شمارش معکوس برای ختم دوران تعیین شده رییسجمهور جهت معرفی کابینه به پارلمان و پایان دوران سرپرستی آغاز شده است. با وجودی که بیش از چهل روز از زمان مراسم تحلیف ریاستجمهوری گذشته است اما تا اکنون نهادهای حکومتی در مرکز و ولایتها توسط سرپرستها اداره میشود؛ کاری که رضایت چندانی از آن وجود ندارد و به گفته شهروندان کشور، سرپرستها دلسردتر از پیش به کارهای شان مصروف هستند و این مسأله رونق اداری را بازستانده و نابسامانی را در ادارات دولتی افزوده است.
فاروق احمدی، فعال مدنی از ولایت غزنی که چند روز پیش برای طی مراحل اسناد خویش به یکی از ادارات این ولایت مراجعه نموده بود، از عدم حضور برخی از کارکنان تا دیروقتی از روز گلهمند بوده و از نبود تعهد کاری در این ولایت شاکی است. به گفته وی، ادارات محلی حکومت در بسیاری اوقات دچار فرسودگی کاری است، ولی پس از تشکیل حکومت وحدت ملی و حکم سرپرستی والیها، بازرسی و نظارتی هم بر کار آنان وجود ندارد و یک نوع “بیخیالی” در میان کارمندان اداری حاکم است.
گفتههای این شهروند، مشتی از نمونه خروار است و اوضاع عمومی ادارات در مرکز و سایر نقاط کشور نیز خمودگی و رخوت خاصی را به خود گرفته است که با مراجعه به آنان، این حالت به خوبی قابل مشاهده است. وضعیت موجود موجب شده است تا حلقههای مختلف مردمی، مدنی و سیاسی خواستار تسریع در کار معرفی کابینه و رهایی حکومتهای محلی و وزارتخانههای کشور از وضعیت نابسامان سرپرستی شوند. ولسی جرگه نیز روزی نیست که این موضوع را جزئی از اجندای رسمی و غیررسمی خویش قرار ندهد. نمایندگان مردم در ولسی جرگه با توجه به شکایات موکلین شان از وضعیت جاری، پایان نابسامانیهای امنیتی و اداری را مشروط به معرفی اعضای کابینه و شروع کار حکومت با تکمیل رسمی عناصر و بازوهای اصلی آن میدانند.
دوشنبه هفته گذشته (19 عقرب) بار دیگر این مسأله مورد بحث اعضای این نهاد قرار گرفت. عبدالروف ابراهیمی، رییس ولسی جرگه، گفت:” تشکیل کابینه یک اصل است. از ایجاد حکومت وحدت ملی تقریباً دو ماه میگذرد. حکومت با توجه به وضعیت کنونی کشور باید هرچه زودتر وزرای کابینه را معرفی کند و بیش از این اداره وزارتخانهها و ولایات در کمال بیمیلی توسط سرپرستان قطعاً به صلاح کشور نیست.”
نمایندگان مجلس، تشدید ناامنیها و حملات انتحاری را نیز به مسأله عدم معرفی وزرای کابینه ربط میدهند و تأکید میدارند که ادارات دولتی باید از وجود جاسوسان خارجی پاکسازی شوند. شکریه بارکزی با اشاره به حملهای که بر مقر قومندانی امنیه کابل رخ داد، وقوع این حمله را چراغ سرخ به دولت یاد کرد. وی معرفی کابینه را در اسرع وقت ضروری دانست و آن را در ختم رخدادهای ناگوار کنونی مؤثر خواند.
تقسیم قدرت
در حالی که سران اصلی حکومت، یعنی رییسجمهور و رییس اجرائیه از همدلی و همکاری تنگاتنگ سخن به میان میآورند، شواهد و گمانههای موجود حاکی از آن است که تا اکنون اختلافها روی تقسیم قدرت حل ناشده باقی مانده است. چندی پیش، انجنیر محمدخان، معاول اول ریاست اجرائیه، از عدم توافق نهایی روی تقسیم قدرت خبر داد و افزود که جانب ریاست اجرائیه به نمایندگی از یک تیم انتخاباتی خواهان واگذاری قدرت به صورت مساویانه میان دو جانب سیاسی است. از اظهارت وی چنین پیدا بود که گویا تیم وابسته به رییس اجرائیه خواهان واگذاری وزارتخانهها به صورت تعریف شده و روشن میان دو جانب است؛ به گونهای که مشخص باشد کدام وزارتخانه یا ولایت، مربوط به کدام جناح شریک در قدرت میباشد.
آگاهان امور بر این باوراند که هرگاه وضعیت به گونهای باشد که رییس اجرایی و رییسجمهور، هر کدام در محدوده وزارتخانه یا ولایت یا اداره دیگری به شکل مجزا دارای صلاحیت و قدرت باشد، میتوان گفت که ما دارای دو حکومت مجزا خواهیم بود و انتظار کار از چنین ساختاری بعید از تصور است. محمد قرهباغی، روزنامهنگار، بر این باور است که هرگاه وزارتخانهها و ادارات دولتی به صورت مجزا، متعلق به یک جناح حزبی یا وابسته به دو طیف شریک در قدرت باشد و هر کدام از رییسجمهور یا ریاست اجرائیه فرمانبرداری نماید، پیشرفت کارها با مشکل مواجه شده و اصطکاکهای دورنحکومتی و درونساختاری میان دو جانب به اوج خود خواهد رسید. به باور وی، تشکیل اینگونه حکومت و تقسیم قدرت به صورت فوق، میکانیزم مطلوب دولت و حکومت را برهم خواهد زد و منجر به هرج و مرج خواهد شد.
نگرانی دیگر این است که مبادا حکومت وحدت ملی با سهم دادن به تیمهای سیاسی وابسته به دو تیم به “شرکت سهامی” مبدل شود که این امر میزان کارآیی حکومت را کاهش خواهد داد و در تضاد روشن با تعهد رییسجمهور نیز قرار دارد. زیرا وی گفته بود که او هرگز اجازه نخواهد داد تا حکومت تحت زعامتاش به شرکت سهامی مبدل شود.
سرنوشت ملت
مشکلات موجود فراروی تشکیل کابینه و مشاجرههای پشت پرده موجب شده است تا برخی از کارشناسان، جدال بر سر تقسیم قدرت را به کشمکشهایی تشبیه کنند که بیانگر واقعیت تلخ حاکم بر سرنوشت ملت افغانستان است. آقای اظهر، استاد حقوق در پوهنتون کابل، میگوید: “سرنوشت ملت به دست رهبران حکومت مثل گوشت قربانی شده و سران حکومتی روی تقسیم آن به توافق نمیرسند.”
این استاد پوهنتون، اصل توافقنامه انتخاباتی و تقسیم قدرت میان دو تیم را خلاف قانون اساسی دانسته و اظهار میدارد:” در این اواخر بر خلاف پیشبینی قانون اساسی، توافقی بین کاندیدان دور دوم انتخابات بهوجود آمد که بر اساس آن تقسیم مساویانه قدرت بین هر دو طرف یا تیم های انتخاباتی صورت خواهد گرفت. از برخی منابع نیز شنیده میشود که کابینه از کسانی تشکیل خواهد شد که در کمپاینها از طرف هر دو تیم وعده شریک شدن در قدرت را گرفتهاند. از جانب دیگر، گفته میشود که سران حکومت وحدت ملی به صورت عمدی میخواهند تشکیل کابینه را به یک روند طولانیمدت مبدل کنند تا افکارعمومی را با این مسأله سرگرم ساخته و برای آینده شان برنامهریزی نمایند. زیرا هرچه انتظار طولانیتر شود، مردم و شورای ملی، روی مشکلات کابینه و اعضای آن چشمپوشی نموده و به معرفی هرگونه افراد رضایت خواهند داد.”
به گفته وی، حکومت در صورتی ملی خواهد بود که افراد بیطرف، متخصص، شایسته و صادق از هر دو طرف تشکیل گردد. در این صورت میتوان گفت که این حکومت حکومت وحدت ملی است، در غیر این صورت نام ملی گذاشتن بر روی آن درست نخواهد بود.
در این میان، سران حکومتی همواره سخن از اعتماد متقابل و همکاریهای نزدیک گفته و بر تشکیل کابینه متعهد، متخصص و کارآمد تأکید میکنند. رییسجمهور محمد اشرفغنی در نشستی پس از نماز جمعه ( 16عقرب) اظهار داشت در خصوص تشکیل کابینه نباید شتابزده عمل کرد و عبدالله عبدالله، رییس اجرائیه، نیز در دیدار با ریشسفیدان و متنفذین ولایت پنجشیر از اعمال کامل موافقتنامه سیاسی سخن گفته و بر عملی شدن کامل آن که همانا تقسیم مساویانه قدرت است، تأکید کرد.
در همین حال، گفتههای غیررسمی حاکی از آن است که گره اصلی در راضی ساختن اعضای تیم انتخاباتی دو جانب است. زیرا رییسجمهور و رییس اجرایی در جریان روند جنجالی و طولانی انتخابات به هر کدام از هواداران خویش پستهای خاصی را وعده داده بودند که اکنون آنان خواهان عملی شدن این تعهدات میباشند. شخص آگاه از مباحث پشت پرده که نخواست نامی از وی در گزارش برده شود به کلیدگروپ گفت که دو طرف در مذاکرات شان برای رسیدن به توافق نهایی، مشکلات زیادی دارند و هر کدام خواهان سهم برابر، مجزا و روشن در وزارتخانههای حکومتی و حکومتهای محلی اند. به گفته وی، هرچند شخص رییسجمهور و رییس اجرائیه بر ساختن یک واحد منسجم و متشکل از افراد دلسوز، متعهد و شایسته تأکید دارند، ولی راضی ساختن حلقههای سیاسی وفادار به این دو تیم در زمان کمپاین انتخاتی کار سختی است که تا اکنون هر دو تیم برای کسب توافق آنان موفق نشدهاند.
اینکه دو جانب در آینده نزدیک روی تشکیل کابینه به توافق نهایی خواهند رسید یا خیر و کابینه در مدت زمان معین و ضربالاجل مشخص شده از سوی ریاستجمهوری معرفی خواهد شد یا نه، باید بازهم انتظار سخت کنونی را تحمل کرد. اما برخی از فعالان مدنی، تعیین ضربالاجل در کشوری با شرایط افغانستان را مناسب نمیداند. فایقه بهروز، فعال مدنی، بر این باور است که رییسجمهور محمد اشرفغنی، با تعیین مدت زمان مشخص برای برنامههای سیاسیاش، زمینههای بیاعتمادی مردم را فراهم میسازد. چون هرگاه این وعدهها در زمان معین محقق نشود، مردم نسبت به تعهدات بعدی وی نیز با دیده شک نگریسته و فضای اعتماد نسبی موجود به بیاعتمادی بیشتر مبدل خواهد شد.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید