درمندانهتر از همه این است که هیچکسی مسوولیت کشتار مردم ملکی را بر عهده نمیگیرد و انگشت انتقاد و اتهام طرفهای درگیر جنگ نیز از این بابت به سوی یکدیگر نشانه رفته است و مردم حیراناند که چه کسانی کمر به قتل و نابودی آنان بستهاست.
در تازهترین مورد در بازار سنگین ولسوالی هلمند، ۲۳ تن از هموطنان ما به گونهی فجیع و وحشیانه در اثر اصابت چند فیر راکت، کشته و ۱۵ تن دیگر زحم برداشتند.
از تصاویری که در صفحات اجتماعی از این حادثهی خونین به نشر رسیده است، از عمق فاجعه و جنایت ضد بشری پرده برمیدارد.
در میان کشتهشدهگان و زخمیها تعدادی از اطفال نیز به چشم میخورند و تصاویر نشان میدهد که اطفال مجروح از شدت خونریزی زیاد رنگ بر چهره ندارند و از سخن گفتن بازماندهاند.
سنگین از جمله مناطقی شمرده میشود که طی چندسال گذشته تحت کنترول طالبان بوده و مانند دهها جنایت وحشتناک دیگر، هیچکسی مسوولیت این حمله را بر عهده نگرفتهاست. منابع حکومتی، طالبان را مقصر دانسته و طالبان نیروهای امنیتی را عامل این رویداد میدانند. ریاست جمهوری افغانستان به نوبهی خویش در واکنش به این حمله مانند گذشته آن را تقبیح نموده و از طالبان بار دیگر خواسته که از خشونت دست بکشند.
این نخستین حادثهی نیست که در آن افراد ملکی به طرز فجیع و وحشیانه جانهای خویش را از دست میدهند. در حادثهی دشت برچی کابل و مراسم جنازه در ننگرهار نیز دهها تن به شمول اطفال و زنان قربانی شدند و هیچ گروهی تا هنوز مسوولیت آن را نپذیرفت. حمله بر درمسالی در شهر کابل نیز از حوادثی است که زنان و اطفال زیادی را به قربانگاه کشاند.
سوال اینجا است که چه کسانی در این کشتارها دست دارند و چرا جلو چنین حملات گرفته نمیشود؟ همچنان گروههای درگیر چرا در قبال زندهگی غیرنظامیان بیتوجه اند و آن را جدی نمیگیرند؟ از سویی هم، حکومت افغانستان که مسوولیت تامین امنیت جان و مال مردم را بر عهده دارد، چرا در این زمینه کوتاهی میکند و برای حفاظت جان غیرنظامیان در برابر حملات مخالفان مسلح و یا گروههایی که در پی تخریب تلاشهای صلحاند، جدیتر از گذشته اقدام نمیکند و همیشه وقت با تضرع خواستار قطع خشونتها میباشد؟
دردناکتر از همه این است که بخش بزرگی از آمار تلفات غیرنظامیان را، زنان و اطفال تشکیل میدهند و طبق آمارهای ادارات بینالمللی، افغانستان برای زنان و اطفال علاوه بر اینکه مکان امنی نیست، بلکه قربانگاه و قتلگاه آنان نیز به شمار میرود.
انتحار، انفجار، حملات راکتی گمنام، مانند حادثه هلمند، انفجار ماینهای چسپکی، درگیریهای نیروهای امنیتی و مخالفان مسلح آن و حتا حملات هوایی از مصیبهایی است که بیشترین خساره را به زنان و اطفال نهتنها در سال روان میلادی، بلکه در طول نزدیک به دو دهه جنگ، وارد نمودهاست.
طبق آخرین گزارش سازمان که در پایان ربع اول سال ۲۰۲۰ میلادي نشر شد، ۵۰۰غیرنظامی در کشور جان باختهاند و ۷۶۰تن دیگر زخم برداشتهاند. از میان کشتهشدهگان، ۱۵۰تن آنان را اطفال تشکیل میدهند. البته حملات اخیر به هیچ وجه شامل این ارقام نیست.
تلفات مردم ملکی در حالی افزایش مییابد که مردم افغانستان به شدت تشنهی صلح بوده و از هر تلاش ممکن در این زمینه حمایت نمودهاند، اما دردمندانه که مردم فریب تلاشهای واهی صلح و شعارهای فریبکارانهی طرفهای درگیر جنگ را خوردهاند؛ طرفهایی که خون مردم ملکی برای شان هیچ ارزشی ندارد و خلاف قرآن و سنت که بر حفظ جان افراد ملکی تاکید دارد، به کشتار بیرحمانهی شان ادامه میدهند، تا امتیازات بیشتری کسب کنند.
خلاصه اینکه کشتار مردم بیگناه علاوه بر اینکه به هیچ وجه برای مردم افغانستان قابل قبول نیست، بلکه جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت بوده و در هیچ دین و آیینی نمیتوان برای آن دلیلی آورد. در کنار این، تمام طرفهای درگیر جنگ افغانستان باید بدانند که با ادامهی چنین کشتارها نه عدالت در کشور تامین نخواهد شد که به قدرت نیز نخواهند رسید. اگر صلحی هم در کار باشد، صلحی نخواهد بود که مردم افغانستان به آن دل ببنند و از آن حمایت کنند.