استقلال امنیتی و اتکا به نیروهای خودی یکی از آرزوهای دیرینه هر افغان است و تمامی شهروندان در انتظار چنین روزی هستند، ولی مسلم است که این آرزوی ارزشمند با بهای ارزان دست نیافتنی است.
سال 1394 که یک ماه از آغاز آن میگذرد، با امید اینکه افغانستان به لحاظ اداره امنیتی به پای خود ایستاده خواهد شد آغاز گردید، ولی قیمت آن در این مدت زمان کوتاه بسی سنگین و طاقتفرسا بود. گروگانگیریهای گوناگون در نقاط مختلف کشور، افزایش حملات مسلحانه، انتحاری و انفجاری، ظهور مخالفان مسلحی که خویشتن را منسوب به خونخوارترین گروه مسلح جهانی(داعش) منسوب میدانند و دست زدن به اعمال ناگوار، همگی تهدیدات بزرگی است که بنای شان بر شکستن استحکام دیوار امنیتی افغانستان است؛ دیواری که قرار است با حمایت جهانی و با نیروهای ملی آباد شده و پا برجا باقی بماند.
در حالی که همه روزه سربازان فداکار کشور با خون شان بهای استقلال امنیتی را میپردازند، مردم نیز به شدت از روی دادن چنین وقایع ناگوار متأثر شده و کسانی را که سعی بر شکستن این دیوار و ریختن خون فرزندان این مرز و بوم دارند، دشمنان ملت تلقی میکنند. شکوفه که خود متعلم صنف هفتم مکتب است، این روزها احساس ناخوشایندی دارد و با شنیدن هر خبر ناگوار از گوشه و کنار کشور دچار نوعی شوک عصبی شده و در حسرت عمیقی فرو میرود. وی میگوید:”از دست من که کاری ساخته نیست، فقط دعا میکنم. دعا برای شکست دشمنان افغانستان، قوت یافتن سربازان کشور و اتحاد و انسجام رهبران سیاسی تا بتوانند با توافق نظر در قبال سرنوشت ملت فکر نموده و عمل کنند.”
مارینا، مادری که یکسال پیش پدر فرزندانش را در حین رانندگی در شاهرا قندهار- کابل در اثر انفجار ماین کنار جاده از دست داده است، با شنیدن هر خبری که مرگ یکی از شهروندان را اعلام میکند، به گریه واداشته میشود. وی میگوید: “بهار امسال با خبرهای ناگواری همراه بود و اگر تابستان آن نیز چنین باشد، زندگی به کام مردم تلخ شده و باید دولت و حکومت برای خاموش ساختن این آتش خانمانسوز کاری کنند.”
اما گویا کسانی که تصمیم دارند با خونریزی و جنگ به هدف شان برسند از این کار دست برنداشته و کماکان تعداد دیگری از شهروندان را به سوگ خواهند نشاند. زیرا نه اشک چشم مادران از فاجعه بدخشان، ننگرهار و… و نه هم ضجه کسانی که فرزندان شان در اسارت مخالفان مسلح به سر میبرند به گوش آنها رسیده و باعث توقف جنگ و خونریزی کنونی میگردد.
سال خونین و نارساییهای مدیریتی
کارشناسان بر این باوراند که بهار خونین سال جاری برای نیروهای امنیتی کشور یک آزمون سخت و طاقتفرسا میباشد. زیرا آنها به تازگی استقلال خود را در دست گرفته و بدون اینکه نیروهای خارجی در عملیاتها دخالتی داشته باشند، وارد صحنه شده و به مبارزه میپردازند. بدون شک این آزمون به کاروزارهای سنگین خواهد انجامید و راهی جز مقابله و مبارزه نخواهد بود.
شریف عماد، کارشناس مسایل نظامی، بر این عقیده است که “بهار خونین سال جاری برای افغانستان، بهایی بود که در برابر گرفتن استقلال امنیتی رخ داد و چنین اتفاقهایی قابل تصور بود. زیرا مخالفان مسلح و حامیان بیرونی آنها نمیخواهند افغانستان از حالت کنونی خارج شده و دولت مقتدر، قوی و مستحکم در آن پا بگیرد. چرا که در آن صورت زمینه امتیازگیری برای آنها میسر نخواهد شد و میدان تاخت و تاز شان با ارباب خارجی شان برهم خواهد خورد.”
شکی نیست که پیشگیری از چنین وقایع و مقابله با عناصری که امنیت اقلیمی افغانستان را برهم زده و نمیگذارند تا بار دیگر این کشور سرپا ایستاده شود، ضروری و نیازمند تدابیر جدی و جمعی از جانب ارکان اصلی دولت و بهخصوص نهادهای امنیتی کشور میباشد. این نقیصه را برخی از مسوولان امنیتی نیز پذیرفتهاند و در سخنان ریاستجمهوری در بدخشان نیز مورد تذکر قرار گرفت. چندی پیش شیرمحمد کریمی، لوی درستیز کشور، تصریح کرد که فاجعه بدخشان به دلیل ضعف مدیریتی رخ داد و نبود مقامات اصلی امنیتی در این منطقه، باعث چنین رخداد خونین شده است.
همچنین محمد اشرفغنی با برشمردن مشکلات در بدخشان، به صراحت گفت که اداره این ولایت “مفید نبوده است.” او افزود که “اداره مفید این را نمیگویند که چهار نفر همه چیز را انحصار کنند و بعد بگویند که از جمع عظیمی نمایندگی میکنند.” رییسجمهور در سخنرانی خود در جمع مردم و مقامات محلی در بدخشان تأکید کرد که بعد از تکمیل شدن اعضای کابینه، در مورد “اصلاحات بنیادی” در حکومتداری در بدخشان فکر خواهد کرد.
او سایر دلایل ناامنی در بدخشان را نفوذ “مردم مغرض” در میان مردم به هدف سوء استفاده از ثروت عمومی در بدخشان و وجود افراد مسلح غیرمسوول دانست و افزود که “عامل سوم شورشیان و عامل چهارم تروریستها هستند.” اشرفغنی گفت که “تروریزم بینالمللی” میخواهد که بدخشان شرقی را “پایگاه تروریزم بینالمللی” بسازد. او افزود: “این سربریدن آخر موجب سقوط دولت نمیشود” بلکه آنها میخواهند “روحیه ما را ضعیف کنند”. رییسجمهور افزود که “تروریزم بینالمللی” میخواهد که بدخشان شرقی را به “نقطه خطرناکی برای تمام دنیا تبدیل کند”. رییسجمهور غنی افزود در شش ماه گذشته تلاشهای او برای ایجاد اجماع سیاسی منطقوی در مورد تروریزم زمان زیادی برد، ولی به نظر وی مهمتر از آن اجماع داخلی در افغانستان است.
اشرفغنی در مورد “اشتباه” در تأمین امنیت ولسوالی جرم ولایت بدخشان گفت که “هر کسی که کرده باشد، راههای اصولی تحقیق [در مورد او] وجود دارد.” اشرفغنی گفت که او دستور داده اتهامها در مورد “قومندان واحد اردو و دیگران” در منطقه در مورد شکست اخیر نیروهای امنیتی در بدخشان از سوی مقامات بررسی شود.
پیش از این دولت کمیتهای را برای بررسی دلایل حمله طالبان و شکست نیروهای امنیتی در بدخشان تعیین کرده و اخیراً نورالحق علومی وزیر داخله هم به این ولایت سفر کرد. هم وزارت داخله و هم وزارت دفاع گفتهاند که انتقام تلفات ماموران امنیتی و سربریدن شماری از آنها را از مهاجمان خواهند گرفت و به این دلیل، عملیاتی علیه آنها در بدخشان تدارک دیده شده است.
تدبیر تابستان در دستان کیست؟
در حالی که تابستان پیش رو نیز چشمانداز خوشایندی ندارد، این سوال بیجواب مانده است که تدبیر فصل گرم و دشوار را کدام طرف جنگ در دست خواهد گرفت؛ حکومت یا مخالفان مسلح آن؟ برخی از نهادهای امنیتی از تدابیر شدید و جدی در تابستان سال جاری خبر داده و از مقابله با تهدیدات امنیتی اطمینان میدهند. نورالحق علومی، وزیر امور داخله، ضمن اینکه از وجود تهدید جدی و بلند در یازده ولایت خبر میدهد، 9 ولایت دیگر را نیز دارای تهدیدات متوسط میداند. اما وی از آمادگی مقابله با این تهدیدات سخن گفته و تصریح میکند که این تحرکات خنثی خواهد شد.
در همین حال، جنرال مرزا محمد یارمند، معین پیشین وزارت داخله، پیشبینی میکند که افغانستان بهار و تابستان خشونتباری را در پیش رو دارد. به گفته وی، “بهار و تابستانی خواهیم داشت که جنگهای زیادی را باخود خواهد داشت. به دلیل اینکه تعداد زیادی از تروریستها در نتیجه عملیاتی که در وزیرستان و خیبر ایجنسی انجام شد، آمدند به سوی افغانستان و تعداد زیادی آنها در بدخشان فعلاً مسکنگزین شدهاند. این میرساند که دست قوی کار میکند که آنها را به کجا برسانند و به خصوص از جنوب افغانستان به عنوان پایگاه اکمالاتی و تدارکاتی و همچنان حمایوی در بخش تعلیم و تربیه استفاده شود و جنگ به شمال افغانستان منتقل گردد”.
این در حالی است که حتی از حمایتهای دولتی داعش توسط برخی از نهادها نیز سخن گفته شده است. والی پکتیکا با طرح این مطلب، نگرانیهایی را در افکارعمومی خلق نموده و بازی پیچیده داعشپروری را در افغانستان با ابهام بیشتری مواجه ساخته است. پس از آن، اعضای ولسی جرگه نیز از این مسأله ابراز نگرانی نمودند و داعشپروری توسط شورای امنیت ملی را محکوم و مایه نگرانی دانستند.
هرچند این خبر توسط شورای امنیت ملی کشور رده شده است، ولی مردم چشم انتظار این مسأله هستند که تدبیر تابستان امسال را کدام سو به دست گرفته و قیمت استقلال امنیتی برای مردم افغانستان تا چه اندازه سنگینی خواهد کرد. شکی نیست که هرگاه تدبیری در کار نباشد، نه تنها سال جاری را با دستآرودهای امیدوارکننده سپری نخواهد شده، بلکه شرایط دشوار و سختی را در یک سال دیگر از آزمون امنیتی خواهیم گذراند.