این روزها دیگر مردم درهیچجایی احساس امنیت نمیکنند حتا محلهای عمومی و پارکها. امنیت به رویایی تبدیل شده که به قول شماری از شهروندان دسترسی به آن اگر ناممکن نباشد، دشوار است. 30سال است که مردم افغانستان در ماتم عزیزانشان اشک میریزند. جنگ به جز ویرانگری، خونریزی و غارتگری چیز دیگری به ارمغان نیاورده است.
“ما در بیرون از هوتل مصروف بازی بودیم که ناگهان صدای فیر آمد، همه فرار کردند و ما رفتیم زیر میز صاحب هوتل پنهان شدیم، از زیر میز طالبان را میدیدیم که این طرف وآن طرف میرفتند و هر که را میدیدند به سویش فیر میکردند و سپس میخندیدند!”
این گفتههای دو نوجوان نجات یافته به نامهای فهیم و شریفالله از حادثه مرگبار بند قرغه است. حمله به تفریحگاه قرغه نه تنها خواب را از چشمان مردم ربود، بلکه چندین خانواده را نیز عزاردار کرد. این حمله در شامگاه یکم سرطان شروع شد و پس از 18 ساعت درگیری با کشته شدن 7حمله کننده، 15 فرد ملکی، 3نفر گارد هوتل و یک تن پولیس به پایان رسید.
شاهدان عینی میگویند که حوالی ساعت 11 پنج شنبه شب، 7 مهاجم مسلح سوار بر یک موتر نوع تونس به هوتل اسپوژمی هجوم آورده و بر مردم و نیروهای امنیتی آتشباری کردند.
این درحالیست که مهاجمان مسلح برخلاف انتظار جایی را هدف حمله قرار دادند که روزانه میزبان دهها فامیلی است که برای تفریح به آنجا میروند. آنها لحظات خوش این مهمانان را به غم مبدل نمود و به روی مردم آتش گشودند.
احمد وصیل که در ماتم برادر جوانش نشسته، شرح ماجرا را چنین بیان میکند: “برادرم در یکی از ادارات غیردولتی کار میکرد، رخصتی آمده بود، یک روز گذشت که همکاران وی طی تماس تلیفونی برادرم را به بند قرغه دعوت کردند.”
وصیل که بغض گلویش را فشار میداد با گریه به کلید گفت: “برادرم خنده کنان به دیدن دوستانش رفت اما حالا او درمیان ما نیست، ما آنها را به خدا واگذار میکنیم تا خودش از کسانی که دست به چنین اعمالی میزند، انتقام ما را بگیرد.”
عقیل تنها نانآور خانواده هفت نفری است که دراین حمله جانش را از دست داده است، مادر او میگوید: “نمیتوانم چی بگویم بعد از مرگ فرزندم چی اتفاقی خواهد افتاد، به کی پناه بریم، بعد از این چی کسی دست نوازش برسراین اطفال معصوم بکشد.”
اسدالله یکی از اعضای رهبری رستورانت اسپوژمی در بند قرغه به کلید گفت که مخالفان مسلح دولت مجهز به سلاح های سبک و سنگین بودند و در دقایق نخستین حمله سه محافظ هوتل را از پا در آوردند، وی می گوید: “همین که وارد باغ شدند، دست به کشتار افراد (پرسونل و مهمانان) زدند.”
او ادعای طالبان را مبنی بر موجودیت فساد اخلاقی در این رستورانت نیز رد کرده، علاوه داشت: ” مالک این رستورانت یک نفر مجاهد بنام ملا عزت میباشد. او هیچگاه نمیگذارد که اینجا کارهای غیر اخلاقی صورت بگیرد.”
شفیق الله یکی از کارکنان این رستورانت میگوید، وی و دوستانش مصروف کار بودند که ناگهای صدای فیرهای پی در پی به گوش شان می رسد. وی به کلید گفت: مرد مهاجم با سرعت به جهت ما میآمد و هرکس که با او مقابل میشد، میکشت. فدا محمد همین که میخواست فرار نماید، با خوردن گلوله به چشم و سرش با اخ گفتن به زمین غلتید و جان داد. من فوراً خودم را در زیر میز پنهان کردم و تلاش میکردم صدای نفسهایم را مهاجمان نشنوند.”
به گفته شفیق الله مردان مهاجم با کشتن هر فرد، قاه قاه میخندیدند و دیوانه وار خوشحالی مینمودند.
مادر فدا محمد 17 ساله در حالی که رمقی به حرف زدن نداشت و اشکهایش خشکیده بودند، میگفت: پسرم صنف دوازده بود و تنها روزهای پنجشنه و جمعه در آن رستورانت کار میکرد تا مخارج زندگی ما را بکشد و در ضمن باغبانی باغچه صاحب خانه ما را مینمود.”
این حمله با انتقادهای شدیدی از سوی مردم و مقامات بلندپایه دولت و نیرهای بینالمللی روبره شده است. رییس جمهور کرزی در نخستین ساعات، این حمله را یک عمل زشت توصیف نموده و آنرا محکوم کرد. در شبکه های اجتماعی نیز این حمله به شدت محکوم شده و صفحات فیس بوک نیز در روز بعد از حادثه از ابراز انزجار از این حادثه پر بود.
بریالی حمیدی از آسترالیا در صفحه فیس بوک نوشته بود:”فکر نمیکردم انسانها به این حد بیرحم باشند، پیش از این ما فکر میکردیم جنگ میان دولت و مخالفان سیاسی است اما حالا به این نتیجه رسیدیم که مردم افغانستان با گروهی طرف است که صرف به کشتن انسانها میاندیشد.”
فریدون سیرت نوشته است: “نمیتوانم با چه زبانی این گروه را محکوم نمایم زیرا این عملکرد نه تنها طالبان را زیرسوال برد بلکه انسانیت را نیز شرمنده کرد.”
گل خان که به گفته خودش بدلیل ناامنی از ولایت لوگر با خانوادهاش به کابل آمده، به کلید میگوید:” تعجب میکنم خدا از چی کسانی راضی است، از افراد و اشخاصیکه به زن و کودک مردم رحم نمیکنند، یا کسانیکه به انسانیت فکر میکند.”
وی ادامه میدهد: “اگر تفریحگاههای کشور به مرکز فحشا تبدیل گردیده، این وظیفه دولت است تا از آن جلوگیری کند، نه وظیفه گروههای مخالف دولت.”
گلاب خان اضافه میکند: “این اولین بار است که به یک تفریحگاه حمله میشود، در جریان این سالها، چندین مسجد نیز در نقاط مختلف کشور با خون نماز گذاران رنگین شده گناه آنها چی بود.”
به باور گلاب “دیگر جایی برای زندگی کردن در افغانستان نمانده، همهجا را جهنم ساختهاند، ما درهیچ جای این سرزمین احساس امنیت نمیکنیم، خدایا این چی روزی است، آدم به کجا پناه ببره!”
وی دولت را متهم بیتوجهی میکند که در این رابطه اقدامات جدی به خرج نمیدهد؛ تا جلوی اعمال غیرانسانی گروههای مخالف در کشور گرفته شود.
در همین حال ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان مسوولیت این حمله را به عهده گرفت و هدف آن را حضور مهمانان خارجی و فساد اخلاقی در این هوتل عنوان نموده و به نحوی اعمالشان را توجیه کرد.
ولی شماری از ملا امامان مساجد و تکیهخانههای کابل توجیه گروه طالبان را غیرمنطقی میدانند.
به باور آنها کشتن مردم بیگناه هیچگونه توجیه دینی ندارد. اسلام صراحت دارد که اگر کسی عمداً خون انسان بی گناهی را بریزد، مثل این است که خون تمام انسانهای روی زمین را ریخته باشد.
مولوی عزیزالله مفلح؛ ملا امام مسجد شیرشاه مینه به کلید گفت: “… عمل انتحاری به هر نوع آن که باشد از نظر اسلام مردود است.”
شمسالرحمن نیکفر؛ محصل پوهنتون پیام نور حملات انتحاری و کشتن مردم بیدفاع را ناشی از قرائت اشتباه از دین میداند که شماری از افراد واشخاص از آن به عنوان یک ابزار رسیدن به قدرت استفاده میکند.
به گفته شمس الرحمن “به هیچ وچه نمیتوان کشتن انسانهای بی گناه را صبغه اسلامی داد، بلکه میتوان آنرا ناشی قرائت اشتباه از دین خواند، زیرا شواهدی وجود ندارد که از حملات انتحاری برای رسیدن به قدرت در کتب دینی یاده شده باشد.”
درهمین حال مولوی عزیزالله مفلح نیز به استناد از احادیث پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم میگوید: “هرکسی که به هر وسیله بخواهد به حیات خود و دیگران خاتمه دهد، خداوند در روز قیامت با همان وسیله وی را مجازات میکند.”
مولوی عزیزالله، دولت را همچنان به باد انتقاد قرار میدهد که در بسیاری موارد بیتوجهی نموده و بهانه به دست دشمنان مردم میدهد؛ چیزیکه گروه طالبان به آن اشاره میکند.
اما شکرالله؛ دکاندار در پل سرخ کابل بدین باوراست که طالبان میخواهد از طریق تبلیغات اذهان مردم را به بیراهه بکشاند و جنایات خود را پنهان دارند.
شکرالله میگوید: “گیرم این ادعا درست باشد که در تفریحگاه قرغه فساد وجود داشته اما تمام افراد واشخاصیکه برای تفریح میروند فاسد نیستند و ازسوی هم مجازات برای فساد اخلاقی حد و حدودی دارد.”
وی ادامه میدهد: “ازسوی دیگر دولت و ارگانهای عدلی وقضایی فعال است و گروه های مخالف دولت به ویژه طالبان که دست به این اعمال میزند چیکاره این مملکت میباشند که زندگی را برای مردم تلخ نموده است.”
درهمین حال شماری از کارشناسان حمله به تفریحگاه قرغه را یک عمل بزدلانه خوانده آن را به شدت تقبیح می کنند.
فضل احمد اوریا؛ کارشناس مسایل سیاسی بدین باور است، طالبان از آنجاییکه توان رویاروی با نیروهای امنیتی کشور را از دست داده اند، متوسل به این گونه اعمال میشود، و میخواهند از این طریق اعمال خود را توجیه نماید، زیرا در این مکان جز افراد ملکی که برای تفریح به آنجا میروند کسی دیگر نبوده و تمام افرادی که در این حمله جان باختهاند همه مردم عام میباشند.
وی حمله به تفریحگاه قرغه را دشمنی آشکار گروهای مخالف دولت با مردم افغانستان میخواند، و به باوری وی مخالفان میخواهند با این اعمال منطقه را ناامن نشان دهند که حتا مردم در تفریحگاهها هم خود را مصوون احساس نکنند.
درهمین حال غلام جیلانی زواک، حمله به تفریحگاه قرغه را از جمله ظالمانهترین حملهها در جریان این سالها عنوان میکند.
جیلانی میگوید: “دراین حمله جز مردم ملکی دیگر هیچ هدفی نبود، وهدف به خاک وخون کشیدن مردم عام بوده که خسته از کار، میخواستتند لحظاتی را با طبیعت سپری کنند.”
به باور جیلانی با کدام الفاظ باید این فاجعه را توجیه نمود که مخالفان میخواهند با ارایه چند جمله افکار مردم را نسبت به اعمال نابخشودنیشان تغییر دهد و بر آن صحه بگذارد؟ هر چند کلید تلاش کرد تا در این رابطه با اعضای شورای علمای افغانستان نیز مصاحبه ای انجام دهد اما با تماس های مکرر کسی حاضر به مصاحبه نگردید.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید