حوادث طبیعی بار دیگر بحران آفرید و برفکوچ دره پنجشیر و سایر ولایتها، بیش از 300 صد شهروند را به کام مرگ فرو برد. این 300 نفر در یک هفته اخیر و در ولایتهای مختلف افغانستان از جمله پنجشیر، بدخشان، بامیان، تخار، نورستان، لغمان و ننگرهار در اثر حوادث ناشی از برف و برفکوچ جان خود را از دست دادند.
این اولین باری نیست که حوادث طبیعی در کشور فاجعه میآفریند. پیامدهای ناگوار این حوادث به دلیل عدم پیشبینی از این حوادث و نبود ابزار مقابله با آن، همواره گسترده بوده و قربانیان بیشماری را برجا گذاشته است. به باور کارشناسان، افغانستان یکی از کشورهای مستعد برای وقوع حوادث طبیعی در طی بیشتر از سه دهه جنگ به سبب برهنه شدن کوهستان آن از پوشش گیاهی شده است. لذا میطلبد تا اقدامات پیشگیرانه و تجهیزات پیشبینی کننده این حوادث در اختیار دولت و نهادهای مرتبط قرار گیرد.
اما دولت افغانستان این بار نیز مثل همیشه، پس از حادثه خبر شد و تنها کاری که توانست، رساندن برخی از تجهیزات و کمکها پس از مرگ حادثهدیدگان بود. این امر باعث انتقادهای شدید مردمی شد و ناتوانی دولت را در مهار بحران و کنترول حوادث نشان میدهد. راشد که خود از ولایت پنجشیر است و برخی از اقارب خود را از دست داده است، میگوید:”ولایت پنجشیر یکی از مناطق سردسیر، کوهستانی و برفگیر است که باید حوادث زمستانی به شدت مورد ترصد و تحقیق قرار گیرد تا در صورت احتمال بروز حوادث، مردم منطقه از آن آگاهی یافته و تدابیر پیشگیرانهای روی دست گرفته شود.”
افغانستان به لحاظ وضعیت جغرافیایی، شرایط آب و هوایی و ویژگیهای ژیوپولتیک در زمره کشورهای بلاخیز طبیعی دنیا به شمار نمیرفت و در طول تاریخ شاهد حوادث طبیعی و سوانح بسیار ناچیز بوده است. رویداهایی که تا اکنون در کشور ما رخ داده است و رخ میدهد؛ مانند سیل، لغزش زمین، برفکوچ، طغیان دریاها، زمینلرزه، توفان بادها، فرسایش خاک، آلودگی هوا، زمستانهای سرد، تابستانهای خشک و خشکسالی هر ساله این رویدادها از سبب عدم حفظ بافت طبیعی منطقه باعث خسارتهای زیاد جانی و مالی در کشور شده است. به باور آگاهان امور، برای جلوگیری از تکرار چنین حوادث، باید بافتهای طبیعی آسیبپذیر کوهستان کشور ما بهسازی و بازسازی شود. واثق حسینی، استاد پوهنتون تعلیم و تربیه، میگوید: “برای جلوگیری از حوادث طبیعی باید ارگانهای دولتی و سازمانهای غیردولتی برنامههای گستردهای در مناطق کوهستانی و بهخصوص در کوهتپههای خاکی برای سهلسازی و پیشگیری از وقوع حوادث طبیعی روی دست گیرند. بدون تردید، اگر برای بهبود بخشیدن به وضیعت بافتهای طبیعی کوهتپهها و کوهستان گرفته نشود پیامدهای زیانبارتری را نیز در پی خواهد داشت. از سویی هم، نبود ابزارهای مقابله با حوادث طبیعی و نجات جان آسیبدیدگان در اسرع وقت، یکی از عوامل افزایش قربانیها بوده است. دره پنجشیر نیز خالی از این نقیصه نیست و نبود پیشبینی لازم و ابزارهای کافی مقابله با حادثه برفکوچ، بر عمق حادثه افزوده است.”
در اغلب کشورهای جهان سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای مشخص کردن مناطقی که با حوادث طبیعی تهدید میشود وجود دارد، ولی افغانستان تا به حال قادر نشده که معلومات جامع، از مناطق حادثهخیز جمعآوری کند و یا به صورت تاریخی میزان حوادث طبیعی رخ داده در مناطق مختلف را ثبت نماید. افغانستان همچنین فاقد سیستم هواشناسی سراسری و سیستم هشدار قبلی در زمینه حوادث طبیعی است.
اقدامات دولت پس از حادثه
حوادث طبیعی همانگونه که از نامش پیدا است، یک امر گریزناپذیر و جزئی از طبیعت است. اما دولتها برای پیشگیری از پیامدهای مخرب آن همواره راههایی را مد نظر گرفته و اداراتی را مؤظف ساختهاند تا عواقب این گونه حوادث را به حداقل برسانند.
پیشبینی حوادث، مقابله با آن و رسیدگی به آسیبدیدگان حوادث، جزئی از برنامههایی است که ادارات مسوول در این راستا آن را روی دست گرفته و در قالب یک میکانیزم منظم و استراتیژی کارآمد به کار میبندند. اما افغانستان که یک و نیم دهه است برای ایجاد ساختارهای خویش هزینه نموده و کار میکند، تا اکنون نتوانسته است کار شایان و شایستهای انجام دهد و برنامه منظم و منسجمی را روی دست گیرد.
اداره ملی مبارزه با حوادث طبیعی افغانستان ۳۶۰ کارمند دارد که ۱۵۸ نفر آنها در ولایتهای کشور مشغول به کار هستند. اما تلاش اداره ملی مبارزه با حوادث افغانستان تا هنوز فقط به ثبت حوادث طبیعی و کمکرسانی به افراد بعد از حادثه متمرکز بوده است. نبود ظرفیت لازم در این اداره و نداشتن تجهیزات پیشرفته نجات و جستجو، باعث شده که در خیلی از موارد این اداره در روند کمکرسانی به قربانیان نیز توانایی لازم را نداشته باشد.
در برخورد با حادثه برفکوچ که عمق اصلی آن در ولایت پنجشیر مشاهده شد نیز مثل همیشه، مقامات دولتی – اعم از رهبران و سایر مقامات دولتی – پس از حادثه با سراسیمگی تمام وارد عرصه شده و هرکدام به نحوی ابراز همدردی کردند. اعلام سه روز ماتم ملی که در بسیاری از نهادهای ملی و رسانهیی اجرایی نشد، سفر مقامات به ولایت پنجشیر و انداختن تصویر در رسانههای واقعی و مجازی، کمک عملی و قول مساعدت از سوی برخی از کشورهای همسایه نیز در میان تدابیر موجود قرار داشت، ولی هیچکدام از این موارد نتوانست جلو آسیبهای حجیم حادثه را بگیرد. ایجاد صندوقهای اعانه از جانب مردم و سرمایهگذاران خصوصی نیز یکی دیگر از اقدامات ریاستجمهوری بود، ولی کارشناسان بر این باوراند که دولت به جای اقدامات پس از حادثه، میبایست تدابیر پیشگیرانه و برنامههای درازمدتی را روی دست گیرد.
کاهش حوادث طبیعی با ساختارهای پیشگیرانه
کارشناسان پیشنهاد میکنند که دولت باید برای مبارزه با حوادث، پیشگیری از آن و کاهش آسیبهای حوادث طبیعی، دست به ایجاد ساختارهای پیشگیرانه زده و اقدامات جدیتری را بنا بگذارد. واثق حسینی، مجموع این ساختارها را یکی از راهکارهای بنیادی دانسته و میگوید: “ساختارهای اساسی جهت کاهش بلایای طبیعی به صورت زیر قابل جمعبندی و تعریف میباشد:
۱- برقراری سیستم هشدار و اخطاریههای به موقع جوی؛
۲- آمادهسازی نیروهای امنیتی و راهداری؛
۳- ایمنسازی نقاط وقوع حوادث طبیعی؛
۴- تمهیدات علمی و انجنیری؛
۵- طراحی پروژههای عظیم مطالعاتی در فازهای مختلف کشور جهت شناسایی مناطق حادثهخیز؛
۶- اجرا و نظارت و ارتقای سطح آموزش عمومی و تخصصی برای کاهش آثار حوادث طبیعی؛
۷- تقویت نیروی انسانی متخصص و گروههای پژوهشی جهت مطالعه بلایای طبیعی در مسیرهای اصولی و صحیح و با درک همه جانبه از کلیه روابط علت و معلولی موجود.”
تا اکنون اما نه تجهیزات لازم و ساختارهای کافی برای پیشبینی حوادث طبیعی وجود دارد و نه هم اقدامات جدی برای پیشگیری از بروز حوادث انجام میشود.
حوادث طبیعی، تشدید کننده فقر
آگاهان بر این باور اند که حوادث طبیعی و آسیبهای ناشی از آن به فقر فزاینده در کشور نیز تشدید میبخشد. سینا مهترخیل، نویسنده و روزنامهنگار براین باور است که “حوادث طبیعی به همان اندازه که منابع انسانی را دچار آسیب میسازد، به منابع طبیعی و اقتصادی نیز ضربه زده و زیربناهای ملی را از بین خواهد برد. بنابراین، باید اذعان نمود که برای رشد اقتصادی، مهار فقر و تحقق توسعه، پیشبینی از حوادث طبیعی یک امر حتمی است که باید در صدر برنامههای کاری دولت قرار گرفته و ادارات مسوول در این راستا بیشتر از پیش تجهیز شده و فعالانه عمل نماید.”
به نقل از اطلاعات موجود در سایت “بی بی سی”، آمارهای تقریبی نشان میدهد که از سال ۱۹۷۰ تا سال ۲۰۱۲، حدود ۹ تا ۲۰ هزار نفر در اثر زلزله در کشور کشته شدهاند، جاری شدن سیل نیز ۳۹۶ تا ۵۹۷ ملیون دالر به افغانستان خسارت رسانده و خشکسالی به ۶ تا ۹ میلیون نفر در این سالها آسیبهای جانی و اقتصادی وارد کرده است.
افغانستان دوازدهمین کشور زلزلهخیز جهان است. در خشکسالی مقام ۲۲ جهان را دارد. جایگاه بیست و چهارمین کشور سیلخیز جهان را از آن خود کرده و از نظر رانش زمین نیز در جهان سیام است. افغانستان هشتاد و دومین کشور طوفانخیز جهان است.
تنها در سال ۲۰۱۲ حدود ۳۸۳ حادثه طبیعی در این کشور رخ داده که به بیش از ۲۵۸ هزار نفر در ۱۹۵ ولسوالی صدمه وارد کرده است. وقوع این حوادث باعث مرگ ۴۷۹ نفر شده و بیش از ۲۹ هزار خانه را نیز ویران کرده است.
رشته کوه هندوکش، افغانستان را به یکی از مناطق زلزلهخیز جهان تبدیل کرده و میزان وقوع زلزله در ولایتهای شمالشرقی افغانستان همانند تخار و بدخشان به دلیل قرار گرفتن در ارتفاعات این رشته کوه به مراتب بیشتر از سایر نقاط این کشور است. از اواخر ماه فبروری هر سال به دلیل آب شدن برفها و بارش باران بهاری، جاری شدن سیلاب در مناطق مختلف کشور شروع میشود و تا ماه جولای ادامه مییابد.
۲۱ ولایت از ۳۴ ولایت افغانستان در مقابل سیلاب و رانش زمین از آسیبپذیری بیشتر برخوردار است و در ولایتهای شرقی و شمالشرقی میزان آسیبپذیری در مقابل سیلاب و رانش زمین بیشتر از سایر ولایتها است. ۱۵ ولایت جنوبی، جنوبغرب، شمالی و بخشی از ولایتهای مرکزی افغانستان نیز در مقابل خشکسالی آسیبپذیر است. ولی تحقیقات نشان داده که ۷۵ درصد از زمینهای شمالی، غربی و جنوبی به این دلیل که بیابانزدایی نشده با خشکسالی حاد مواجه میشود.
به هرحال، تا زمانی که اداره ملی مبارزه با حوادث در هماهنگی با سایر نهادهای مرتبط نتواند از حوادث طبیعی پیشبینی لازم را داشته و شرایط را برای پیشگیری از آن مهیا سازد، حوادث طبیعی کماکان قربانی گرفته و به فقر فزاینده در کشور خواهد افزود.