مرگ فجیع یک کودک افغان در قلب یک کشور اسلامی به ناانسانیترین شکل آن، با هیچ اصطلاحی قابل بیان نیست و این رخداد را میتوان فراتر از یک فاجعه انسانی دانست.
ستایش در ولسوالی ورامین تهران در حالیکه برای خریدن آیسکریم خانه را ترک کرده و امید بازگشتن به خانه را دارد، توسط انسان گرگ صفتی ربوده شده، مورد تجاوز قرار میگیرد و پس از پاشیدن تیزاب به صورتش، کشته میشود. جسد ستایش قریشی، کودک افغان، یک روز بعد از ناپدید شدن در خانه یکی از همسایگان او در ورامین پیدا شد. پسر نوجوان همسایه به اتهام قتل این کودک بازداشت شده است. پدر ستایش قریشی درباره این اتفاق گفته که جنازه کودکش را در حالی که روی او تیزاب ریخته شده بود، مشاهده کرده اما برای کشف دلایل قتل منتظر نتیجه تحقیقات طب عدلی ایران است.
بازتاب این حادثه در سطح جهان چنان تکان دهنده بود که بلافاصله، صفحات رسانهای را در فضای واقعی و مجازی پر کرد و صدای انزجار از این رخداد، به صورت وسیع و سریع آن همگانی شد. در میان مردم ایران نیز این حادثه به شدت منعکس یافت. در شبکههای اجتماعی هم بسیاری از کاربران ایرانی با خانواده ستایش ابراز همدردی کردهاند. صفحه فیسبوکی که با نام “من ستایش هستم” ایجاد شده در طول مدت کوتاه بیش از ۷۵۰۰ لایک گرفته است.
اما متأسفانه در چند روز اول سکوت سنگینی فضای رسانهای را در ایران فرا گرفته بود و کسی از این رخداد ناگوار سخنی به میان نیاورد. احمد بهزاد، نماینده هرات در ولسی جرگه، در یادداشتی از “سکوت رسانهای” در ایران انتقاد کرد و نوشت: “سکوت جامعه میزبان در برابر چنین جنایت ضد انسانی توجیهپذیر نیست. جامعهای که جانی به آن منسوب است باید بپذیرد که سیاست حاکم بر رسانههای آن و نفرتپراکنی علیه مهاجران در وقوع چنین جنایتها و این چنین سرافکندگیها نقش بسیاری دارد”.
پس از این تکانهها و تپشهای مکرر رسانهای بود که خواب زمستانی از سر رسانههای ایرانی پرید و بسیاری از روزنامهها و خبرگزاریهای ایرانی به سراغ سوژه ستایش رفتند. اقدامات اولیه از سوی نهادهای امنیتی و قضایی ایران نیز قابل توجه بوده است. والی تهران گفته که دستگاههای استخباراتی و امنیتی ایران “به طور جدی” پیگیر موضوع هستند و معاون رییسجمهوری این کشور هم در صفحه فیسبوک خود با خانواده ستایش قریشی ابراز همدردی کرده است. شهیندخت مولاوردی، معاون رییس جمهوری ایران در امور زنان، در صفحه فیسبوک خود این اتفاق را “جنایت تکان دهنده” توصیف کرده و گفته است بازتاب وسیع رسانهای و واکنشهای گسترده نشانه “عمق فاجعه” است و در این شرایط همدردی با خانواده ستایش کمترین کاری است که میتوان انجام داد.
حسین نقوی حسینی، نماینده ورامین در ولسی جرگه ایران، نیز گفته است: “این حادثه دل مردم ایران را به درد آورد. رنج ملت افغانستان همچون رنج ملت خود ما است. برای دستگاه قضایی ایران تفاوتی بین قتل دختر ایرانی و افغانی وجود ندارد و طبق قوانین جمهوری اسلامی با قاتل ستایش برخورد خواهد شد”.
اما آنچه قابل نگرانی است اینکه دوسیه ستایش مثل صدها دوسیه دیگر از پناهجویان ستم کشیده افغان در ایران، مسکوت مانده و یا به صورت عادلانه به آن رسیدگی نشود؛ به خصوص اینکه شخص بازداشت شده به اتهام قتل ستایش سن زیر هجده سال دارد. به گزارش خبرآنلاین، وقتی متهم دوسیه زیر هجده سال دارد، روند رسیدگی و تحقیقات قضایی محرمانه است و جزئیات آن اعلام نخواهد شد.
در این میان، نقش مقامات قضایی و دیپلوماتیک کابل به صورت برجستهای مشاهده نشده است. تذکرات دیپلوماتیک محض، کمترین تحرکی است که در این خصوص صورت گرفته است. این در حالی است که اگر اتباع سایر کشورها به چنین سرنوشتی گرفتار شوند، اقدامات قاطعانه و جدی انجام خواهد شد. مثال روشن آن اختلال روابط دیپلوماتیک مصر و ایتالیا است. ایتالیا در پیوند به قتل مشکوک یک محصل شهروند ایتالیا در مصر، بخشی از روابط دیپلوماتیک خود را با این کشور به حالت تعلیق درآورد. نمونههای زیادی از این گونه اقدامات در سطح جهان وجود داشته و دارد.
بنابر این، حداقل انتظاری که از دولت افغانستان میرود اینکه خواستار تحقیقات قضایی مشترک شده و یا دستکم از دولت تهران بخواهد که کابل را نیز در جریان اقدامات قضایی مرتبط با دوسیه ستایش قرار دهد. در غیر این صورت، افکار عمومی قانع نشده و این سیاهی در اذهان مردم نسبت به دولت ایران باقی مانده و باعث اختلال بیشتری در روابط مردمی و ملی دو کشوری خواهد شد.