با وجود آنکه مردم بعد از برگزاری مراسم افتتاح مذاکرات بینالافغانی، نسبت به برقراری صلح بیش از پیش ابراز خوشبینی میکنند، اما با گذشت هر روز به اثر تشدید حملات و کشتهشدن افراد ملکی، در جریان نبردها و به درازا کشیدهشدن گفتوگوها در دوحه، این خوشبینی آهسته آهسته رنگ میبازد.
از برگزاری مراسم افتتاح مذاکرات بینالافغانی، دوازده روز میگذرد؛ اما از پیشرفتی که محسوس باشد، خبری نیست. تیمهای مذاکرهکننده، یک روز پس از مراسم افتتاحیه، برای دستهبندی موضوعات، گروهی را زیر نام تماس ساختند، این گروه تا کنون در پروسهی کاریاش موفق نشده و تصور میشود که شاید به اثر موافقنبودن در مورد اجندا و دستهبندی موضوعات برای گفتوگوها، این روند تا دیر زمانی به سر نرسد.
این نگرانی در حالی مطرح میشود که مخالفان دولت در شماری از ولایتهای کشور، به تحرکات نظامی گستردهیی دست زدهاند. اطلاعات تاییدناشده، حاکی از آن است که مخالفان دولت در کندز، فاریاب و فراه، جنگهای شدیدی را آغاز نمودهاند. شماری به این باوراند که این وضعیت نشاندهندهی امتیازگیری و برتریطلبی در مذاکرات صلح میباشد.
وضعیت پیشآمده، پرسشهایی را بهوجود آورده که بازگوکنندهی عدم صداقت یکی از طرفها نسبت به گفتوگوها میباشد.
مردم میپرسند که مشکل در کجاست و چرا و به چه دلیلی مذاکرات بینالافغانی آغاز نمیگردد؟ مانع اصلی در این زمینه چیست و کدام طرف مذاکرهکننده، در پی امتیازگیری است؟
افزایش خشونتها از سوی طالبان، چه ارتباطی با برگزاری مذاکرات دارد؟
و اینکه مخالفان مسلح دولت، با افزایش خشونتها و حمله بر مواضع نیروهای امنیتی در کندز و تحرکاتی در غزنی، وردک، فاریاب و فراه و حتی کشتن اسیران نیروهای امنیتی در پکتیا به دنبال چه چیزی را میرساند؟
آیا میخواهند جو مذاکرات در دوحه را به نفع خویش تغییر دهند و از موضع قدرتمندتری وارد مذاکره شوند؟
این همه پرسشها نشاندهندهی آن است که افزایش خشونتها، با تعویق مذاکرات از امروز به فردا در ارتباط است و مردم را نگران میسازد که تا هنوز روحیهی آشتی در میان طرفهای درگیر وجود ندارد.