رییس جمهور برای رفع این مشکل طرح واحد روحیهبخشی به نیروهای امنیتی را منظور نموده که تعیین سخنگوی عمومی نیروهای امنیتی نیز شامل بوده و اجمل شینواری در این پُست گماشته شده است.
در حالی که در چنین شرایطی فعالبودن دستگاه تبلیغاتی حکومت از مهمترین بحثها به شمار میرود و لازم است تا حکومت به خصوص ادارات امنیتی در سطح کلان از طریق یک مرکز واحد اطلاعرسانی در کنار جنگ، برای خنثیسازی تبلیغات گستردهی مخالفان حکومت نیز برنامههایی میداشتند و از این طریق به تقویت روحیه نیروهای امنیتی و در کل مردم افغانستان میپرداختند.
با درنظرداشت اهمیت اطلاعرسانی، نیاز است تا در سطح کشور مراکزی برای شریکساختن اطلاعات در مورد تغییرات مثبت در سطح امنیتی مراکزی ایجاد و به فعالیت آغاز نمایند؛ اما برای اینکه از تشتت و پراکندهگی در این زمینه جلوگیری شود و اطلاعات به گونهی دقیق و به موقع همرسانی شود، ضرورت به اساسگذاری مرکز واحد اطلاعرسانی میافتد.
کارشناسان نظامی به این باوراند که شریکساختن اطلاعات در خصوص تغییرات در خطوط جنگ سبب ایجاد روحیه در میان صفوف و اطمینان در میان مردم میگردد.
به گفتهی این کارشناسان، مخالفان دولت بیشترین استفاده را این کار میبرند و کوچکترین اقدامات شان را بزرگ جلوه می دهند.
با آنکه طرح روحیهبخشی به نیروهای امنیتی تازه منظور گردیده و سخنگوی عمومی نیروهای امنیتی تعیین گردیده و یک اقدام خوب شمرده میشود؛ اما لازم است تا سخنگوی عمومی با یک برنامهی خاص وارد میدان شود تا جوابگویی و اطلاعرسانی با مشکل روبرو نگردد.
حکومت تا این دم از رسانهها کمک میگرفت که تا حدودی زمانگیر تمام میشد و از اهمیت اطلاعات کاسته میشد.
بیشتر کارشناسان به این نظراند که برای اثرگذاری به موقع اطلاعات حکومت باید از شبکههای اجتماعیی که هر لحظه در اختیار بوده میتواند، استفاده کند که هم کمهزینه بوده و هم مخاطبان زیادی را دارد؛ مانند توییتر، فیسبوک و تلگرام و…
علاوه بر اینکه مراکز اطلاعرسانی موثریتهایی که به آن اشاره شد را دارد در مهار تبلیغات سوء مخالفان حکومت نیز موثر تمام شده میتواند.
ممکن است که در موجودیت چنین مراکزی به تبلیغات ضد تبلیغات پراخته شود و اطلاعاتی نیز از طریق آن به نشر برسد که سبب تقویت روحیه نیروهای امنیتی در میادین جنگ گردد.
در چنین شرایطی که جنگها شدت یافته و بیشتر از پیش ضرورت به بلندبردن روحیه نیروهای امنیتی احساس میگردد، در سطح کلان باید به این مساله توجه شود؛ مثلا سرپرست وزارت دفاع و داخله و یا رییس جمهور در دو سه روز گذشته یکیدوباری باید به خاطر روحیهدادن به نیروهای نظامی لباس نظامی به تن میکردند و در مقابل کمرهی رسانهها حضور مییافتند؛ این اقدام شاید تاثیر بسیار مثبتی میداشت و حتا ممکن سرنوشت جنگ در شماری از ولسوالیها با آن تغییر میکرد.
متاسفانه تا کنون با این مورد کاملا با بیتفاوتی برخورد صورت گرفته و دانسته نمیشود که مشکل در کجاست و چرا با هماهنگی اقدام صورت نمیگیرد؟ آیا مشاورین خوبی در این زمینهها وجود ندارد و یا کدام دلیل دیگری وجود دارد؟
هرچه باشد این مشکل دال بر ضعیف عملکردن حکومت و ارگانهای مربوط امنیتی دارد، که باید از میان برداشته شود.