ads

ارقام تلفات، میزان خشونت، مذاکرات و نمایندگی سیاسی طالبان در قطر

باختم سال 2011 مانند آخر هر سال دههء گذشته باز نوبت ارائه ارقام اکثرآ ضد و نقیض در بارهء افزایش یا کاهش خشونت، ناامنی، تلفات ملکی و نظامی در افغانستان از طرف مقامات ناتو/ایساف و سازمان ملل متحد رسیده است. ناتو که نیروهای ایساف را رهبری میکند در ادامه ازدیاد 33 هزار نیروی تقویتی ایالات متحده امریکا که دو سال قبل به دستور بارک اوباما به افغانستان فرستاده شده بود، امسال مدعی کاهش خشونت است در حالیکه سازمان ملل متحد راپور می دهد که میزان خشونت ها در کشور رو به افزایش است و بر علاوه مسوول %80 تلفات افراد ملکی، طالبان و دیگرگروه های مخالف مسلح شناخته شده اند.

نویسنده: The Killid Group
21 جدی 1390
ارقام تلفات، میزان خشونت، مذاکرات و نمایندگی سیاسی طالبان در قطر

باختم سال 2011 مانند آخر هر سال دههء گذشته باز نوبت ارائه ارقام اکثرآ ضد و نقیض در بارهء افزایش یا کاهش خشونت، ناامنی، تلفات ملکی و نظامی در افغانستان از طرف مقامات ناتو/ایساف و سازمان ملل متحد رسیده است. ناتو که نیروهای ایساف را رهبری میکند در ادامه ازدیاد 33 هزار نیروی تقویتی ایالات متحده امریکا که دو سال قبل به دستور بارک اوباما به افغانستان فرستاده شده بود، امسال مدعی کاهش خشونت است در حالیکه سازمان ملل متحد راپور می دهد که میزان خشونت ها در کشور رو به افزایش است و بر علاوه مسوول %80 تلفات افراد ملکی، طالبان و دیگرگروه های مخالف مسلح شناخته شده اند.

نظر به خبر وبسایت “آی کژویلتیز.اورگ” 566 عسکر نیروهای ایساف/ناتو که از این جمله 417 تن آنها نظامیان امریکائی و 45 نفر بریتانیائی اند در جریان سال میلادی 2011 در افغانستان کشته شده اند. در حالیکه طی سال 2010 میلادی میزان تلفات سربازان خارجی به 711 تن و در سال 2009 میلادی به 521 تن می رسید. بدینگونه تلفات ناتو در 2011 نسبت به سال 2010 % 21 کم و نسبت به سال 2009 % 2,5 زیاد بود. به ادامه تلفات در ماه جنوری 2012 که ازآن دو هفته نمی گذرد، قوت های ایساف/ناتو 11 تن عساکر دیگر خودرا از دست دادند. متآسفانه در شرح آمار تلفات ملکی و مردم  بیگناه افغان که تنها سال گذشته به هزاران تن می رسد زیاد دقت و تآکید بعمل نمی آید و معلومات مغشوش و اجمالی به اطلاع می رسد. تنها رقمی که رسانه ها در این روزها از آن یاد آوری می کنند تعداد 1462 تنی است که درگزارش شش ماه اول سال گذشته سازمان ملل متحد درج گردیده است.

فقط محاسبات صعود و یا نزول آمار تلفات بهر نحوه یی که باشد دردی را دوا نمی کند، اما یک پرده ی دیگری ازحقیقت تلخ و خونین کشور در طول ده سال گذشته بر می دارد و آن ناکامی برنامه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و گسترش جنگ با ابعاد پیچیده تر از گذشته در افغانستان است. ده سال از حضور قدرت نظامی امریکا و متحدینش در افغانستان گذشت، ده ها میلیارد دالر بنام عمران سرازیر شد و سیزده کنفرانس بین المللی برای احیا، بازسازی، اصلاحات، انکشاف اقتصادی و تحکیم دولت دایر گردید، اما بر عکس در عمل بی ثباتی، بی عدالتی، ناامنی، ارتشآ، مافیای مواد مخدر، فقرو جنگ ریشه های عمیق دوانید. معضل بیرون رفت از گرداب جنگ از کشورتدریجآ طی سالیان اخیر به بحران غامض مبدل گردید و ابعاد گسترده بخود گرفت تا بالاخره به شکل یک مسآله منطقوی و حتا بین المللی عرض اندام کرد.

در این شکی نیست که ایالات متحده امریکا بعد از گردهمآیی 28 تن از روسای کشورهای پیمان ناتو در لیزبُن پایتخت پرتگال بتاریخ 28 عقرب 1389 (نوامبر2010) و بخصوص بعد از اعلام بارک اوباما رئیس جمهور امریکا در ماه های سرطان و اسد 1390 (جون و جولای 2011) به آغاز خروج نخستین قطعات 10000 رزمنده خود درسال 1390 (2011)، خواست ستراتیژی جنگ را در افغانستان تغییر دهد. اخراج 22 تا 23 هزار نظامی دیگر امریکایی تا ختم سال جدید 1391 (2012) مد نظر است. از همان زمان سر و صدای باب مذاکرات مخفی واشنگتن با طالبان در خلیج و اروپا بالا گرفت. در حالیکه کابل در چهارچوب شورای عالی صلح داد از مفاهمه، مصالحه و برادری با مخالفین مسلح و طالبان می زد. اما از روال کجدار و مریز و ناموٌفق این دو پروسه چنین استنباط می شد که تقلآی واشنگتن در جستجوی تماس با طالبان اجندای خودرا دارد و با پلان صلح حکومت افغان در تفاهم و هماهنگی مستقیم نیست.  به نگاهی دیگر پیشبرد این دو روند تقریبآ موازی، از شفافیت، راهبرد منظم و ثابت و اعتماد بین واشنگتن و کابل برخوردار نبود. بعضی کارشناسان حتا هم می گفتند که راه اندازی برنامه صلح با جنگجویان در کُل خواست و مفکوره امریکا است نه ابتکار کابل!

ایجاد نمایندگی سیاسی برای طالبان در دوحه پایتخت قطر در این اواخر خود نشانهء عملی دیگریست در تغییر ستراتیژی نظامی امریکا در قبال معضل افغانستان. طالبان نیز موجودیت این نمایندگی را قبول و تآیید کردند. امریکا مسیرنبرد رویاروی با جنگجویان را با ایجاد دفتر مذاکرات، دید و وادیدها، دعوتهای سران مختلف افغان در بارهء آینده سیاسی افغانستان و تقویه و تجهیز اردو و پولیس ملی، تغییر جهت می دهد. حکومت حامد کرزی که با مذاکرت مستقیم بین واشنگتن و طالبان مخالف است، بیشتر توقع داشت مخالفین در ترکیه یا عربستان سعودی دفتری داشته باشند، اما این تصمیم ایالات متحده امریکا را مجبورآ پذیرفت. در عین زمان شورای عالی صلح و خاصتآ رئیس جمهور کرزی اصرار می ورزند که با مراعات آتش بس در مذاکرات با طالبان کابل نقش محوری داشته باشد، اسرای طالبانی که از گوانتانامو انتقال داده می شوند به زندانهای داخل کشور سپرده شوند. قابل تذکار است که در کابل دومین دیدار و گفتگوهای چند روز قبل هیئت اعزامی حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار با حکومت کرزی و مقامات نیروهای ائتلاف و ناتو در این فضای سیاست مذاکرات، اهمیت خودرا دارد.

تعبیرات از وضعیت نظامی و سیاسی مذاکره کنندگان مختلف است. بعضی منتقدین بدین فکراند که ایالات متحده امریکا و متحدین اش بنوعی شکست نظامی مواجه شده اند ؛ با بحران اقتصادی و اجتماعی در خود اروپا و امریکا، انتخابات ریاست جمهوری سال روان در امریکا و کاهش بودجه نظامی اضلاع متحده، ادامه این جنگ طولانی پُرهزینه و با تلفات نسبتآ سنگین ولی بی نتیجه دیگر برایش قابل تحمل و توجیه نیست. معذالک واشنگتن راه بیرون رفت می جوید ویا در صدد تغییر راه است. بعضی ناظرین این موقف را شکست ندانسته بل آنرا تحول و تطابق سیاست امریکا با تغییرات در منطقه و بحران بسطح جهان می پندارند.

در قبال وضعیت طالبان و مخالفین مسلح با رو آوردن به مذاکرات هم تفسیر دوگانه وجود دارد. مخالفین حضور امریکا در افغانستان اقدام به مذاکرات را تثبیت سیاسی و نوع پیروزی طالبان می شمارند. در حالیکه بعضی مبصرین به این عقیده اند که تلفات زیاد، مشکلات نظامی، اقتصادی، اختلافات ذات البینی و تحمل جنگ طویل، طالبان را به قبولی مذاکره واداشت. بدینگونه چرخش اخیرسیاسی طالبان را بشکلی دال بر ناکامی نظامی شان می انگارند.

حقیقت امر را مردم بلا و خون دیده و زجرکشیدهء وطن بهتر می دانند وشاید روزی واقیعت این جنگ خانمانسوز را درج تاریخ افغانستان کنند. با این همه افغانان از هر اقدامی بسوی صلح، ثبات و وحدت ملی استقبال می کنند. ولی با نظر داشت تجارب تلخ و خونین بیش از سه دههء گذشته کشوردر راستای صلح هنوز نایاب و غایب، دید اذهان عامه از روال فعلی مذاکرات و تفاهم بین مخاصمین توآم با شک و تردید است. زیرا مردم منتظر نشانه های جدی و عملی مذاکرت اند تا بدانند ومطمئن شوند که آیا واقعآ افغانستان اینبار به صلح و ثبات پا می گذارد!؟ موضوع درآیندهء نزدیک اندک روشن خواهد شد.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA