حکومت وحدت ملی راهکاری بود برای جلوگیری از بازگشت افغانستان به نقطه صفر که در آن زمان باعث شد تا کشور از افتادن در کام هرج و مرج دوباره نجات یابد، ولی با گذشت زمان ثابت شد که امکان بازگشت به نقطه صفر در هر زمانی قابل تصور و نگران کننده است. کارشناسان با یادآوری این مسأله از تشدید اختلافات میان رهبران سیاسی کشور به نمایندگی از دو کمپ سیاسی که یکی ریاستجمهوری را بر عهده گرفته و دیگری مدیریت نهادی تحت نام ریاست اجرائیه را پذیرفته است، به شدت نگران هستند. آنها خاستگاه بسیاری از نارساییها در بخش امنیتی، اداری، اجتماعی و… را اختلاف سیاسی میان دو رهبر حکومتی دانسته و تصریح میکنند که هرگاه این اختلافات رفع نگردد، افتادن کشور به کام خشونتهای گسترده و مرگبار دور از تصور نخواهد بود.
حسیبالله صداقت، فعال مدنی و عضو انجمن دانشپژوهان جوان، با ابراز این مطلب که جوانان امیدوار بودند در سایه تشکیل حکومت وحدت ملی چشمانداز روشنتری ایجاد شود، ولی اکنون این امیدواری به یأس مبدل شده است. وی تصریح میکند: “خودخواهی و قدرتطلبی رهبران سیاسی حکومت و عطش آنها برای کسب قدرت بیشتر، ملت و کشور را به کام تباهی کشانیده و اصرار بر این رویه سیاسی، بسیار بیشرمانه و ناامیدکننده است.”
وضعیت جاری برای شهروندان عادی کشور که با بروز هرگونه اختلاف، شوک شدیدی را احساس میکنند، تکاندهندهتر به نظر میرسد. آنها با اشاره به تأثیرگزاری این وضعیت بر روی کاروبار و اوضاع اقتصادی – اجتماعی بر این نکته تأکید میکنند که اگر رهبران سیاسی با مدارا و ملاحظه بیشتر و احساس تعهد زیادتر به سرنوشت کشور فکر نکنند و جنگ قدرت را کاهش ندهند، ضربه بزرگی به بنیاد ارزشهای دموکراتیک و موضوع حکومتداری و ملتسازی خواهند زد. عبدالرحمن، پیرمردی که مشغول کارگری روزمزدی است، میگوید:”به امید اینکه شاید اوضاع کشور بهتر شود به پای صندوقهای رأی رفتم و از تشکیل حکومت وحدت ملی نیز خوشحال شدم که شاید سران سیاسی بیشتر از این لجاجت نکنند، ولی حالا کم کم از این رهبران قدرتطلب و بیاحساس ناامید شدهام و از رأی دادن خود پشیمانم.”
مادری که سال گذشته در شانزدهم حمل و بار دیگر در بیست و چهارم ماه جوزا با تکیه بر عصا به پای صندوقهای رأی رفته است، اکنون خطاب تکاندهندهای به رهبران سیاسی دارد. وی که نامش آمنه است و به امید ترسیم آینده خوب برای نواسههایش رأی داده است، میگوید: “اشرفغنی و عبدالله! شما چه خبر از حال ملت دارید. بیخیال از همه چیز به فکر ملت نباشید. مردم میمیرند، شما هم خوش هستید که حکومت میکنید.”
رهبران بیخبر از حال مردم
حکومت وحدت ملی که با میانجیگری سیاستمداران کاخ سفید و دخالت وزیرخارجه ایالات متحده امریکا ایجاد شد، این روزها بار دیگر پای مسوولان امریکایی را به کابل کشانده است. مخالفت رییسجمهور و رییس اجرایی بر سر معرفی نامزد وزارت دفاع، لوی درستیز و رییس کمسیون اصلاحات انتخاباتی سبب شده است که نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان و پاکستان به کابل برسد و دیدارهایی با رهبران حکومت وحدت ملی داشته باشد. دنیل فیلدمن، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان و پاکستان در کابل است و منابع خبری گفتهاند که او نیز مشغول میانجیگری و پیدا کردن راه حل برای پایان اختلافات به وجود آمده میان رییسجمهور و رییس اجرایی است.
این اختلافات در حالی گزارش میشود که با وجود آنکه هفت ماه بعد از تشکیل دولت وحدت ملی میگذرد، کابینه دولت تا هنوز تکمیل نشده است، حدود 30 ولایت کشور از سوی سرپرستان اداره میشود، فساد همچنان تهدید بزرگی است و اقتصاد افغانستان در وضعیت بحرانی قرار دارد.
انتقاد از اختلاف شدید میان رهبران سیاسی در سطح کلان حکومتی در همه جا فراگیر شده و بیشتر از همه نمایندگان مردم در ولسی جرگه را به انتقاد و اعتراض واداشته است. وقوع فاجعه المناک بدخشان، نامشخص بودن گفتگوهای صلح، نامعلوم بودن سرنوشت ۳۱ گروگان در زابل، کشته و زخمی شدن شمار دیگری از شهروندان کشور در نتیجه حملات انتحاری و انفجاری اخیر در کابل و شماری از ولایات کشور، نمایندگان مجلس را خشمگین ساخته است. نیلوفر ابراهیمی، نماینده مردم بدخشان در ولسی جرگه، خطاب به رییسجمهور و رییس اجرایی حکومت وحدت ملی میگوید، دو شخصیتی را که مردم به نامهای مختلف به ارگ فرستادهاند، “آنها نمیدانند که در داخل این مملکت چه روان است و مردم در چه وضعیت هستند.”
این عضو ولسی جرگه تأکید میکند که باید رهبران حکومتی موقف شان را در برابر پارلمان روشن سازند و مسوولیت خویش را در خصوص ملت ادا کنند. خانم ابراهیمی، با اشاره به کشته شدن سربازان اردوی ملی توسط طالبان در بدخشان افزود با وجود تقاضایهای نمایندگان این ولایت برای تأمین امنیت بدخشان، ناامنی در بدخشان افزایش یافته است. ابراهیمی گفت: “در پارلمانی که یک مکتوب وزیر برایش میآید که این را معرفی کن، صبح میگویند که معذرت میخواهیم ما یک کاندیدوزیر دیگری را معرفی میکنیم، جایگاه ما در کجا است؟” به باور این عضو ولسی جرگه، تمام تصمیمگیریهای کشوری در گرو رییسجمهور و رییس اجرایی قرار دارد. ابراهیمی تأکید میکند که هرگاه ولسی جرگه نتواند به دشواریهای موجود رسیدگی کند، بهتر است دروازههای شورا مسدود شود.
در همین حال، برخی دیگر نمایندگان مردم با اشاره به اختلاف نظرهای رهبران حکومت وحدت ملی، تأکید کردند که رهبران حکومت بهجای رسیدگی به دشواریهای امنیتی و اقتصادی که مردم با آن روبهرواند، بر سر تقسیم قدرت مخالفت دارند. نقیبالله فایق، نماینده مردم فاریاب در ولسی جرگه، گفت در حال حاضر جنگ میان نیروهای امنیتی و طالبان در شماری از مناطق فاریاب جریان دارد. به گفته وی، جنگ در فاریاب به شکل جبههیی جریان دارد و در این جنگ از شیوههای داعش استفاده میشود. این در حالی است که به گفته او، ولایت فاریاب تا حال والی ندارد و کسی دیگری نیز رهبری و هماهنگی جنگ در این ولایت را نیز به عهده ندارد. فایق افزود: “مردم ولایت فاریاب از طالب و یا داعش ترس ندارند، ترس آنها از برنامههای مبهم سیاسی و استخباراتی است. نگرانی ما این است که فاریاب را از حاکمیت حکومت خارج و به حاکمیت طالبانی و داعشی تسلیم کنند.”
غلامحسین ناصری، نماینده میدان وردک در ولسی جرگه، به این باور است که اختلافات رییسجمهور و رییس اجرایی زمینه افزایش ناامنیها در کشور را فراهم کرده است. ناصری گفت:”عملکرد ناشایسته و اختلافات سیاسی هر دو تیم، زمینه حضور طالبان و گسترش داعش در افغانستان را به وجود میآورد.”
با این حال، عبدالرووف ابراهیمی، رییس ولسی جرگه، میگوید که ناامنیها در کشور در حالی افزایش یافته است که نامزد وزارت دفاع ملی هنوز برای گرفتن رأی اعتماد به ولسی جرگه معرفی نشده است. بهگفته ابراهیمی، انصراف نامزد وزارت دفاع، بیانگر وضعیت بد در حکومت وحدت ملی میباشد. ابراهیمی گفت با آنکه برخی نمایندگان خواهان بسته شدن شورا اند اما برخی دیگر خواهان اقدامات جدی در برابر رهبران حکومت وحدت ملی میباشند. رییس ولسی جرگه تأکید کرد که بررسی وضعیت موجود و متوجه ساختن رهبران حکومت وحدت ملی به مسوولیتهای شان نیازمند بحث بیشتر میان اعضای ولسی جرگه است که کمیته رؤسای ولسی جرگه آن را در آجندای کاری خویش قرار خواهد داد.
طشت رسوایی حکومت
اوضاع جاری منجر به حالتی شده است که طشت رسوایی حکومت حالا به شدت از بام افتاده و اعتبار حکومت در افکار عمومی تنزیل پیدا کرده است. مردم هر روز انتظار شنیدن خبرهای ناگوار از گوشههای مختلف کشور را دارند و به همین دلیل برخی از شهروندان حتی از گوش دادن به سرویسهای خبری پرهیز میکنند تا حداقل در ناآگاهی از ناامنی، کمتر دچار شوک ذهنی شده و دچار غم و اندوه شوند.
شفیقه، مادری که پنج فرزند دارد، میگوید:”مدتی است که هیچ به اخبار گوش نمیدهم، چون با هربار گوش دادن به خبرها حالم بد شده و شرایط بحرانی کشور، غم و غصهام را بیشتر میسازد. زیرا غیر از اینکه دچار اندوه شده و غصهام بیشتر شود هیچ کاری از من ساخته نیست. من چیزی جز اینکه دعای بد در حق دولتمردان و دعای خیر در حق ملت کنم کاری نمیتوانم.”
به هر حال، امیدواری مردم بر این است که بیش از این شاهد نارساییهای کنونی نباشند و از دولتمردان انتظار دارند تا هرچه عاجل راهی برای بیرونرفت از وضعیت جاری پیدا کنند. زیرا هرچه شرایط دشوار کنونی تشدید شود، آینده حکومتداری با خطر مواجه شده و مردم نسبت به پروسههای دموکراتیک و حکومتسازی مدرن بیاعتماد خواهند شد. این امر نیز سبب خواهد شد که بار دیگر مردم علاقمندی به رأی دادن نداشته باشند و از اشتراک در انتخابات آینده خودداری کنند.