ads

زنان قربانی عرف های ناپسند

گرایش به عرف و عنعنات بـــــه حدی در جامعۀ افغانستان نفوذ كرده كه خانواده هـــــا خود را مكلف به انجام آن ها می دانند. در ایـــــن میان زنان افغان بیش از دیگران قـــــربانی چنین عنعنات ناپسند می شوند. در كنار این كه آنان آگاهی از حقوق خود ندارند، دولت نیز حمایت چندانی از زنان به ویژه در ولایت های نا امن نمی كند و زنان ناگزیر فدای خواسته های بیجای مردان زن ستیز می شوند.

نویسنده: The Killid Group
30 حمل 1390
زنان قربانی عرف های ناپسند

گرایش به عرف و عنعنات بـــــه حدی در جامعۀ افغانستان نفوذ كرده كه خانواده هـــــا خود را مكلف به انجام آن ها می دانند. در ایـــــن میان زنان افغان بیش از دیگران قـــــربانی چنین عنعنات ناپسند می شوند. در كنار این كه آنان آگاهی از حقوق خود ندارند، دولت نیز حمایت چندانی از زنان به ویژه در ولایت های نا امن نمی كند و زنان ناگزیر فدای خواسته های بیجای مردان زن ستیز می شوند.

مینا ( نام مستعار) دختر 27 ساله ای است كه در دام  رسم و رواج های جامعه اسیر شده و در پی دادخواهی و رسیدن به حق خود می باشد. ‌ ‌

یكی از عنعنات نامناسب در برخی از ولایت ها این گونه است كه فردی با فیر مرمی در نزدیک منزل دختر، او را به نامزدی خود در می آورد. نظر به این عرف، در زمان حاكمیت طالبان راسخ (نام مستعار) پـــــسر كاكای مینا درعقب دروازۀ‌ آنان با فیر كردن مرمی ادعا می كند كه مینا را به نامزدی خود در آورده است. زمانـــــی كـــــه مینا از اقدام پسركاكایش اطلاع پیدا می كند، مخالفت خود را اظهار نموده و خانواده اش نیز رضایتی ازاین وصلت ندارد،‌امــا پسر بـــــه نامزدی پـــــافشاری می نماید. خانـــــوادۀ دختـــــر نیز بـــــه دلیل حاكمیت جاهل طالبان نمی تواند، اقـــدامی كند.

با این كه خانوادۀ مینا با راسخ چندین بار صحبت می كند،‌ اما او به نامزدی اش همچنان تاكید كرده و می گوید كه مینا خانمش است و كس دیگری حق خواستگاری از وی را ندارد. او دختر كاكایش را زندانی  كرده و به مـــــخالفت های شدیـــــد مینا اهمیتی نمی دهد.

با تداوم و تشدید جنگ ها، راسخ  ‌موضوع عروسی را مطرح  كرده و می خواهد كه مینا را به نكاح خود در آورد. خانوادۀ دختر به خاطر گریز از تهدیدهای پسر و شدت جنگ، از افغانستان خارج شده و به كشور دیگری مهاجرت كند. چند سالی می گذرد و با برقراری دولت انتقالی خانوادۀ دختر تصمیم بازگشت به كشورش را می گیرد و به منطقهء كه چند سال پیش زندگی می كرد،‌ دوباره بازمی گردد.

در آن چند سال، ‌‌راسخ با دختر دیگری عروسی كرده و صاحب چند فرزند می شود، پس از گذشت چند ماهی از بازگشت خانواده مینا به افغانستان، ‌او را با پسری نامزد می كند. پسر كاكای وی با اطلاع از این موضوع،  تـــــهدید و اخـــــطار به خانواده و نامزد مینا را آغـــــاز كرده و خواستار فسخ نامزدی آنان می شود. ‌ ‌

راسخ ادعا می كند كه مینا خانمش است و كس دیگری نمی تواند، دختر كاكایش را به عقد نكاح خود درآورد. راسخ پیوسته خانوادۀ‌ مینا را به قتل تهدید كرده و می خـــــواهد كه مینا را بـــــه عقد نكاحش در آورد.

‌با تداوم تهدیدها از سوی پسر، موضوع به جرگۀ ریش سفیدان كشیده مـــــی شود تا با فیصله ای عادلانــــه قضیه را خـــــاتــــمه داده و مینا را از بی سرنوشتی رهایی بخشند.

‌جرگه برگزار شده و پس از نشست ریش سفیدان، ‌از پسر تعهد می گیرند كـــــه  برای خانواده و نامزد دختر مزاحمت ایجاد نكند، درغیر آن، مجازاتی برایش تعیین مـــــی كنند، اما پسر پس از مدت چندی تعهد خود را شـــــكسته و تهدید و مزاحمت به دختر را از سر می گیرد. هرچه  مردم قریه با وی صحبت می كنند، ‌نمی پذیرد. ‌ ‌

سرانجام قضیه به ولسوالــــــــــی منطقه كشیده می شود،‌ اما در آن جا نیز نظر به  موجودیت فساد اداری مشكل مینا حل نـــــمی شود و مسئولان ولسوالی تشكیل جرگۀ دیگری را به منظور حل  مشكل پیشنهاد می كنند. ‌ ‌

راسخ نه تنها از این موضوع صرف نظر نمی كند، كه می گوید یا مینا را به نكاح خود در می آورد یا خانوادۀ مینا باید دختری را به وی به بد بدهد تا  قضیه حل شود.

‌مینا مراجعه به كمیسیون حقوق بشر را آخرین امید و راه حل قضیه اش می داند و اكنون در انتظار تصمیم گیری نهادهای قضایی می باشد.

‌براساس گفته های مسئولان كمسیون مستقل حقوق بشر، بد دادن دختر خلاف قانون بوده و خانوادهء كه چنین اقدامی می كند، مرتكب جرم می شود. آنان می گویند كه همراه مسئولان ولایت تماس برقرار كرده اند تا قضیه از مسیر قانونی اش منحرف نشود و مینا در این میان قربانی نگردیده و با حل این قضیه، بتواند زندگی آیندۀ خود را به خوبی سپری كند.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA