امضای پيمان استراتیژيك افغانستان با بزرگترين حامی آن (ايالات متحده امريكا) از حساسترين موضوع در سياست خارجی كشور در مقطع كنونی به شمار می آيد.
انتظار معقول مردم افغانستان از پاليسي سازان حكومت اين است كه محور اصلي پيمانهاي استراتیژيك باید مبتنی بر منافع ملي کشور باشد، مردم توقع دارند که پيامد پیمان های استراتیژیک به ثبات و امنيت در كشور کمک کند. هرچند مسئولان حكومتي بارها به اين موضوع اشاره نموده و اطمينان داده اند كه منافع ملي در اين پيمان جايگاه محوري دارد، اما نگراني مردم رفع نگرديده است. ریيس جمهوركرزي نيز از تأمين منافع مردم در امضاي اين پيمان اطمينان داده و گفته بود:”خوب دست و پاي امريكاييها را بسته كرديم.” تلقي از اين لحن قاطع ریيس جمهور چنين بود كه اگر امضاي پيمان استراتیژيك منجر به حضور درازمدت نظامي غرب به رهبري امريكا در افغانستان گردد، منافع ملي افغانستان صدمه نخواهد ديد و نظام سلطه در کشور حاکم نمي گردد.
چيزي كه برای مردم افغانستان قابل پرسش بوده و انتظار پاسخ آن را دارند اين مسئله مي باشد كه پيمان استراتیژيك با ايالات متحده امريكا حاوي كدام نكات بوده و از چه موادي تشكيل گرديده تا فهميده شود كه چه تفاوتي را در كارنامه اين قدرت بزرگ در کشور به وجود خواهد آورد؟
تاكنون هيچكس و نهادي از مواد مندرجه در اين پیمان آگاهي لازم ندارد و اين مسئله موجب تشويش مردم گرديده است. مردم ازازين مسئله در هراس جدي قرار دارند كه حضور نظاميان خارجي در اين پيمان چگونه و با چه كاركردي تعريف شده است؛ زيرا اكنون ذهنيت مردم افغانستان به دليل انجام عملياتهاي شبانه و مبارزه كم تأثير ده ساله عليه تروريزم به ضرر حضور نظاميان امريكايي رقم خورده است. به اين دليل بايد ديد كه در پيمان استراتیژيك چه موارد عمده ای گنجانده خواهد شد كه سبب تأمين منافع ملي افغانستان و استقرار ثبات و امنيت در اين خاك آشوب خيز گردد؟
اگر واقعاً پاسخ عملي و اجرايي امضاي پيمان استراتیژيك به گونه ای باشد كه پيامد آن تأمين امنيت و صلح و ثبات در افغانستان بوده و باعث گردد تا سرنوشت سياسي افغانها به شكل بهتري رقم خورد و از جانب ديگر، منجر به سلطه مطلق خارجيها در كشور نمي گردد، واكنش مردم به آن مثبت خواهد بود. اما اگر اين پيمان كماكان نيروهاي امنيتي افغانستان را در سطح ضعيف و وابسته به حضور و حمايت دايمي نظاميان خارجي قرار داده و مانع از تربيت و تجهيز آنان گردد، بدون شك عكس العمل مردم به آن منفي بوده و طرفداری از امضاي آن اندك خواهد بود.
هرچند ممكن است تأييد امضاي اين پيمان با تشكيل لويه جرگه عنعنه ای نهايي شده و به صورت ظاهري، پوشش مردمي داده شود، اما هرگاه اين پروسه سياسي پشتوانهء واقعي ملت افغانستان را نداشته و از جانب مردم حمايت نگردد، نتيجهء آن ناكامي را به دنبال خواهد داشت.
از سوي ديگر، علي رغم اينكه داكتر دادفر اسپنتا، مشاور امنيت ملي كشور در سخنراني اش در جلسه عمومي ولسي جرگه به تاريخ 26 ثور گفت:” براى توافقنامۀ استراتژيک به اجازه و مشورۀ هيچ کشورهمسايه نياز نيست.” اما بايد اذعان نمود كه داشتن روابط با همسايهها يك امر گريز ناپذير براي افغانستان و هر كشور ديگري در مبحث سياست خارجي مي باشد. لذا افغانستان همانند ساير كشورها ملزم به رعايت اصل همجواري و سازش براساس منافع ملي متقابل مي باشد. بنابراين، هرگاه در برقراري روابط با هم پيمانان قدرتمند ديگر، آسيبهای جانبي كشورهاي همسايه مد نظر گرفته نشود، واكنش همسايهها برای افغانستان زيانبار خواهد بود. از اين رو به نظر مي رسد كه امضاي پيمان استراتژيك افغانستان با ايالات متحده امريكا نبايد بهايي را در پي داشته باشد كه منجر به منازعه بيشتر دپلوماتيك با همسايه شود. اگر امضای دوستي و همكاري با يك كشور باعث شكل گيری رابطه خصومت آميز و فرسايش آور با كشور ديگر و همسايه گردد، قطعاً پیامد آن منافع ملي کشور صدمه خواهد زد.
دغدغهء همسايههاي افغانستان نيز بيشتر از اين ناحيه است كه مبادا افغانستان بستري براي گسترش قدرت و دخالت غرب در اين كشورها گردد. به صورت دقيق همين نگراني براي افغانستان نيز متصور است، چرا كه افغانها نيز نمي خواهند خاك و سرزمين شان بستر رقابت قدرتهاي دور و نزديك گردد.
با اين حساب، اصلي كه بايد در سياست خارجي افغانستان جايگاه مركزی را به خود اختصاص دهد اين است كه بايد با استفاده از امكانات ملي با توجه به محدوديتهاي موجود در راستاي منافع ملي بهره برداري صورت پذيرد. امكانات ملي ما اجازه مي دهد كه با هركشوري روابط استراتیژيك و دپلوماتيك در راستاي كسب منافع ملي و رسيدن به ثبات و انكشاف داشته باشيم، اما محدوديتهاي ملي، ما را ناگزير مي سازد كه نگراني همسايهها را درك نموده و اطمينان آنان را حاصل نماييم كه افغانستان سنگر حمله به هيچيك از همسايهها نيست واز خاک افغانستان برای ضربه زدن به منافع ملي همسايهها به هیج وجه استفاده نخواهد شد.
اين موضوع بستگي به قاطعيت دولت و حكومت افغانستان دارد، همانگونه كه عدم اجازه دادن به همسايهها براي آسيب رساندن به منافع ملي ما نيز جديت حكومت و دولت را می طلبد.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید