در این هفته می خواهیم یک شاعر جوان کشور را به شما معرفی نماییم؛ او امان پویامک است.
امان پویامک؛ در سال 1359 ه. ش، در ولایت پروان دیده به جهان گشود. درس های ابتدایی را در شبرغان خواند. دورهء لیسه را در لیسهء باختر مزارشریف به پایان رسانید. سپس شامل طب متوسطه گردید.
او از هنگامی که صنف پنج مکتب بود، به داستان نویسی علاقمند گردید و به نوشتن داستان پرداخت. بعد وقتی به صنف ده و یازده رسید، به جانب شعر کشیده شد و با آمدن در مزارشریف و شرکت در جلسات نقد شعر و داستان در انجمن نویسندگان بلخ، راه کمال شعر و داستان را در پیش گرفت و با جدیت آن را تعقیب نمود.
او خوانش داستان را با خواندن آثار نویسندگان روس نظیر چخوف، داستایوفسکی و ماکسیم گورکی شروع کرد. سپس با خواندن آثار نویسندگان فرانسه مثل بالزاک و نویسندگان افغانستان و ایران، راه خود را ادامه داد.
از او یک مجموعه شعر به نام “پریدن پلنگ روی وزن گوزن” به چاپ رسیده و چند اثر، آمادهء چاپ دارد؛ از جمله مجموعه داستان کوتاهي تحت نام: عطر نان پشت ویترین روز و رمان سگی.
او در شعر، قالب دوبیتی و شعر سپید را تجربه کرده است. خود به دلیل این امر اشاره کرده می گوید: “من در شعر سپید راحت تر استم و می توانم نگفته های خود را در این قالب بیان نمایم. علاوه بر آن، دوبیتی قالبی است عام و روان.”
پویامک؛ ساختار شعر سپید را متشکل از اختصار، آهنگین بودن و داشتن ایستگاه های دیگر مثل بازی با الفاظ، می داند و آهنگین بودن را مهمترین تفاوت شعر از نثر برشمرده اظهار عقیده می کند که آهنگ، از ترکیب، چیدن واژه ها و زنجیرهء کلمات به وجود می آید. به نظر وی؛ چینش کلمات، سبب به وجودآمدن آهنگ می گردد.
عاشقانه سرایی؛ یکی از ویژگی های شعر پویامک می باشد. شعر عاشقانهء او شعر عاشق شکست خورده است؛ شعری است که بیشتر دلتنگی های او را بیان می کند؛ درعین حال دغدغه های اجتماعی و سیاسی را نیز در خود احتوا می کند. همین امر سبب شده است تا شعرهای او حس صمیمی پیدا نماید و خواننده را با خود همراه سازد.
چیز دیگر در شعرهای پویامک؛ نوعی از اتفاقاتی است که در سیرعمودی شعر به وجود می آیند. این اتفاقات باعث شده اند تا برخی از خالیگاه های شعر به وسیلهء آن ها پر گردد؛ از جمله ناپختگی که در شعر او دیده می شود، به وسیلهء اتفاق ها، نامحسوس جلوه می نماید.
وسواس در استفاده از کلمات و تأثیرپذیری از محیط، ویژگی های دیگر شعر پویامک محسوب می گردند. همین امر موجب شده است که اشعار وی از پشتوانهء دینی و فرهنگی بیشتری برخوردار گردد.
به هرصورت؛ پویامک یکی از نویسندگان و شاعران تلاشگری است که تا کنون چند اثر را آمادهء نشر کرده است. او هم شعر می گوید و هم داستان می نویسد. شعرهای او از ویژگی هایی چون صمیمی بودن، داشتن کشف های شاعرانه، پراکندگی، تأثیر پذیری از محیط، داشتن ذهن روایی و ناپختگی در زبان، برخوردار می باشد. این هم یک شعر او که باهم می خوانیم:
پریدن پلنگ روی وزن گوزن
اُپرا خوانی بقههای آخر روز
خال خاکستری خاطرۀ ملخ
پریدن پلنگ روی وزن گوزن
این همه سیم و تار
سرد و سربه زیر تو را کورد گرفتهاند،
حدس درجۀ دما در بهشت،
گناهِ ناکردهء درخت
معادلهء ریاضی من تا ماه
از پلک روی هم انداختن تو استخراج میشوند.
در چاه ترین چُرت چاه
نبض کبوتران چاهی، به فکر تو میپرد
بمبیرکها در ارتفاع شان
ترا بلند رفتهاند
کودکان کوچهء ما
در مشقهای شبانهء شان
ترا دخترک کشیدهاند.
چرا دیر کردهای!
گلوی بقه بُغض دارد
پلنگها آمادهء پریدناند
دستها دست به نبض گیتار،
درختها گنهکار
کبوترها چشم به ساعت دیواری چاه
چرا دیر کردهای؟
بگیر، پلک بزن!