اسما که میخواست داکتر شود، میگوید که آرزویش این بود که بتواند روزی بیماران را تداوی کند، اما اکنون سوالش این است که چه کسی به درد خود او رسیدگی خواهد کرد؛ دردی که با بسته شدن دروازههای پوهنتونها، نه تنها نصیب او، بلکه نصیب خیلی از دختران محصل شده است.
درست یک سال از بسته شدن پوهنتونها بهروی دختران میگذرد که به گفتۀ برخی از دختران بازمانده ازتحصیل، طی این مدت آنان آرزوها، انگیزه و اهداف زندگی شان را نقش برآب دیدهاند.
این دختران میافزایند که اکنون با مشکلات روحی و روانی دچار بوده و به شدت چشم انتظار باز شدن دروازههای پوهنتونهای شان میباشند.
اسما که محصل رشته طب معالجوی میباشد، میگویدکه این روزها از بیسرنوشتی دچار افسردگی شده است.
“روزی که پوهنتونها بهروی دختران بسته شد، ما آنروز امتحان داشتیم. همین که آمر دیپارتمنت اطلاعیه منع شدن دختران از پوهنتونها را خواند، من دست و پایم را گم کرده بودم. من آن روز خیلی گریه کردم، چون میدانستم که دیگر قرار نیست ما دختران در مراکز تحصیلی و تعلیمی باشیم.”
هدیه رحیمی، یکتن از محصلین پوهنتون بلخ میگوید که در این یک سال هر روز را با افسوس و گریه گذشتانده است.
“روزی نبوده که گریه نکرده باشم. مادرم نگران من شده بود و دو بار مرا پیش روان شناس برد، اما هیچ تاثیری بر وضعیت من نکرد. من میدانم که تنها درمان این وضعیتم، باز شدن پوهنتونها و آغاز درسهایم است.”
به گفتۀ این دختران، بسته شدن پوهنتونها به روی آنان، نه تنها باعث مشکلات روحی شان شده، بلکه سبب سرکوپ شدن استعدادها و انگیزههای آنان نیز شده است.
نجمه محمدی، محصل سال آخر رشته ادبیات دری در پوهنتون کابل بوده که از ادامه تحصیل محروم شده، او میگوید که بهترین زمان و انرژی زندگیاش در این یک سال هدر رفته و روز و شباش تبدیل به کابوس شده است.
“ما محصل بودیم و یک زندگی کاملا متفاوت و دور از دغدغههای محرومیت داشتیم، اما با بسته شدن پوهنتونها بهروی دختران، متاسفانه تمام امیدهای ما نابود و سیاهی زندگی ما را فرا گرفت.”
مشکلات اقتصادی
محرومیت از ادامه تحصیل تنها دغدغه دختران محصل نیست، بلکه خیلی از این دختران از مشکلات اقتصادی نیز شکایت دارند.
نجمه محمدی در ادامه سخنان خود میافزاید که اکنون خانه نشین شده و کنج خانه نیز برایش امن نیست، چون فقر و بیکاری زندگی او و خانوادهاش را تلخ کرده است.
“مجبور شدیم به دستدوزی و بعضی کارهای دیگر رو بیاوریم. با اینکه هزاران شوق در دل داریم تا بتوانیم روزی خودمان را ازین بحران بکشیم، اما هر روز میمیریم و زنده میشویم.”
در عین حال شماری از دخترانی که در پوهنتونهای خصوصی مصروف آموزش بودند، میگویند که آنان یا خود کار میکردند و فیس پوهنتونهای شان را پیدا می کردند ویا خانوادههای شان وضعیت اقتصادی بهتری داشتند و آنان میتوانستند به تحصیل بپردازند. اما اکنون آنان از مشکلات اقتصادی شکایت دارند و میگویند که هیچ زمینه کار هم برای شان فراهم نیست.
حلیمه عرفان، یکی از محصلان که در گذشته در یکی از پوهنتونهای خصوصی تحصیل میکرد، میگوید که فیس پوهنتون را خودش پیدا میکرد، اما اکنون بیکار است و وضعیت اقتصادی اش هم خراب.
“من سه سال در پوهنتون شخصی هزینه پرداختم تا بتوانم تحصیلاتم را تمام کنم، اما حال متاسفانه هیچ کسی به فکر تعلیم و تحصیل دختران نیست.”
از سوی دیگر معضل منع تحصیل دختران باعث بسته شدن تعداد زیادی از پوهنتونها نیز شده است.
براساس معلومات اتحادیه پوهنتونهای خصوصی، حدود 40 نهاد تحصیلی خصوصی در کشور مسدود شدهاند. به گفتۀ این اتحادیه ممنوع شدن تحصیل دختران باعث مشکلات اقتصادی این نهادها شده و رفته رفته فعالیتهای آنان متوقف شده است.
این اتحادیه همچنان ابراز نگرانی کرده است که اگر امارت اسلامی در رابطه به ممنوعیت تحصیل دختران و زنان تجدید نظر نکند، همه نهادهای تحصیلی خصوصی یکی پس از دیگری بسته خواهند شد.
آموزش آنلاین
با بسته شدن پوهنتونها بهروی دختران، شماری از دختران از هر راهی تلاش کردند تا به تحصیل شان ادامه بدهند، از صنف های آنلاین گرفته تا تلاش برای گرفتن بورسیه از کشور های دیگر.
اما شماری از دخترانی که بورسیه امارات متحده عربی و برخی کشورهای دیگر را گرفته بودند نیز با ممانعت مسئولین روبهرو شدند و از رفتن آنان جلوگیری صورت گرفت.
مروه حبیبی، دختری که توانسته بود بورسیه دریافت کند، میگوید به دلیل نداشتن محرم، برایش اجازه رفتن برسر درسهایش داده نشد.
“با بسیار مشکلات توانستم که بورسیه تحصیلی بگیرم. تمام مراحل آنرا به پایان رسانده و در مرحله نهایی رسیدم. اما از این فرصت طلایی محروم شدم.”
در عین حال برخی از کارشناسان به این نظراند که اگر محدودیتهای آموزشی بر دختران بیشتر از این ادامه یابد، پس از مدتی جامعه عاری از دختران تحصیل یافته و کادرهای زنانه خواهد شد که این خود یک خلای جبران ناپذیر خواهد بود.
عبدالقهار سروری، کارشناس آموزشی میگوید که براساس دستورات دین مبین اسلام، حکومت باید برای همه شهروندان، بشمول دختران و پسران به گونۀ یکسان زمینههای آموزشی را فراهم سازد.
“آموزش و تعلیم حق همه افراد جامعه است. باید برای تمام دختران و زنان افغان فرصتهای تعلیمی و تحصیلی ایجاد شود. تمامی افراد جامعه باید اساسات و مسایل دینی را بیاموزند و درمورد مسایل دنیوی نیز آموزش ببینند.”
پیشرفت یا عقب گرد؟
سکتورهای تعلیمی و تحصیلی در افغانستان همواره دستخوش تغییر و تحول بودهاند، اما در دو دهه اخیر پیشرفتهای خوبی هم در این زمینهها صورت گرفته است.
بر اساس لیستی که از پوهنتونها دولتی و خصوصی در سایت وزارت تحصیلات موجود است، اکنون در افغانستان حدود 42 پوهنتون دولتی و 134 پوهنتون غیردولتی فعالیت دارند.
در حالیکه این رقم در سال ۲۰۰۱، تنها به هفت پوهنتون خلاصه میشد که ظرفیت ۸۰۰۰ محصل را داشت. اما در سال ۲۰۲۰ این آمار به ۴۰۰ هزار محصل رسید.
با وجودی که مشکلاتی چون نابرابری و عدم دسترسی زنان به آموزش همچنان ادامه داشت، اما با آنهم ۱۱۰ هزار دختر در پوهنتونهای کشور مصروف آموزش بودند.
اما اکنون که پوهنتونها بهروی دختران بسته شده است، تمامی این دختران خانه نشین شدهاند.
هرچند خبری از باز شدن پوهنتونها بهروی دختران نیست، اما مقامات امارت اسلامی بار ها دلیل بسته شدن پوهنتونها بهروی دختران را مساعد نبودن شرایط مناسب عنوان کرده و گفتهاند، هر زمانیکه شرایط فراهم شد، به آنان اجازه تحصیل داده خواهد شد.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی بتازگی در این زمینه گفته است که حکومت در تلاش حل مشکل آموزش دختران است.
“امارت اسلامی افغانستان روی موضوع آموزش دختران کار را آغاز کرده است، انشاءالله راهحل پیدا شده و این مشکل حل خواهد شد.”
این درحالی است که با رویکار آمدن امارت اسلامی در افغانستان، ابتدا مکتبها بهروی دختران بالاتر از صنف ششم بسته شد و به دنبال آن در 29 قوس 1402 خورشیدی پوهنتونهای خصوصی و دولتی طی فرمانی، بهروی دختران بسته شدند.
به گزارش یونسکو، در پی این اقدامات امارت اسلامی، بیش از صد هزار دختر از آموزش در پوهنتونها محروم شدند. همچنان در گزارش اداره جهانی احصائيه نیز آمده است که افغانستان با 62 درصد سطح بیسوادی، در رتبه ششمین کشور بیسواد در جهان قرار دارد.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید