ads

درد دوري در وطن آبايي

بدترين درد براي آدمي اين است كه در وطن خود باشي و بازهم احساس رنج غربت و زجر دوري را تحمل كني.  

نویسنده: The Killid Group
30 اسد 1389
درد دوري در وطن آبايي

بدترين درد براي آدمي اين است كه در وطن خود باشي و بازهم احساس رنج غربت و زجر دوري را تحمل كني.

وقتي شما در وطن خود هستي و از ديدار نزديكان خويش محروم؛ خيلي زجر آور است. اما متأسفانه بسياري از هموطنان ما اكنون اين درد طاقت فرسا را تحمل مي كنند. تعدادي از مردم كه براي گذران زندگي در مؤسسات غيردولتي و ارگان هاي دولتي مشغول ايفاي وظيفه هستند، در شهرها يا پايتخت كشور محصور مانده اند. آنان خود يا خانواده شان از ديدار وابستگان شان كه در ولايت هاي نا امن يا ولسوالي ها و دهات زندگي مي كنند، محروم بوده و مدت ها است كه نتوانسته اند قدم به زادگاه شان بگذارند.

عطاالله احمدي؛ مسوول بخش آي تي وزارت مخابرات ولايت غزني است. وي بدليل هراس از تهديدهاي امنيتي يكسال است كه در شهر غزني محصور مانده و در اطاق كوچك كرايي مسكن گزين است. آقاي احمدي از منطقه ككرگ است كه فاصله چنداني با مركز شهر غزني ندارد؛ اما وي مي هراسد از اينكه به خانهء آبايي اش قدم گذارد. احمدي در حاليكه حسرت اين درد جانسوز چهره اش را فراگرفته با تحير و احساس درد مي گويد: “واقعا نمي دانم چه كار كنم؛ سالها هجرت و دوري از وطن را تحمل نمودم تا درس بخوانم و روزي در وطن خويش كاري داشته و خدمتي انجام دهم؛ اما اكنون ناچارم براي انجام يك كار دولتي، در وطن خويش نيز مهاجر باشم.”

درميان كساني كه اين حالت دردناك را تحمل مي كنند، خانواده هايي وجود دارند كه فرزندان خوردسال شان سالها است در حسرت ديدار بزرگان خانواده شان بسر مي برند. اطفال معصومي كه تنها نامي از مادر كلان و پدر كلان را به ياد دارند و حتي چهرهء آنها را نديده اند. نوريه؛ دختر 5 سالهء است كه پدرش در يك مؤسسه غيردولتي مشغول ايفاي وظيفه است. او با زبان طفلانه و لحن معصومانه اش مي گويد: “من مادركلانم را دوست دارم؛ اما او را نمي شناسم.” مادركلان و پدر كلان نوريه در ولايت ناآرام هلمند  زندگي مي كند؛ جايي كه رفتن افرادي كه كارمند مؤسسات يا ارگان هاي دولتي باشد، خطرناك خواهد بود. اين دخترك معصوم درحاليكه گلوي كوچكش را اشگ گره زده است با صداي لرزان مي گويد: “مادركلانم تنها در زماني به كابل آمده بود كه من به دنيا آمدم.”

اين درحالي است كه معضل نا امني در بسياري از ولايات شديد تر شده و ناامني ساحات ديگري را نيز در شرق و شمال كشور مورد تهديد قرار داده است.

نا امني و مهاجرت

بعضي از كارشناسان براين باوراند كه افزايش نا امني عوامل خارجي دارد. ميراحمد سيرت؛ استاد پوهنتون كابل معتقد است كه “كشور همسايه پاكستان با نفوذي كه در مفكوره مخالفان مسلح دولت افغانستان دارد، همواره نگذاشته است كه امنيت كامل در افغانستان تأمين شده و مانع از ثبات سراسري گرديده است.” وي دليل اينكه اين مخالفان افرادي را كه براي امرار معيشت مجبور اند با نهادهاي دولتي و غير دولتي كار كنند، مورد تهديد يا اذيت و آزار قرار مي دهند، ايجاد وحشت خوانده و مي گويد: “هدف اصلي مخالفان مسلح دولت، ايجاد فضاي رعب و وحشت ميان مردم و احساس نا امني جاني و رواني است.”

تعداد ديگري از كارشناسان، دليل اصلي گسترش نا امني را عدم تعريف سياست واحد مبارزه با عوامل نا امني مي دانند. عبدالشكور اخلاقي؛ نويسنده و تحليگر مسايل سياسي، براين باور است كه استراتيژي واحدي در برابر مخالفان مسلح دولت و حاميان آنها وجود ندارد. وي با اشاره به نشر گزارش سايت ويكي ليكس كه منابع اصلي تروريز م و حاميان جنگجويان را در افغانستان افشا نموده مي افزايد: “متأسفانه جامعه جهاني چشم خويش را به روي اين واقعيت ها بسته و فشار لازم را روي حاميان مخالف مسلح دولت وارد نمي كند. از جانب ديگر دولت افغانستان نيز توانايي مبارزه با عوامل نا امني را پيدا نكرده و پاليسي ثابتي در اين خصوص ندارد.”

وقتي مردم به دليل موانع امنيتي دچار چنين مشكلات و محروميت از ديدار دوستان و وابستگان شان مي شوند، اعتماد شان نسبت به دولت كاهش يافته و اعتبار ملي حكومت در ميان شهروندان كشور تنزل مي يابد.

شخصي كه نمي خواهد نامي از وي برده شود و دريكي از وزارتخانه هاي دولت كار مي كند، از اين مشكل شكايت داشته و از اينكه دولت نتوانسته است، امنيت ولايات را تأمين كند ناراضي است. وي مي گويد: “من يك مدير دولتي ام و خانواده ام در ولايت هلمند است. پس از يكسال اگر گاهي به خانه مي روم، حتي براي همسايه ها نيز رفتن من پنهان مي ماند. چرا كه مي ترسم مبادا خطري مرا تهديد كند.” او از خريد تكيت طياره و مسافرت هوايي نيز عاجز است؛ چرا كه معاش وي به اندازهء نيست كه مصارف كرايه رفت و آمد هوايي را تأمين نمايد.

حميدالله؛ جوان 24 سالهء است كه پس از سالها مهاجرت و دوري از وطن آبايي اكنون به كشورش برگشته تا با خويشاوندان خود ديداري تازه كند. او اصلا از اهالي شهر قندهار است؛ جايي كه يكي از مراكز اصلي نا امني به شمار مي رود. حميدالله در حاليكه گلويش در گره عقده هاي غربت و دوري دوستان تحت فشار قرار گرفته است، مي گويد: “تصوراينكه در افغانستان مي روم؛ اما با اقاربم كه در قندهار اند، بازديد نخواهم توانست، برايم سخت بود. ولي حالا شاهد اين هستم كه اقارب قندهاري ام را ديده نمي توانم.”

وي ازاينكه پس از سالها به وطن برگشته بيش از اندازه خوشحال است؛ ولي از اينكه نمي تواند به قندهار سفر كند، به شدت متأثر مي باشد. حميدالله درحاليكه چهره اش كاملا در احساس ناخوشايندي فرو رفته است، اضافه مي كند: “خيلي سخت است كه در وطن خويش باشي و احساس غربت نمايي.”


وعده هاي حكومت براي تأمين امينت

حكومت افغانستان بارها وعده داده است كه اوضاع امنيتي رو به بهبودي خواهد گذاشت. سال گذشته جنرال ظاهر عظيمي ضمن خبر از  بهبودي اوضاع امنيتي در ولايات، گفت: ” اگر تعداد نيروهاي اردوي ملي به 240 هزار نفر و در مجموع نيروهاي امنيتي به 400 هزارنفر برسد تامين امنيت ولايات و مركز را نيروهاي افغان به دوش خواهند گرفت.” وي همچنين گفته بود كه “اوضاع امنيتي كشور فعلا روبه بهبود است و نيروهاي نظامي دراكثر ولايات كشورمستقرهستند.”

اين درحالي است كه شهروندان كشور از بدتر شدن اوضاع امنيتي شكايت دارند. محمدعلي غزنوي؛ از ساكنان شهر غزني مي گويد: “سال گذشته به راحتي مي توانستي در ولسوالي قرباغ ولايت غزني سفر كني؛ اما امسال اين كار ناممكن و بسيار دشوار شده است.”  وي خودش به دليل اينكه تنها يك بار در امر احداث يك مكتب در ولسوالي قرباغ مشاركت نموده، اكنون در آن ولسوالي رفته نمي تواند و مورد تهديد قرار دارد. او اضافه مي كند: “به من اطلاع داده اند كه گزارش كساني كه در كار اعمار مكتب دست داشته اند به طالبان محلي داده شده و مورد تهديد قرار دارند.”

اين درحالي است كه زمري بشري؛ سخنگوي وزارت امور داخله مي گويد: “رهبری وزارت داخله برای از بین بردن تهدیدات و مشکلات امنیتی بالای پلان های متعدد کار می کند. اگر ما از جنوب افغانستان صحبت کنیم، پلان های برای آن جا وجود دارند. مثلاً عملیات کندهار که در پیش رو است، این عملیات صرف یک عملیات نظامی نیست بلکه بعد از ختم عملیات باید پلانی در نظر گرفته شود که زمینه کار برای مردم آن مناطق فراهم گردد و پروسه بازسازی در این ولایت آغاز شود.»

احمد ضیا سیامک هروي؛ معاون سخنگوی رییس جمهور با تاييد اين مطلب مي گويد:  “پلان های دراز مدت و کوتاه مدت روی دست است. با ارتقای ظرفیت نهاد های امنیتی افغانستان، توجه بیشتر به مناطق جنوبی کشور مبذول خواهد شد. تدارک کندک های بیشتر برای تامین امنیت مناطق جنوبی افغانستان روی دست است.”

عدم هماهنگي نيروهاي امنيتي كشور با همكاران خارجي و نظاميان ناتو نيز يكي از عوامل ضعف مبارزه با عوامل نا امني دانسته مي شود. اما جنرال ظاهر عظيمي از هماهنگي هاي بيشتر در آينده خبر داده مي گويد: ” من می خواهم ياد آور شوم که نقش نیرو های بین المللی در چوکات آیساف این است تا با دولت افغانستان همکاری کنند.”

وي هماهنگي را يك امر مقطعي نمي داند و معتقد است كه اين امر در مرور زمان بيشتر خواهد شد. به باور وي “هماهنگي در عمليات ها نسبت به سالهاي گذشته بيشتر شده است.”

به هرصورت مردمي كه در شهرها از ديدار دوستان شان محروم مانده و در حصار نا امني ها اسير مانده اند، انتظار دارند تا هرچه زود تر دولت و حكومت كشورشان زمينه هاي مساعد ثبات و امنيت را فراهم آورند تا ديگر پديدهء درد آور دوري از اقارب در وطن آبايي مطرح نبوده و اين درد جانسوز از زندگي آنان رخت بربندد.

 

 

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA