ads

ساختار ناتمام حکومت و صبر تمام مردم

گذشت شش ماه از تشکیل حکومت وحدت ملی و ناتکمیل ماندن کابینه، کاسه‎ صبر مردم را لبریز نموده و همگان را به ستوه آورده است. اقشار مختلف مردم از وضعیت حاضر شاکی بوده و انتقادهای گسترده‎ای از حکومت به راه انداخته شده است. موج‎های موجود اعتراضی به نحوی نشان‎دهنده ناامیدی از کارکرد حکومت وحدت ملی و چشم‎انداز کاری آن می‎باشد. حلقه‎های مختلف سیاسی و نهادهای متعدد مدنی خواستار تسریع روند تشکیل کابینه شده و خواهان معرفی هرچه سریع‎تر اعضای باقی‎مانده کابینه از سوی ارگ ریاست‎جمهوری شده‎اند.

نویسنده: The Killid Group
4 حمل 1394
ساختار ناتمام حکومت و صبر تمام مردم

گذشت شش ماه از تشکیل حکومت وحدت ملی و ناتکمیل ماندن کابینه، کاسه‎ صبر مردم را لبریز نموده و همگان را به ستوه آورده است. اقشار مختلف مردم از وضعیت حاضر شاکی بوده و انتقادهای گسترده‎ای از حکومت به راه انداخته شده است. موج‎های موجود اعتراضی به نحوی نشان‎دهنده ناامیدی از کارکرد حکومت وحدت ملی و چشم‎انداز کاری آن می‎باشد. حلقه‎های مختلف سیاسی و نهادهای متعدد مدنی خواستار تسریع روند تشکیل کابینه شده و خواهان معرفی هرچه سریع‎تر اعضای باقی‎مانده کابینه از سوی ارگ ریاست‎جمهوری شده‎اند.
سهیلا فروغ، شهروند ساکن پایتخت، با یادآوری از این نقیصه اظهار می‎دارد: “کابینه ناتمام حکومت کاسه‎ صبر مردم را لبریز نموده و باور ناامیدکننده‎ای را بر روحیه مردم مستولی ساخته است. کشمکش‎های موجود میان دو طیف سیاسی سهیم در قدرت دست به یخن دو رهبر سیاسی برده و این امر باعث شده است تا رییس‎جمهور و رییس اجرائیه در تکمیل و معرفی اعضای کابینه به شدت دچار مشکل و ملاحظات سیاسی باشند. به همین دلیل این گمانه شکل می‎گیرد که مردم باید به کارکرد حکومت پیشین شکرگزار باشند.”
این باور در حالی شکل گرفته و بخش بزرگی از افکار عمومی را پوشش می‎دهد که شعارهای انتخاباتی رهبران سیاسی کنونی و نویدهای نوین حاکمان سیاسی، انتظارهای بی‎سابقه و مثبتی را خلق نموده و امیدواری‎هایی را در میان مردم ایجاد نموده بود که گویا حکومت وحدت ملی بتواند بهتر از ساختار سیاسی سابق، ظاهر شود. تعهد رییس‎جمهور مبنی بر اینکه کابینه تحت ریاست وی “شرکت سهامی” نخواهد بود، مردم را امیدوارتر ساخته بود و نوید آینده روشن را می‎داد. اما اکنون امیدهای گذشته به یأس آینده مبدل شده و شرایط به شکلی رقم می‎خورد که گویا امیدهای مردم برباد خواهد رفت و فریاد مردم نیز به گوش هیچ‎کسی نمی‎رود. به همین خاطر است که برخی از شهروندان، جروبحث‎های موجود بر سر تعیین اعضای باقی‎مانده کابینه را به میدان بزکشی تشبیه نموده‎اند.
عبدالهادی که اول سال 1393 جواز تجارتی گرفته و به دلیل بی‎ثباتی سیاسی و روشن نبودن وضعیت حکومت نتوانسته است فعالیت خود را آغاز نماید، اکنون ناگزیر شده است لب به شکایت باز کند. وی می‎گوید: “کابینه حکومت همانند بزی بی‎جان در میدان سیاسی مانده و سهامداران قدرت به سان پهلوانان بی‎رحم به جان آن افتاده‎اند. هرکسی کوشش دارد تا آن را به سود خود بردارد. در این میان، آسیب اصلی را مردم دیده و هیچ‎کسی نیست که تاوان نارسایی‎ و نواقص ساختاری حکومت وحدت ملی را ندیده باشد.”
ناامنی‎، کم‎رونق شدن بازار تجارت، کم‎کاری و بی‎انگیزه شدن کارمندان دولتی، عقب ماندن امور اداری و حقوقی مردم زندگی را به کام آن‎ها تلخ ساخته است. برخی از وزارت‎خانه‎ها و اداراتی که از حالت سرپرستی نیز خارج شده‎اند، در کشمکش قدرت‎های اصلی حکومت قرار دارند و سایه دوگانگی قدرت بر سر ساختار سیاسی به شدت تخریب‎کننده واقع شده است.
رووف که مدت‎ها پیش برای شمولیت در یکی از ادارات دولتی درخواست داده است، تا اکنون در انتظار تکمیل کابینه است و با هر بار مراجعه به اداره مورد نظر، پاسخ آن این بوده است که باید تا مشخص شدن سرنوشت کابینه، انتظار بکشد. اختلاط در وظایف و صلاحیت‎های ریاست اجرایی و ریاست‎جمهوری، اختلال بی‎سابقه و شدیدی را در ساختارهای اداری حکومت ایجاد نموده و ماموران دولتی را سردرگم ساخته است. رووف اظهار می‎دارد: “مدتی کارمند یک شرکت امنیتی بودم و پس از بسته شدن این کمپنی در حالت بی‎سرنوشتی قرار داشتم. پس از آن نیز مدتی کارگر یک شرکت نجاری بودم، ولی سایه بی‎ثباتی سیاسی بر سر شرکت نجاری نیز افتاد و آن را تعطیل کرد. پس از آن در یک اداره دولتی درخواست کار دادم، ولی تا اکنون هیچ پاسخ مثبتی از این مرجع نشنیده و رمق از روزگارم گرفته شده است.”
صدای بی‎جواب مردم در حالی هر روز بلند می‎شود که آن‎ها با مشارکت پر شور شان در انتخابات، خواستند تا پایه‎گذار حکومت دموکراتیک در کشور باشند. برخی از کارشناسان اما مردم را نیز ملامت نموده و برخی از حرکت‎ها و انتظارات آن‎ها را ساده‎لوحانه تعبیر می‎کنند. زیرا به باور آنان، اقشار زیادی از مردم از سیاست‎های قومی و سمتی رهبران سیاسی دفاع نموده و به آنان انگیزه می‎دهند تا چنین سیاست‎هایی را دنبال نمایند. به باور کارشناسان، رهبران سیاسی، زمانی دست از این سیاست‎ها خواهند کشید که مطمئن باشند مردم از آن‎ها به دلیل سیاست‎های ناکام شان بازپرسی خواهند داشت.
نوید عبرت، کارشناس مسایل سیاسی، معتقد است که “نخبگان سیاسی وقتی به وعده‎های خود وفا خواهند کرد و منافع همگانی را قربانی منافع خودی کوچک‎تر نخواهند ساخت که راه برای چنین خلاف‎‏ورزی‎ها به روی شان بسته باشد و بدانند که زیرپا کردن تعهدات و وعده‎ها برای شان سنگین تمام خواهد شد و قربانی کردن منافع همگانی در پای منافع خودی و پشت کردن به قانون برای شان معادل انتحار سیاسی خواهد شد.”
اما گویا چنین نگرانی از دل رهبران سیاسی بیرون شده و هرکدام اطمینان دارند که تعداد لشکر قومی برای شان جمع خواهند کرد تا بار دیگر بتوانند بر شانه‎های مردم سوار شده و سیاست نمایند. این سخن را محمد قره‎باغی، روزنامه‎نگار،  بیان داشته و می‎گوید: “مردم باید هوشیار شده و در برابر ناکارآمدی‎های حکومت به سان یک ملت عمل کنند، ولی متأسفانه همواره واکنش‎های مردمی به شکل قومی و سمتی بوده و این مسأله، ضعف عمومی را در برابر رهبران سیاسی به تصویر می‎کشد.”

فریاد ولسی جرگه و پاسخ مبهم ریاست‎جمهوری
ولسی جرگه نیز که به لحاظ سیاسی و حقوقی از مردم نمایندگی می‎کند، به دلیل عدم تکمیل کابینه و بی‎برنامگی حکومت، اکثر اوقات آجندای مشخصی ندارد. زیرا تا زمانی که قوه اجرایی دولت کار و فعالیت نداشته باشد، بخش نظارتی و حقوقی آن که پارلمان است نیز فعالیتی نخواهد داشت و بازوهای حکومت از کار خواهد افتاد.
هفته گذشته بار دیگر ولسی جرگه بدون اینکه آجندای مشخصی در دستور کار خویش داشته باشد، به حکومت تاخت و ارگ‎نشینان را به کم‎کاری متهم کرد. نمایندگان مردم در این نهاد گاهی خود را ملامت نمودند و زمانی هم رهبران حکومتی را به باد انتقاد گرفتند. عبدالرحیم ایوبی، نماینده مردم قندهار در ولسی جرگه، با شکایت از نارسایی‎های موجود اظهار داشت: “وضعیت فعلی بیانگر آن است که گویا اصلاً حکومتی وجود ندارد و ما در حالت انارشیزم مطلق به سر می‎بریم.” عبدالودود پیمان، نماینده مردم کندز اما تأخیر در معرفی اعضای باقی‎مانده کابینه را ناشی از کشمکش‎ها میان دو کمپ سیاسی دانست و از آن‎ها خواست تا بیش از این ملت را به گروگان نگیرند. عبدالرووف ابراهیمی، رییس ولسی جرگه، نیز از رییس اجرایی و رییس‎‏جمهور خواست تا پیش از سفر به واشنگتن، اعضای باقی‎مانده کابینه را معرفی نمایند. وی گفت: “تأخیر در معرفی اعضای باقی‎مانده کابینه به مجلس، غیرمنصفانه و نگران‎کننده است. رییس‎جمهور غنی و آقای عبدالله باید در رابطه وقت‎کشی نکنند”.
این درحالی است که قرار است رییس‎جمهور اشرف‎غنی و عبدالله عبدالله رییس اجرایی، بنا بر یک دعوت رسمی در ۲۵ ماه جاری میلادی به امریکا سفر کنند. اما ابراهیمی افزود که اشرف‎غنی و عبدالله عبدالله باید قبل از سفر شان به امریکا اعضای باقی‎مانده کابینه را به مجلس معرفی کنند تا حداقل در این سفر “گپی برای گفتن” داشته باشند. او ادامه کار سرپرستان ولایات را نیز خلاف قانون خواند و از حکومت خواست که به مساله سرپرستی پایان دهد.
رییس‎جمهور اشرف‎غنی در افتتاح کار سال پنجم دور شانزدهم شورای ملی گفت به مجرد پایان انتخابات هیات اداری ولسی جرگه، اعضای باقی‎مانده کابینه را معرفی می‎کند،‌ اما انتخابات درونی این نهاد هفته گذشته به پایان رسید و تا هنوز از معرفی کابینه خبری نیست. پیش از این، هشت وزیر و رییس عمومی امنیت ملی از ولسی جرگه رأی اعتماد گرفتند و متباقی وزارت‎ها و ریاست‎های عمومی توسط سرپرستان اداره می‎شود. در همین حال، جواب قوه اجرایی به شکل مبهم آن ابراز گردیده و سخنگویان ریاست‎جمهوری و ریاست اجرایی گفته‎اند که کار روی تعیین اعضای باقی‎مانده کابینه به شدت جریان دارد. همچنین، منابع نامعلومی نیز به رسانه‎ها گزارش کرده‎اند که ده عضو باقی‎مانده کابینه پیش از سفر دو رهبر حکومت به ایالات متحد امریکا معرفی خواهند شد. این خبر از قول افرادی نقل قول شده که نخواسته‎اند نام شان افشا شود.
به هرحال، هرگاه سرنوشت کابینه به زودی مشخص نشود و صلاحیت‎های رهبران سیاسی در ساختار نظام کنونی روشن نگردد، اعتماد مردم نسبت به حکومت کاهش خواهد یافت و حکومت وحدت ملی بیش از پیش فاقد اعتبار مردمی خواهد شد. بدیهی است که ادامه این وضعیت به ضرر مردم است و ستون‎های قدرت سیاسی را نیز لرزان خواهد ساخت. زیرا حکومتی که اعتماد مردمی را با خود نداشته باشد، مورد اعتماد جامعه جهانی و حامیان بین‎المللی‎اش نیز قرار نگرفته و در آن صورت نگرانی از زلزله در اندام اصلی نظام نیز بعید از تصور نخواهد بود.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA