اگر گفته شود پاکستان یکی از بدترین همسایه ها در سطح کره خاکی از جهت تعامل با دو کشور همجوارش هندوستان و افغانستان است، سخن گزافی گفته نشده و این حرف به خصوص در قسمت افغانستان مصداق واقعی و عینی دارد.
تاریخ ایجاد روابط میان افغانستان و پاکستان بر اساس خدعه، نیرنگ، فریب و فتنه گذاشته شده و اینها رفتارهای مستمر در برقراری روابط میان دو کشور بوده است. در دامن زدن این قضیه، اسلام آباد دست بازتری داشته و همواره با نیرنگهای گوناگون سیاسی توانسته است روی دست همتایان کابلیاش زده و با ایجاد شور و شر به اشکال و شیوههای مختلف، تنور تنش سیاسی را گرم نگه دارد.
بدون شک، تسلیح و تجهیز مخالفان مسلح با پرداخت 30 هزار کلدار پاکستانی در یک ماه و ارسال آنها به افغانستان، راکت اندازی و پیش روی در داخل خاک افغانستان در ولایت کنر، فرستادن عناصر انتحاری و انفجاری و جنگجویان ورزیده در صحنه جنگ افغانستان، آخرین اقدامات پاکستان نخواهد بود. این کشور در تلاش بی پایان برای جنگ افروزی در افغانستان و استفاده سیاسی از آن است تا بتواند آرزوهای سیاسی اش را در رسمی ساختن خط دیورند منحیث نقطه مرزی، ایجاد دولت زیر سلطه در کابل، تسلط انحصاری بر اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان و… فایق آید.
هدف اسلام آباد از ایجاد چنین وضعیت نیز آن است تا افغانستان روی آرامش را ندیده و این دهلیز پرآشوب بهانه ای برای آرام نگه داشتن عناصر تندرو پاکستان باشد، تا از یکسو با سرگرم نگه داشتن افراطگرایان در بستر تنش آلود افغانستان بر ضعف های سیاست داخلی اش پرده بکشد و جلو اعتراض های سیاسی و نافرمانیهای مدنی و شهروندی در آن کشور را بگیرد و از جانب دیگر از این وضعیت ناآرام به منافع سیاسی، اقتصادی و استخباراتی اش دست یابد. زیرا متأسفانه طرز تفکر سیاست مداران پاکستان این است که این کشور به بهای کندن زیر پای همسایه اش رشد نموده و در صورت وجود دولت مقتدر و آرامش پایدار در افغانستان، دولت اسلام آباد آسیب خواهد دید.
این در حالی است که همسایه های دیگر کشورها در حال حاضر با برقراری سیاست «تنش صفر» توانستهاند به منافع مشترک زیادی دست یابند و قدرت واحدی در منطقه تشکیل دهند، که موجب آسایش شهروندان آنان شده و بستر رشد و توسعه را برای خود فراهم کردهاند. اما جای این سیاست در روابط میان کابل و اسلام آباد به شدت خالی مشاهده میشود و دیده شده که پاکستان همواره به دنبال فرصتی بوده تا فشارهای لازم را بر افغانستان وارد نموده و از خلاهای سیاسی منحیث بستر آشوبآفرینی استفاده نماید. این روزها نیز که افغانستان دل نگرانیها و جنجالهای انتخاباتی را میگذراند و بیشتر نیروها و برنامههایش به این معضل ملی معطوف و متمرکز شده است، پاکستان از حربه هراسافکنی نهایت بهره را برده و جنجالهای تازه تری را برای مردم و دولت افغانستان خلق میکند. در ماههای اخیر بیشترین تلاشها برای ناامن کردن و جنگ های تهاجمی و مسلحانه در مناطق مختلف کشور صورت گرفت که نقش و حضور ملیشه های پاکستانی در آن مشهود و هویدا گزارش شده است.
تمام این شواهد نشان میدهد که دولت پاکستان نگاه بدبینانه به تعاملات سیاسی افغانستان با جهان بهخصوص هند دارد و بر این باور است که رابطه نیک کابل با دهلی نو، گویا به معنای دشمنی با اسلام آباد است. در حالی که امروزه تعاملات سیاسی، امنیتی و اقتصادی از حالت یک جانبه گرایی به تعاملات بین کشورها تبدیل شده و اصولاً بدون رابطه با تمامی کشورهایی که حالت سود دوجانبه دارند، امکانپذیر نیست. بنابراین، چنین رابطه به معنای دشمنی با کشور رقیب محسوب نمیگردد و دولتها حق دارند مطابق منافع ملی خویش با دیگران در عرصه بین الملل وارد تعامل شوند. با این وجود، اما پاکستان تلاش دارد با افغانستان به جز اعمال سلطه تعامل دیگری نداشته باشد و همواره در تلاش است افغانستان را به دلیل تحکیم روابطش با دیگر کشورها ناامن و بیثبات بسازد؛ موضوعی که در دنیای کنونی امکان پذیر نیست و نمیشود با سایر کشورها به خصوص کشورهایی که دشمن اسلام آباد هستند به خاطر رضایت این کشور قطع رابطه کرد.
اما راه حل چیست و چگونه میتوان به غائله های موجود که از جانب پاکستان خلق میشود نقطه پایان گذاشته و به آرامش کشور و آسایش مردم افزود؟ به نظر می رسد تنها راه رسیدن به این هدف سیاسی این است که دولت مردان و سیاست مداران افغانستان از کشاکش های کسب قدرت دست کشیده و با ایجاد دولت واحد، مقتدر و فراگیر، تشکل قوی و کارآمدی را ایجاد نمایند که با استفاده از فشارهای لازم ملی و بین المللی بر اسلام آباد، از آسیب های خانمان برانداز این کشور بر مردم افغانستان بکاهد.
تجربه های گذشته و شواهد کنونی به خوبی نشان داده است که در تعامل با پاکستان، دپلوماسی نرم پاسخ گو نبوده و بدون داشتن یک دولت قدرتمند و دارای سیاست خارجی قوی نمیتوان اسلام آباد را برای ثبات آفرینی به افغانستان متقاعد ساخت. از سوی دیگر، لازم است تا دولت افغانستان دوستان بین المللی اش را نیز بر وارد کردن فشار بر دولت پاکستان راضی سازد، زیرا در روابط پرتنش کابل و اسلام آباد، نیروها و سازمان های همپیمان افغانستان، مثل ناتو و آیساف، باید به فریاد افغانستان برسند، نه اینکه در صدد توجیه سیاستهای پاکستان برآیند. بنابراین، بدون سرپا ایستادن دولت با ثبات و قوی در افغانستان و جلب حمایت های جهانی برای سرکوب پاکستان، باید همواره و مستدام، آرامش افغانستان قربانی خواستههای نادرست دولت پاکستان گردد.