفزی، برای تحقق این هدف، یک کمسیون عالی در سطح ریاست جمهوری تشکیل شده و در آن سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری، محمدمحقق معاون دوم ریاست اجرایی، وزیر معارف و وزارتخانههای ذیربط نیز عضویت دارند.
در این حال، ســـردارمحــمد رحــیمی، معین سوادآموزی وزارت معارف، نیز از آمادگیها برای راهاندازی کمپاین سراسری سواد خبر داده و میگوید برای رسیدن به اهداف این کمپاین، باید رییس جمهور و رییس اجرایی در کابینه، طرح کمپاین ملی را جدی گرفته، منابع مالی را برای آن اختصاص بدهند و ارگانهای دولتی را بسیج کنند. اما وی میافزاید:”اگر به شکل کنونی پیش برویم و در سیاستهای کلان اولویت به این بخش ندهیم، طبیعی است که زیاد موفق نخواهیم بود و برنامهها مثل گذشته ادامه خواهد یافت که نتیجۀ آن مطلوب نخواهد بود.”
در این حال، معین سوادآموزی با تأکید بر اهمیت سواد در یک جامعه، سواد را رکن ثبات، توسعه و امنیت یک کشور میخواند و میگوید:”وقتی یک جامعه افراد باسواد نداشته باشد، امنیت و ثبات هم نخواهد داشت. بخش بزرگی از جوانانی که جذب گروههای تروریستی میشوند یا ناامنی ایجاد میکنند عمدتاً ناآگاه و بیسواد هستند که طعمۀ گروههای تروریستی میشوند. کسانی که در تولیدات مواد مخدر دست دارند بیشتر از ناآگاهی و جهالت رنج میبرند و همچنان بخش بزرگی از خشونتهایی که در خانوادهها در برابر زنان و اطفال صورت میگیرد نیز ناشی از عدم آگاهی و درک درست از حقوق خانمها و خود شان است.” رحیمی میگوید در صورتی که طرح کمپاین ملی عملی شود، تلاش خواهند کرد تا این پیام را به همگان برسانند.
از سویی هم، مسوولان کمسیون مستقل حقوق بشر، به این باور اند که پایین بودن سطح سواد خود در بلند بردن آمار خشونتهای خانوادگی در کشور تأثیر داشته است. به گفتۀ آنان، 90 درصد تمام خشونتها در خانوادهها را افراد بیسواد و کمسواد انجام میدهند. مسوولان این کمسیون و وزارت معارف همچنان از طرفهای جنگ در کــشور مــیخــواهــند از مکتبها به عنوان سنگر استفاده نکنند و مانع تطبیق برنامههای سوادآموزی و تعلیمات عمــومـی درکشــور نشوند.