حکومت وحدت ملی در حالی اولین بهار از عمر خود ر ا آغاز میکند که بار دیگر تحرکهای جنگجویانه، فصل سبز بهاری را در چشم مردم سرخ و خونرنگ ساخته است. قتل و کشتارها در شهرها با راهاندازی عملیات انتحاری از یکسو، استفاده از ماینهای کنار جاده از جانب دیگر، حضور در جنگهای فرسایشی از طرف سوم و کشتن و بستن و اسارت مسافران بیگناه در شاهراههای کشور از جانب دیگر، فصل سبزینهپوش بهار را برای مردم رخت ماتم پوشانیده است. علاوه بر آن، کشتن سربازان اردو و پولیس نیز در این فصل افزایش یافته و این روند در شهرهای ناامن کشور بیش از پیش افزایش یافته است.
شاه ولی شهروندی از ولسوالی قرهباغ ولایت غزنی است که با چشمان سر شاهد ناامنیهای مختلف در این ولسوالی بوده است. وی میگوید: “من شاهد بودم در روز روشن و در جلو چشمان مردم، دو مرد تفنگدار وارد بازار ولسوالی شدند و دو سرباز پولس ملی را که مشغول گزمه در بازار بودند، مورد فیر مرمی قرار دادند و خون شان را به زمین ریختند. خود آنها نیز بسیار به سادگی گریختند و هیچکسی نبود از این سربازان مظلوم دادخواهی کند و یا هم تدابیری برای رفع تکرار این حادثه انجام دهد.”
به گفته وی، مسوولان و سربازان موظف در این ولسوالی تنها جایی را میتوانند تحت اداره امنیتی خویش قرار دهند که داخل ساختمان ولسوالی و نقاط نزدیک به آن است.
یکی دیگر از ساکنان این ولسوالی از افزایش دزدان مسلح در مسیرهای اطراف ولسوالی، بهخصوص مسیر منتهی به ولسوالی جاغوری و دشت فاصل میان این دو ولسوالی، سخن میگوید. به گفته وی که نمیخواهد نامش در گزارش فاش شود، دزدان مسلح همه روزه مسیر کسانی را که از این طریق رفت و آمد میکنند، گرفته و دار و ندار شان را به غارت میبرند.
اوضاع بسیاری از ولایتهای دیگر، شاهراههای عمده کشور و حتی پایتخت نیز در بهار سال جاری رضایتبخش نبوده و چندان بر وفق مراد مردم نمیچرخد. چندی پیش، مطیعالله، قومندان امنیه ولایت ارزگان، در کابل ترور شد و این حادثه تا اکنون نیز مبهم مانده است، درحالیکه ساکنان ارزگان همه روزه با بلند کردن صدای اعتراض شان خواهان شناسایی عوامل این ترور بوده و دولت را تهدید به اعتراضهای گستردهتری میکنند.
در همین حال، وضعیت امنیتی ولایت فراه نیز به شدت شکننده تعریف شده است. حمیرا ایوبی، نماینده مردم فراه، گفت:”طالبانی که به داعش پیوستهاند بالای چند ولسوالی فراه حمله کردهاند و قصد دارند این ولایت را تصرف کنند و از آن طریق امنیت ایران را با تهدید مواجه سازند”. عثمانی فراهی نیز خاطر نشان کرد:”زنگ خطر حضور داعش در فراه به صدا در آمده است؛ این گروه با امکانات و سرمایهای که در اختیار دارند، طالبان را جذب کرده و امنیت فراه و حتی ایران را تهدید میکند”.
هلمند، قندهار، زابل، غزنی و سایر ولایتهای جنوبی در بهار امسال بیش از پیش در التهاب ناامنی فزاینده قرار گرفته است. اوضاع شرق کشور نیز وخیم است و میزان انفجارها و حملات در ننگرهار، کنر و خوست نیز نشان از افزایش ناامنی در این ولایتها دارد. چنانچه حدود یک هفته پیش یک حمله انتحاری در جریان تظاهرات باشندگان خوست علیه سرپرست این ولایت، روی داد که منجر به کشته شدن 17 تن و زخمی شدن 37 دیگر شد. برخی از ولایتهای شمالی هم در تپش بیش از پیش به سر برده و اختطافها و انفجارهای به گوش رسیده از ولایتهای بغلان، کندز، تخار، و بدخشان، رنگ گلهای سرخ بهاری را در این زون با خون درهم آمیخته است.
مسیرهای اطراف پایتخت نیز در هر ماه شاهد یک رخداد خونین است. چندی پیش سیزده غیرنظامی در مسیر غزنی – کابل و در ولسوالی سیدآباد میدان وردک به شکل بیرحمانه به رگبار بسته شدند. مسافران ولایتهای شمالی در ولایت چاریکار بارها توسط دزدان آزار و اذیت شده و اموال و دارایی شان به سرقت رفته است. هرچند به گفته عبدالوحيد صديقی، سخنگوی سرپرست ولايت پروان، این مسیر در حال حاضر امن است، ولی ثبات آن شکننده است و احتمال هرگونه خطری برای مسافران این مسیر موجود است.
شاهراهها، خیزشگاه شورش
ناامنیها در حالی بهاری شده و در فصل بهار اوج آن دیده میشود که شاهراههای کشور بیشتر از سایر نقاط در ناامنی و بیثباتی به سر میبرد. در این میان، حکومت و نهادهای امنیتی در واکنش به این وضعیت نابههنجار و امنیت شکننده تنها اقدامی که انجام داده است، افزایش نیرو در شاهراهها است. نجیب دانش، معاون سخنگوی وزارت داخله، اظهار میدارد که امسال برای تأمین امنیت شاهراههای کشور هشت هزار پولیس به کار گماشته شده است. این سربازان با همکاری نیروهای اردوی ملی، برای تأمین امنیت شاهراهها کار خواهند کرد. دانش میافزاید که یکی از شاهراههای ناامن، شاهراه کابل ـ قندهار است. وزارت داخله نیز امسال در قسمت تأمین امنیت این شاهراه بیشتر تمرکز کرده است.
مردم نیز در خصوص حضور نیروهای امنیتی در شاهراههای کشور ابراز رضایتمندی دارند. یاسر، شخصی که به تازگی از مسیر شاهراه کابل – قندهار مسافرت نموده است، حضور چشمگیر سربازان امنیتی را در مسیر شاهراه کابل – قندهار میستاید. وی میگوید: “اینکه مسافران شاهد حضور نیروهای امنیتی در شاهراه کابل – قندهار هستند و فعالیت آنها محسوس است، اندکی به همگان احساس آرامش و مصوونیت میدهد و خیال مسافران جمع میشود.”
این در حالی است که کارشناسان و آگاهان امور نظامی از این راهکار به عنوان یک اقدام مقطعی یاد نموده و ثبات سراسری و امنیت شاهراهها را نیازمند ایجاد پوستههای امنیتی دایمی در مسیرهای مهم و شاهراههای کشور میدانند. عتیقالله امرخیل، کارشناس نظامی، میگوید که عدم توجه وزارت دفاع به مسأله تأمین امنیت شاهراهها و همچنین وجود دستهای بیرونی، در ناامنسازی شاهراهها نقش برجستهای دارد. از سوی دیگر، مذاکرات صلح در قضیه ناامنسازی افغانستان نقش پررنگی دارد، چون هر گروه با ناامن ساختن منطقهیی از روند گفتگوهای صلح بهره میبرد.
امرخیل میافزاید، اگر دولت همچنان در مورد معضل تأمین امنیت شاهراهها بیتفاوت باشد، وضعیت بدتر از این خواهد شد. هرازگاهی مخالفان مسلح با لباسهای متفاوت بر مسافران شاهراهها حمله میکنند و با این کارشان بر روان جامعه بیشتر از پیش مسلط میشوند. امرخیل نقش پاکستان را در ناامن ساختن افغانستان نادیده نمیگیرد و میگوید که پاکستان کشوری است که با هرگونه نیرنگ و فریب در صدد ناامنسازی افغانستان است.
در همین حال، نظیفه ذکی، عضو ولسی جرگه، نیز نسبت به ناامنی شاهراهها اظهار نگرانی کرده و میگوید که نیروهای امنیتی در انجام وظایف خویش بیتفاوت هستند. وی میافزاید که وزارت دفاع و داخله باید برای تأمین امنیت مسافران به طور شبانهروزی انجام وظیفه کنند و در مسیر شاهراههای کشور نیروهای بیشتر را توظیف کند. خانم ذکی میافزاید که دولت باید در مسیر شاهراههای ناامن، پوستههای امنیتی دایمی ایجاد کند تا مسافران با امنیت خاطر از شاهراهها عبور و مرور کنند.
ناامنی روانی
فصل بهار در حالی با ناامنیها همراه شده و اقتدار دولت را زیر سوال میبرد که ناهماهنگی در اداره امور دولتی میان رییسجمهور و رییس اجرائیه، ناامنیهای فکری را نیز افزایش داده و مردم را بیشتر از پیش تحت فشار قرار داده است. برخی از نمایندگان مردم در ولسی جرگه با طرح مشکلات و ناامنیهای فزاینده، نسبت به سقوط حکومت هشدار میدهند. کمال ناصر اصولی، رییس کمسیون تحصیلات عالی ولسی جرگه، با ابراز شکایت از این وضعیت اظهار میدارد که اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد، نمایندگان مجبور خواهند شد تا حکومت کنونی را غیرمشروع اعلام نماید.
عبدالطیف پدرام، نماینده مردم بدخشان در ولسی جرگه، خاطرنشان میسازد: “دولت در همه ابعاد گرفتار یک فروپاشی است. ۱۸۰ روز از عمر این حکومت میگذرد، اما تا هنوز نتوانسته است کابینه خود را کامل معرفی کند.” پدرام به ولسی جرگه پیشنهاد کرد: “مجلس یک روز یا دو روز کاری خود را برای بررسی بحران که ما با آن روبهرو هستیم اختصاص دهد و تصمیم بگیرد”.
تعداد دیگری از نمایندگان از بیسرنوشتی ۳۱ مسافر به شدت انتقاد نموده و حکومت را به برخورد دوگانه میان شهروندان متهم میکنند. عارف رحمانی، عضو ولسی جرگه، گفت: “۳۱ شهروند این سرزمین بیش از ۴۰ روز است که در بند مخالفان است و رهبران حکومت مصروف کارهایی هستند که مایه شرمندگی یک ملت است”. رحمانی افزود: “در این مسأله بخشی از ملت افغانستان به شدت تحقیر شدهاند و مجلس باید مقامهای امنیتی را بخواهند و آنها باید شفاف به مردم پاسخ دهند که این ۳۱ نفر در کجا هستند و چه کاری برای آزادی آنها انجام شده است.”
نصرالله صادقی زاده نیلی نیز خاطرنشان کرد: “۳۱ مسافر به جرم خلقت شان به اسارت گرفته شدهاند و اما مقامها حاضر نیستند در این مورد صحبت کنند.”
به هرحال، وضعیت موجود نشان از آن دارد که بهار سال 1394 آغاز مناسبی برای سال جاری نبوده است. با این وجود، باید دید که آیا حکومت خواهد توانست در برابر موجهای منفی موجود مقاومت نموده و سرفرازانه از این برهه عبور نماید یا خیر. این چیزی است که گذشت زمان آن را به اثبات خواهد رساند.