بر بنیاد این یافتهها، استفاده سازمانیافته و ابزاری از كودكان توسط متكدیان حرفوی، از یكسو آمار جمعیت گدایان را افزایش داده و از سوی دیگر سبب رشد جمعیت معتادان در كشور شده است.
در همین حال، نهادهای مدافع حقوق اطفال گفته اند كه استخدام كودكان برای گدایی و همچنین خوراندن تریاك و دیگر مواد تخدیركننده به آنان، نقض آشكار حقوق اطفال در كشور میباشد. این نهادها با ابراز نگرانی در این زمینه، هشدار داده اند كه ادامه استخدام اطفال در كار تكدیگری، علاوه بر رشد اعتیاد در جامعه، كودكان را كه نسل فردای این سرزمین خواهند بود، روانی، عقدهای و مجرم بار خواهد آورد.
به اساس معلومات كمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، در حال حاضر، حدود ٦٠ هزار طفل در كشور معتاد به مواد مخدر اند كه یكى از عوامل آن، استفاده اطفال در عمل گدایى و دادن مواد مخدر به آنان است.
همچنان یافتههاى “مشارکت رسانههای آزاد” نشان مىدهد در کنار متکدیان داخلى، وجود گدایان پاکستانى در فصل گرما در کابل، بر نگرانى مردم افزوده و گمانهزنىها در مورد سوء استفاده از گدایان توسط باندها و دستگاههای استخباراتی كشورهای منطقه را افزایش داده است.
گدایان در مناطق مزدحم و حتى پسکوچههاى شهر کابل، در حالى دیده مىشوند که گدایى در سال ١٣٨٧خورشیدی، طى حكمی از سوی رییسجمهور، منع قرار گرفت و كمسیونى جهت جمعآورى آنان از سطح شهرها توظیف شد، اما این كمیسون بنابر عواملى موفق به جمعآوری گدایان نگردید.
استفاده ابزارى از اطفال
خانم چهل ساله که خود را فریبا، باشنده منطقه گذر قاضى ناحیه اول شهر کابل معرفى مىکرد، گفت كه 12 سال است در شهر كابل گدایى مىکند و هنگام تكدى، به فرزندانش مواد مخدر مىخوراند.
وى افزود که از این درک، روزانه حدود ٣٠٠ افغانى عاید دارد.
فریبا كه خود نیز معتاد به مواد مخدر است گفت: “پیش از بیرون شدن در روى سركها، به اطفالم براى اینكه بخوابند، به اندازه نیم نخود تریاك مىخورانم، اما خودم، آن را روى گاز دود مىكنم. آنها هم {پس از خوردن تریاك} براى ساعتها مىخوابند. گاهى هم براى آن كه آنها را بیدار كنم، به روی شان آب مىزنم و یا آب مىخورانم. گاهى به حالت عادى بیدار مىشوند و گاهى هم به استفراغ مىافتند.”
تداوم این عمل فریبا، باعث اعتیاد فرزندانش به مواد مخدر شده است. وى افزود: “اگر روزى تریاك براى فرزندانم نرسد، گریه مىكنند و خواب شان نمىبرد؛ با مشت به سر خود مىزنند و مىگویند كه دست و پاى ما درد مىكند. اما همینكه براى شان تریاك مىدهم، آرام خواب شان مىبرد.”
فریبا، مادر ٨ فرزند یکساله تا ١٧ ساله مىباشد. به گفته فریبا، او هر 8 فرزندش را با عمل گدایى بزرگ كرده و در حال حاضر همه آنها معتاد هستند و از رشد طبیعی بازمانده اند.
وى علاوه کرد که هنگام گدایی، از مجموع فرزندانش، یكی یا دو طفلش را با خود به گدایى مىبرد و متباقى آنها بهشمول دختر ١٧ سالهاش، در خانه مىباشند.
فریبا گفت که شوهرش نیز معتاد به انواع مواد مخدر است و کار کرده نمىتواند.
فریبا، عضو یك گروه ١٥ نفرى از زنان متكدی است كه به گفته خودش، تمامى آنها با رفتن برای گدایی بر روى جادهها بهخصوص در باغ قاضى، به اطفال شان مواد مخدر مىخورانند.
اما كریمه ٣٥ ساله، نه تنها به اطفالش تریاک مىخوراند، بلکه آنان را به كرایه نیز مىدهد. وى كه از 7 فرزندش (از 8 ماهه تا ١٤ ساله) در عمل گدایى استفاده مىكند، گفت: “من در خانه بولانى پخته میكنم و یك بچهام آن را میفروشد. اما اگر كدام روزى فروخته نشود، من دو سه اولادم را گرفته و براى گدایى به روى سركها، مخصوصاً نزدیك زیارت عاشقان و عارفان و مسجد پل خشتى، مىروم. شوهرم بیكار و معتاد است.”
کریمه افزود: “ما در این منطقه در مجموع ١٤ زن هستیم و وقتى براى گدایى بیرون مىرویم، من یك اولادم را پیش خود مىگیرم و دو اولاد دیگرم (دختر 8 ماهه و پسر یکونیم ساله) را به دو زنى كه اولاد ندارند، به كرایه مىدهم و وقتى شام به طرف خانه رفتیم هر قدر پول، نان و یا لباسى را كه به دست آورده بودند، با هم نصف مىكنیم.”
این خانم گفت که روزانه تنها خودش، حدود ٤٠٠ افغانى عاید دارد و یک مقدار پول را از بابت کرایه فرزندانش به دست مىآورد.
وى ادامه داد: “زمانیكه براى گدایى به بیرون مىرویم، به فرزندان خود مقدارى تریاك مىدهیم و آنها با خوردن آن، ساعتها به خواب مىروند؛ گرما و سرما بالاى شان تأثیر نمىكند و تا زمان برگشت به خانه، خواب مىباشند.” كریمه كه مدت 7 سال است در كابل گدایى مىكند، گفت: “اطفال را از روى مجبوریت براى گدایى با خود مىبریم؛ چون بدون آنها كسى به ما كمك نمىكند و وقتى طرف طفل مىبینند، پنجى یا دویى براى ما مىدهند.”
وى علاوه کرد که اعتیاد به مواد مخدر، باعث شده که هیچکدام از فرزندانش به مکتب نروند.
زینب ٥٥ ساله، مادر 7 فرزند (5 تا ٢٨ ساله) است كه از حدود ١٣ سال به اینطرف، معتاد به انواع مواد مخدر بوده و ٩ سال میشود كه در کابل به گدایى رو آورده است. موصوف نیز از جمله افرادى است كه اطفالش را براى گدایى به كرایه مىدهد. وى كه فقر، بیچارگى و مهاجرت را دلیل اصلى روی آوردنش به مواد مخدر و گدایى میخواند، گفت: “شوهرم بیكار است، دو اولاد کلانم جدا است و من با 5 فرزندم زندگى مىكنم. از وقتى كه از پاكستان آمدیم (حدود ٩ سال قبل) من گدایى مىكنم. حالا تنها سه اولادم (٥، ٧ و ٩ ساله) معتاد هستند.”
زینب، سه طفل خُردسالش را از شش ماهگى تا حال، تریاک مىخوراند و در عمل گدایى از آنها استفاده مىکند. وى افزود: “زمانىكه براى گدایى مىروم، به آنها مقدارى تریاك میدهم كه یكى شان پیش خودم میباشه و دو تاى دیگر شان را به دیگران در برابر نیمى از عاید آنها، به كرایه میدهم. اولاد خُردم را پیش خود مىمانم و كلانهاى شان را به دیگران به كرا میدهم.”
وى خاطرنشان کرد که روزانه از طریق گدایى، حدود ٥٠٠ افغانى عاید دارد و از درک به کرایه دادن فرزندانش نیز مقدار پولی را به دست مىآورد.
زینب گفت: “بهخاطر اطفال است كه به ما كمك میشود، در غیر آن كسی به ما كمك نمیكند.”
دیدگاه منابع رسمى
پاسوال ظاهر، قومندان امنیه كابل، تأیید میکند كه برخى گدایان، اطفال را توسط تریاك و یا دواهاى دیگر نشه مىكنند. موصوف بدون ارائه جزئیات گفت که كار روى این موضوع جریان دارد؛ در گذشته هم با چنین مواردى برخورد صورت گرفته و در آینده هم صورت خواهد گرفت. وى افزود: “هر روز، هر دیگر و هرشب، اینها جمع مىشوند، اما بازهم آنها اوقاتى بیرون مىآیند كه فرصت باشد و جاهاى خلوت را پیدا مىكنند. در این مورد، ما با قاطعیت برخورد مىكنیم.”
قومندان امنیه کابل بیشتر در این مورد معلومات ارائه نکرد.
بلال صدیقی، معاون بخش حمایت از حقوق اطفال دفتر ساحوی كمسیون مستقل حقوق بشر در کابل، با ابراز نگرانى از وضعیت اطفال در كشور، گفت که سوء استفاده از اطفال و واداشتن آنان به گدایى، به یك امر معمول در کشور تبدیل شده است. به گفته وى، همچون سوء استفادهها از اطفال، باعث شخصیتكشى اطفال و وارد شدن آسیبهاى شدید روانى به آنان مىشود.
موصوف افزود: “در جریان جمعآورى گداها (توسط كمسیون منع عمل گدایى) با گداهایى برمىخوردیم، شكایت مىكردند كه توسط افرادی مجبور به گدایى مىشوند؛ خصوصاً اطفال.” وى همچنان ضمن تأیید به كرایه دادن اطفال، گفت: “در میان اطفال گدا، موارد بسیار زیادى است كه طفل عملاً خرید و فروش شده و بالاى شان كمایى مىشود و یا اینكه فامیلهاى اطفال، بىبضاعت اند و یا كار كرده نمىتوانند و یا افراد حرفوى هستند كه اطفال را مىگیرند و بهعنوان وسیله مؤثر اقتصادى از آنها استفاده مىکنند.”
همچنان نجیبالله ببركزى، همآهنگكننده ملى حمایت از حقوق اطفال در كمسیون حقوق بشر، گفت: “دادن مواد مخدر به اطفال ثابت شده؛ چون چطور ممكن است كه یك طفل از ساعت ٨ صبح تا ٤ عصر بخوابد و تنها نفس بكشد و حتی حركت هم نكند؛ این كار واقعاً جرم است. بارها كمسیون در مجالس شبكه محافظت اطفال، به وزارت كار و امور اجتماعى، نگرانىهاى خود را در مورد اطفال گدا شریك ساخته، اما این وزارت توجه كمترى كرده است.”
ببركزى، گداها را به چند دسته تقسیم نموده و افزود: “یك تعداد واقعاً نیازمند هستند و خانوادهها، آنها را از ناچارى به گدایى سوق مىدهند و گروه دیگر، موسمى هستند كه تعدادى از آنها با بزرگترها در سرما به جاهاى گرم و در گرما به جاهاى سرد مىروند و به اطفال، مواد نشئهآور مىدهند تا ترحم مردم را جلب كنند… و گروپ دیگر، اطفال را به دیگران كرایه مىدهند و این گداها آنان را تا شام نگهدارى مىكنند.”
از سوى دیگر، محمد ظاهر كوشان، آمر مرستونهاى جمعیت هلال احمر افغانى، گفت که در جریان جمعآورى گداها از شهر كابل، به موارد زیادى از خوراندن تریاک به کودکان از سوى گداها، برخورده است. وى افزود: “حتی مواردى بوده كه ما با دیدن دست بسته طفل با بنداژ، اسرار كردیم و علاقهمند این شدیم تا او را به شفاخانه ببریم، ولى خانمى كه طفل در آغوشش بود، اجازه نمى داد. اما با اصرار زیاد وقتى دست طفل را باز كردیم، هیچمشكلى در آن دست وجود نداشت.”
هرچند آمار دقیق از اطفالى كه با دادن مواد مخدر به گدایى سوق داده مىشوند، وجود ندارد، اما نظر به آمار كمسیون مستقل حقوق بشر، ٦٠ هزار طفل در كشور معتاد به مواد مخدر هستند. به اساس معلومات منبع، استفاده از اطفال در گدایى و خوراندن مواد مخدر به آنها، یكى از عوامل ابتلای اطفال به اعتیاد مىباشد.
اما واصلنور مهمند، معین امور اجتماعى وزارت كار و امور اجتماعى، شهدا و معلولین كه در حال حاضر وظیفه اصلى توجه به حل مشکل گداها مسوولیت این وزارت است، گفت: “تا حال ما اسناد دقیق نداریم كه بگوییم در گدایی، دست باندها كار میكند و یا به اطفال مواد مخدر داده میشود؛ اینها همه شایعه میباشد.”
استفاده ابزارى از اطفال، در حالى صورت میگیرد كه افغانستان متعهد به كنوانسیون حقوق طفل میباشد كه مطابق آن، سوء استفاده از کودکان، نقض صریح حقوق آنان تلقی میشود.
گدایان خارجى
یافتههاى “مشاركت رسانههاى آزاد” نشان مىدهد كه حد اوسط عاید روزانه یك گدا در شهر كابل، حدود ٤٠٠ افغانى است كه همین امر باعث افزایش جمعیت گدایان داخلى و خارجى در كشور شده است. این در حالى است که مزد روزانه یک کارگر عادی در کابل، بین ٣٠٠ تا ٣٥٠ افغانى مىباشد.
بررسىهاى “مشاركت رسانههاى آزاد” نشان مىدهد كه بیشتر این گدایان را افراد داراى معیوبیت و سوء شكل، زنان و كودكان تشكیل میدهند که در فصل گرما به کابل مىآیند. این گداها بیشتر در جاهاى مزدحم شهر بهخصوص بازارها دیده مىشوند.
یكى از گدایان پاكستانى به نام سكینه كه از ایالت بلوچستان آن كشور به کابل آمده و به بسیار مشكل به زبان درى صحبت مىكند، گفت که مشکلات اقتصادى دارد و همراه با چهار تن از اعضاى فامیل خود براى گدایى به کابل آمده است. وى که در چوك كوته سنگى گدایى مىکرد، گفت: “عاید ما خوب است. در كمپنی زندگی مىكنیم. ما دوباره در زمستان به بلوچستان مىرویم.”
سکینه بیشتر صحبت نکرد و گفت که به زبانهاى درى و پشتو صحبت كرده نمىتواند.
فاروق یكى دیگر از گداهاى پاكستانى میباشد كه به گفته خودش، از ایالت سند پاكستان آمده است. او گفت: “نه نان دارم و نه خانه. اینجا براى گدایى آمدهام.”
فاروق که هم از ناحیه دست معیوب است و هم از ناحیه پا، در مورد اینكه چه كسى او را به کابل آورده است، چیزى نگفت.
اما شمارى از شهریان كابل در صحبت با “مشارکت رسانههاى آزاد”، ضمن ابراز نگرانى از موجودیت گداهاى خارجى مىگویند که تمامى اینها توسط گروههاى مشخص، جهت جمعآورى پول به کابل آورده مىشوند. محمد داوود، دكاندار در منطقه لیسه مریم، ضمن شكایت از این گدایان گفت: “اینها یك باند هستند كه از طرف صبح در موتر میآیند و تا خفتن و ناوقتهاى شب، در همین بازار گدایى مىكنند و بعد در منطقه خشت هوختیف خیرخانه مینه، به صورت گروپهاى 10 و 15 نفرى جمع میشوند و توسط موترها به جاهاى بودوباش شان منتقل مىشوند. به نظر من هم حوزه و هم ناحیه از اینها حق (پول) مىگیرند و گرنه خود پولیس مسوول است و باید اینها را جمعآورى كنند.”
یكى از قومندانان پولیس موظف در ساحه ده افغانان شهر كابل كه نخواست نامش در گزارش ذکر شود، نیز در مورد گداهاى خارجى چنین گفت: “اینها همه تجارتى هستند؛ تعداد شان معلوم نیست و در هر طرف شهر مىتوانى اینها را ببینى. من صدبار اینها را از اینجا دور كردم، اما دوباره برمىگردند.”
خواجهمیر، یكی از گداهاى معلول افغان در لیسه مریم، گفت: “این گداها در پاكستان معاش دارند. یكى از آنها به من گفت كه آنها در پشاور، ماهانه ١٥ هزار كلدار معاش دارند و توسط شركتها به اینجا آمده و پولى را كه از این درك به دست مىآورند هم به همان شركتها مىدهند.”
از سویى هم سیدمحمد، دستفروش در ماركیت مكروریان، گفت که در فصل گرما، روزانه، بیش از 100 نفر از گدایان پاكستانى را مىبیند. وى علاوه کرد: “آنها به شكلهای مختلف میآیند. خُرما را بر روى سر خود مىزنند و روى آن الكول سرخ مىزنند و به اینجا مىآیند؛ برخى هم به شكل معیوب، برهنه و… اینها همه تجارتى هستند و دولت هم در زمینه كارى نمىژكند.”
وحید، تركارىفروش در ماركیت مكروریان، گفت: “من به چشم خود دیدهام كه صبح موتر كاستر آنها را در بى بى مهرو مىآورد و پیاده مىكند. بعد ساعتهاى ٨ شب، 30 تا 40 گدا در كنار دیوار قلعه جنگى جمع مىشوند و موتر، دوباره مىآید و آنها را مىبرد.”
آنان از حكومت مىخواهند تا به این موضوع رسیدگى نمایند و جلو گداهاى خارجى در شهر را بگیرند. محمدانور میدانوال، عضو جامعه مدنى، گفت: “دولت باید تفكیك كند كه كى گداى واقعى و كى براى كسى كار مىكند؛ اگر كار مىكند، باید پیگرد شود و به پنجه قانون سپرده شود. اینها خود باعث نامبدى دولت است و حیثیت و آبروى افغانها را صدمه مىزند.”
گدایان سازمانیافته
مسوولان حکومت، هرچند آمدن این گدایان به شکل سازمانیافته از سوى گروههاى استفادهجو به افغانستان را مىپذیرند، اما راهكار مشخصى براى حل این معضل ندارند. ریاست امنیت ملى، طى ایمیلى به “مشارکت رسانههای آزاد” نگاشته: “گدایان پاكستانى، قسمى که از وضعیت و حالت فزیکی شان پیدا است، خود شان نه بلکه توسط افراد و یا گروههای سودجو و استفادهگر به داخل افغانستان انتقال داده شده و مورد سوء استفاده قرار مىگیرند. در زمینه اینکه آنها مىتوانند افرادی بهمنظور جاسوسی برای سرویسهای خارجی باشند، امنیت ملی افغانستان، تا اکنون مدارکی در دست ندارد و از احتمال به دور نیست که مىتوانند این افراد معلول و معیوب، منحیث ابزار از طرف این سازمانها مورد استفاده قرار گیرند.”
پاسوال ظاهر قومندان امنیه كابل گفت که بیشتر گدایان خارجى به هدف كسب پول و بهصورت قانونى به افغانستان مىآیند. وى افزود: “پولیس كابل همواره با قوت و سرعت، اینها را جمعآورى مىكند و به كشور شان مىفرستد؛ این كار متواتر ادامه دارد. متأسفانه، قونسلگرىهاى ما مجبور هستند بنابر روابط بین كشورها، به آنها ویزه بدهند. آنها با ویزه به كشور آمده و دست به گدایى مىزنند.”
قومندان امنیه كابل نیز گفت که تا حال سندى در مورد دست داشتن این گدایان با سازمانهاى استخباراتى كشورهاى منطقه، در دست ندارد، اما تأیید کرد كه آنها بهصورت سازمانیافته به كشور مىآیند. وى بدون ارائه جزئیات گفت: “خانههاى مخصوص براى این گداها است كه بهطور پنهانى براى آنها آماده مىشود و از طرف شب در آنجا مىباشند و از طرف روز به روى سركها مىآیند؛ بعد، پول خود را به كسى كه آنها را به اینجا آورده مىدهند كه این واقعاً جرم است… یك تعداد زیاد شان گرفته شده و رد مرز شده اند و از این به بعد هم گرفته مىشوند.”
قومندان امنیه افزود که در پشت این قضیه، دست پاكستانىها و افراد استفادهجو است كه براى این گداها، پاسپورت و ویزه مىدسازند.
این در حالى است كه در سال ١٣٨٧ خورشید، به تأسی از حکم رییسجمهور حامدکرزی، مبنی بر منع گدایی، کمسیونى متشکل از ١٣ اداره چون؛ جمعیت هلالاحمر افغانى، وزارت کار و امور اجتماعى، وزارت صحت عامه، کمسیون مستقل حقوق بشر و غیره تشکیل گردید که از طریق آن، باید تمام گداها جمعآوری و بعد از شناسایی به آن رسیدگی میشد. مطابق این حكم، کمسیون باید گداهاى حرفوى را بعد از ضمانت رها مىکرد و براى گدایان نیازمند در مرستون، زمنیه درس، سرپناه و امكانات معیشتی را مساعد مىساخت.
محمدظاهر کوشان، آمر مرستونهاى جمعیت هلالاحمر افغانى در کابل، گفت که این کمسیون بارها گداهاى پاکستانى را جمعآورى و بعد از تضمین سفارت پاکستان، به كشور شان فرستاده است. وى افزود: “چندبار سفارت پاكستان، گداهایى را كه مربوط به این كشور بودند، ضمانت كرد، اما یک تعداد شان دوباره دست به گدایى در کابل زده اند.”
“مشارکت رسانههای آزاد” تلاش کرد تا در مورد با سفارت پاکستان در کابل نیز گفتوگو كند، اما با تماسهاى مکرر، مسوولان این سفارت، حاضر به گفتوگو نشدند.
گدایان حرفوی
مسوولان كمسیون جمعآورى متكدیان به این باور اند كه بیش از 90 درصد گدایان شهر کابل، حرفوى هستند. محمدظاهر كوشان، آمر مرستونهاى شهر كابل، گفت: “كسانى كه در شهر كابل گدایى مىكنند، از 10 نفر تنها یك نفر آن گداى واقعى است.”
به گفته وى،٩٠ درصد از گدایان که از سوى کمسیون مذکور جمعآورى شدند، حاضر نبودند در مرستونها نگهدارى شوند. وى افزود: “هیچوقت گدای كه واقعاً بیچاره است و به مرستون معرفی شود، شایق این نیست كه از مرستون و از روى دیوارهاى آن پا به فرار بگذارد؛ چون همه نیازمندىهاى شان در اینجا مهیا مىشد. اما این گدایان، اكثر شان با ضمانت خط و ارائه اسناد، از تجمعخانه رها مىشدند كه یک تعداد شان راهى خانوادههاى شان مىشدند و تعدادى دیگر شان دوباره به بازار مىآمدند.”
بلال صدیقى، كارمند كمسیون مستقل حقوق بشر و یك تن از افرادى كه خود عملاً در كمسیون جمعآورى گداها حضور داشته، گفت: “زمانىكه گداها گرفتار و به مراكز امن براى تفكیك منتقل مىشدند، متأسفانه در آخر قسمى نتیجهگیرى مىشد كه… از ٨٠ نفر نهایت دو نفر آن، بىبضاعت شناخته مىشدند.”
از سوى دیگر، كریمه سالك، نماینده وزارت امور زنان در كمسیون جمعآورى گدایان، گفت: “یك تعداد خانمها در میان گداها بودند كه از ارغندى پغمان با لباس خانه آمده و در شهر، لباسهاى كهنه پوشیده و در كنار شاه دوشمشیره براى گدایى مىنشستند؛ وقتى ما علت گدایى را مى پرسیدیم، مىگفتند كه خانه خواهرم طفلك به دنیا آمده و من پول نداشتم تا براى او تحفه بخرم؛ بناءً دست به گدایى زدهام.”
به گفته خانم سالك، در جریان جمعآورى گدایان، دیده شده که بعضى خانمها در لباس گدایان، دختران جوان را به فساد اخلاقى سوق مىدادند و شمارى هم در جریان زمستان، از ولایات مختلف به علت نبود كار زراعت، به كابل مىآمدند و دست به گدایى مىزدند. وى، در مورد آمدن مردم از ولایات براى گدایى به کابل افزود: “و یا هم یك ریش سفید در رأس قرار میگرفت و تعدادى از جوانان را با خود جمع میكرد و به كابل مىآورد و در اینجا در چهارراهىها گدایى مىكردند.”
وى از افرادى به نام “چلو” نیز یاد نموده و گفت: “بیشتری از مردم چلو كه بین مرز افغانستان و پاكستان هستند و تذكره هم ندارند، در کابل دست به گدایى مىزنند؛ شوهران شان همه بزكش هستند و در خانههاى خود هستند و خانمهاى شان به گدایى دست مىزنند. آنان، گدایى را یك منبع عایداتى خوب مىدانند.”
ناكامى كمسیون جمعآورى گدایان
کمسیون جمعآورى گدایان به ریاست کریم خلیلی، معاون دوم رییسجمهور و به سکرتریت سره میاشت، از ماه ثور ١٣٨٨ تا ماه قوس ١٣٩٠، به جمعآوری، شناسایی و رسیدگی به گدایان، عمدتاً در شهر کابل پرداخت، اما بعد از آن، کار جمعآوری و نگهداشت گدایان متوقف گردید. نظر به آمار ارائه شده از سوى مسوولان جمعیت هلالاحمر افغانى، در این مدت، ٤٦٢٠ گدا جمعآورى شدند كه بیش از ٣٤٨ تن آنان را اطفال تشكیل مىداند كه از آن جمله ٥٣ طفل شامل پرورشگاهها شدند و متباقى به فامیلهاى شان تسلیم داده شدند.
اما به گفته مسوولان ارگانهاى ذیربط، عواملى چون؛ كمبود بودجه، نبود قانون مشخص در زمینه، تضمین گدایان توسط مقامات حكومتى و رویآوردن دوباره گدایان به تكدیگری و عدم همكارى ارگانهاى مسوول، باعث ناكامى كمسیون جمعآوری گدایان شده است.
نبود بودجه
واصلنور مهمند، معین امور اجتماعى وزارت كار و امور اجتماعى، یكى از دلایل توقف كار كمسیون جمعآورى گدایان را نبود بودجه دانست. وى گفت: “در ابتدا، وزارت مالیه، حدود ٢٠ ملیون افغانى به جمعیت هلالاحمر افغانى داده بود، اما با تمام شدن این پول، وزارت مالیه دیگر پول داده نتوانست و بالاخره هلالاحمر، به دلیل كمبود بودجه در ماه قوس ١٣٩٠، جمعآورى گدایان را به تعویق انداخت. وزارت مالیه مىگفت كه این وزارت بهخاطرى به جمعیت هلالاحمر افغانى پول داده نمىتواند كه هلالاحمر، یك اداره مستقل است و وزارت مالیه نمىتوانند از این اداره حساب پس بگیرد.”
عبدالقادر جیلانى، سخنگوى وزارت مالیه در مورد گفت : “هر ادارهای كه واحد بودجوى باشد به آنها بودجه داده مىشود، اما وقتی كه واحد بودجوى نباشد و كمسیونى باشد مرتبط به وزارتهاى سكتورى، مىتواند از طریق همان وزارت سكتورى بودجه بگیرد.”
جمعیت هلالاحمر افغانى یک موسسه خیریه ملى و مستقل است که قربانیان جنگ و آسیب دیدهگان آفات طبیعى را کمک مىکند. این جمعیت مخارج خدمات را از منابع عایداتى خود چون؛ کمک اعضا و مرکبههاى نهضت بینالمللى صلیب سرخ و هلال احمرها تأمین مىکند.
بنابه گفتههاى مهمند، پس از جلسات متعدد، رییس خزاین وزارت مالیه با ارگانها مسوول، پیشنهاد شد تا سكرتریت این كمسیون، از جمعیت هلالاحمر افغانى به یكى از ادارات رسمى تعلق بگیرد. وى افزود که براساس تصمیم كابینه، حدود یك سال است كه طرح جدید منع عمل گدایى توسط وزارتهاى كار و امور اجتماعى، اقتصاد، مالیه، داخله و ریاست جمعیت هلالاحمر افغانى ساخته شده و این طرح، رسماً به دفتر معاون دوم ریاستجمهورى ارسال گردیده است تا اصلاحات لازم در این طرح را پیاده كند. وى گفت: “متأسفانه تا حال در این مورد كارى صورت نگرفته و بعد از فیصله كابینه و مصوبه شورای وزیران و حكم ریاستجمهوری، این مسوولیت را وزارت كار و امور اجتماعى به عهده خواهد گرفت.”
منبع خاطرنشان کرد که در این طرح، ٨٠ ملیون افغانى بهعنوان بودجه، براى برنامه جمعآورى گدایان پیشنهاد شده است.
عدم همآهنگى میان ارگانهاى مسوول
ولیداكبر سرورى، سخنگوى جمعیت هلالاحمر افغانى، گفت: “گذشته از مشكلات كمبود بودجه كه باعث توقف كار كمسیون شد، تا حدى عدم همآهنگى ارگانهاى مسوول هم نقش داشت؛ یعنى پس از مدتى، جلسات كه باید بهطور منظم دایر مىشد، دایر نشد.”
بلال صدیقى، معاون بخش حمایت از حقوق اطفال در دفتر ساحوى كمسیون مستقل حقوق بشر، گفت در حكم رییسجمهور، به صراحت ذکر شده بود كه با تمام گدایان برخورد جدى صورت گیرد؛ گدایان به صورت متداوم جمعآورى شوند و براى گدایان نیازمند، مراکز نگهدارى ساخته شود. اما وى افزود: “بنابر عدم علاقمندى ارگانهاى ذیربط دولتى كه مسوولیت داشتند، متأسفانه، این مسوولیتها ادا نشد و بودجه كافى براى این كمیته مد نظر گرفته نشد. بالاخره این كمیته نتوانست كه به آن موفقیت و هدفى كه دنبال مىكرد، برسد.”
تضمین مقامهاى حكومتى
به گفته بلال صدیقى، گدایان زیادى، پس از جمعآورى، از سوى مقامات حكومتى ضمانت شدند و دوباره به این عمل روی آورده اند. صدیقى که یکى از ناظران این برنامه بود، افزود: “گدایان كه جمعآورى مىشدند، با اشخاص دیگرى ارتباط داشتند كه مىتوانستند قناعت اشخاص بلندرتبه دولتى را حاصل بكنند؛ افرادى بودند كه یك ضمانت معتبر براى آنها لازم بود تا رها شوند و همین ضمانتهاى معتبر را تمام آنها در ظرف نیمروز مىتوانستند آماده بسازند. براى تان نام گرفته نمىتوانم، اما همینقدر مىگویم كه افرادى بودند كه رتبه جنرالى و دگروالى داشتند؛ افراد بلندپایه شاروالى و یا نهادهاى دیگر بودند كه مىآمدند و ضمانت مىكردند؛ حتی افرادى هم بودند كه براى چهار بار هم گرفتار و ضمانت شدند.”
مشكل حقوقى
در این حال، محمدظاهر كوشان، آمر مرستونهاى شهر كابل، به مشكل حقوقى این پروسه اشاره نمود و گفت: “بیشتر كسانى كه ضمانت مىشدند، دوباره دست به گدایى مىزدند؛ علت اینكه این امر، كار ما را به مشكل مواجه ساخته بود، نبود یك قانون بود. اما در این اواخر، كار روى قانون به شدت جریان دارد و وزارت كار و امور اجتماعى، روى طرح این قانون كار مىكند و امیدوار هستیم كه با نهایى شدن آن، بتوانیم خدمتى به جامعه خود بكنیم.”
به گفته وى، در صورتىکه به اساس قانون، عمل گدایى جرم پنداشته شود، میتوان در مورد با جدیت عمل کرد.
واصلنور مهمند علاوه کرد که به اساس فرمان رییسجمهور، ساختن قانون حمایتهاى اجتماعى که منع گدایى جزء آن مىباشد، یکى از مکلفیتهاى وزارت کار و امور اجتماعى مىباشد. وى افزود که این وزارت، روى طرح این قانون كار كرده و مسوده آن را یكونیم سال قبل به وزارت عدلیه فرستاده است.
به گفته مهمند، چون حكومت افغانستان به تنهایى قادر به جمعآورى و رفع مشكلات اقتصادى خانوادههاى بىبضاعت نیست، در طرح قانون آمده که تمام ادارات غیردولتى كه در راستاى اطفال كار مىكنند، شامل این پروسه شوند.
محمدیوسف حلیم، معین مسلكى وزارت عدلیه در مورد این طرح گفت: “قانون حمایتهاى اجتماعى از طرف وزارت عدلیه طى مراحل شد، كمیته قوانین آن را تأیید كرد و به شوراى وزیران ارسال گردید. اما در آنجا نسبت بعضى ملاحظات مالى كه وزارت مالیه داشت، كار را معطل قرار داد و گفت كه باید مشكلات مالى آن حل گردد و دوباره به كابینه ارائه شود. فعلاً هم بحثها روى آن جریان دارد تا مشكلات آن حل گردد و دوباره به كمیته قوانین برود.”
فساد در نهادهاى مسوول
شمارى از نمایندگان مردم در شوراى ملى، موجودیت فساد در ارگانهاى مسوول، بحران مدیریت در این نهادها و عدم احساس مسوولیت مسوولان را از دلایل عمده عدم رسیدگى به مشكلات ذكرشده مىخوانند. نقیبالله فایق، رییس كمسیون صحى، کار و تربیت بدنى ولسى جرگه گفت: “با این تدابیرى كه سنجیده شده و یا امكاناتى كه وزارت كار و امور اجتماعى دارد، بسیار مشكل است كه به این مشكل فایق بیاییم. از سوى دیگر، بحران مدیریت در وزارت كار و امور اجتماعى هم یكى از مواردى است كه باعث عدم رسیدگى به این مشكل شده و همین مدیریت فعلى هم ضعیف است و نمىتواند این موضوع را در نظر بگیرد.”
همچنان شكریه پیكان، نماینده مردم كندز در ولسى جرگه نیز گفت: “اگر ارگانهاى مسوول، زمینه كار را مهیا نمایند و گدایان را از روى جادهها جمع كنند و آن عده از فامیلهایى را مورد بازپرس جدى قرار دهند كه از اطفال شان در گدایى سوء استفاده مىكنند، فكر نمىكنم كه دیگر كسى دست به چنین اقدامى بزند. اما این رگانها به علت عدم احساس مسوولیت، این كار را نمىكنند و توجه ندارند.”
خانم پیکان، ضمن ابراز نگرانى از موجودیت گدایان خارجى در كشور، موجودیت فساد در ارگانهاى مسوول را دلیل عدم توجه به این معضل خواند. وى افزود: “بىكفایتى از ارگانهاى مسوول است؛ اگر آنها این موضوع را بررسى مىكردند، حتی در یك ساعت، هویت و باندهاى گدایان خارجى واضح مىشد. اكثریت آنها پاكستانى هستند و از موجودیت شان معلوم مىشود كه حتماً در اینجا كدام فسادى وجود دارد و دستهایى است كه در این فساد شریك میباشد. به همین اساس است كه گداها از روى بازار جمعآورى نمىشوند.”
اما على افتخارى، سخنگوى وزارت کار و امور اجتماعى، در واكنش به این انتقادات گفت: “انتقاد کردن آسان است؛ وقتی که یک کسى از برنامههاى یک اداره خبر نداشته باشد، چطور مىتواند که انتقاد بکند.”
وى به طرح قانون حمایتهاى اجتماعى اشاره نمود و گفت که در این راستا کارهایى صورت گرفته است. آقای افتخاری اظهار امیدوارى كرد که با نهایى و عملى شدن این قانون، گداها از شهرها جمعآورى و فرهنگ گداپرورى نیز از بین برده شود.
“مشارکت رسانههاى آزاد” که متشکل از آژانس خبرى پژواک، کلید گروپ، روزنامه هشت صبح و موسسه نشراتى سبا مىباشد، در بخش فساد اداری و نقض حقوق بشری گزارشهای تحقیقی تهیه مىکند.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید