در مورد دختران افغان ذهنیتها چنين است که باید در اجتماع حضور نیابند؛ کارهای خانه را پیش ببرند؛ در بیرون از خانه کار نکنند؛ در هر جا محرم داشته باشند؛ اگر درس میخوانند باید از پدر یا برادراجازه بگیرند؛ قهقههي آنان را مردي نشنود و همین طور قید و شرطهای دیگر.
گیسو یاری، اما، با تمام این ذهنیتها مقابله کرده و خیلی هم، در زندگی موفق بوده است. او با وجود مشكلات فراوان در زندگياش توانسته خلاف تمام عادات ناپسند جامعه حرکت کند.
گیسو در کنار تحصیل در داخل و خارج، جهت پیشبرد زندگی كارهاي ديگري را نیز انجام داده است. او میگوید از دوران کودکی با پرکاری عادت کرده؛ کمتر تفریح و استراحت نموده و بیشتر کار و تحصیل كردهاست. به گفتهي اين خانم، تفریح او مطالعه و نوشتن است و گاهی ورزش نیز.
گیسو یاری در ولایت غزنی ولسوالی جاغوری به دنیا آمده و تا صنف نهم در لیسه نسوان شهداء درس خواند و دوران لیسه را در لیسه نور در جاغوری سپری کرد.
دوران کودکی گیسو با دوران حاکمیت طالبان همزمان بوده است. در دوره طالبان مکاتب دخترانه در جاغوری تنها تا صنف ششم اجازه فعالیت داشتند. گیسو یاری، در چنین دورانی، همزمان با پیشبرد درسهای مکتب، در برنامههای فرهنگی و دینی در مساجد سهم فعال گرفته است. او میگود: « وقتی کوچک بودم در مسجد میرفتم و ملای مسجد در کنار درسهای دینی، مقالهنویسی را نیز یاد میداد. من مقاله مینوشتم و در مراسم دینی آن را میخواندم.»
در سال 2000 میلادی، ناگهان، اتفاق بدی برای گیسو و خانوادهاش رخ میدهد. او در اين ارتباط میگوید: «فکر کنم سال 2000 بود که پدرم یک شب برای آبیاری زمینها از خانه برآمد و دیگر برنگشت. بعد از مدتي من هم مریض شدم و داکتران مرا عملیات کردند. چند روز در شفاخانه بستر ماندم.»
گسیو درمورد مفقود شدن پدرش میگوید كه این حادثه با آن که بر روحیه وی و خوهران و برادران اش تأثیر منفی گذاشته بود؛ اما مادرش به خوبی توانست اوضاع را کنترول کند. خانم ياري دراين مورد افزود: « ما هیچ ندانستیم که چرا پدرم گم شد. فعلاً نمیخواهم روی این موضوع صحبت کنم، چون امکان دارد برای خودم نیز خطرناک باشد. همین قدر میتوانم بگویم که پدرم قبل از گم شدن از سوی زورمندان محل تهدید شده بود. او با ما در این مورد چیزی نگفته بود؛ اما با مادرم گفته بود.»
مادر گیسو با مفقود شدن شوهرش سرپرستی ده فرزند (پنج پسر و پنج دختر) را به عهده میگیرد. اين مادر با محصولات زمین ميراثي روزگار خانواده را تا خیلی مدتها میچرخاند؛ اما فرزندان بعد از رشد نسبي هرکدام برای حل مشکلات خانواده کارهایی را انجام میدهند.
اکنون خانوادهي گیسو از پیدا شدن پدرناامید گشتهاند و درمورد این چیزی نمیدانند. به گفتهي خانم یاری، گم شدن پدر وی زمان حضور طالبان در جاغوری اتفاق افتاده؛ ولی اين گروه کمکي در واضح شدن مسأله نکردند.
بعد از دوران طالبان، گیسو مدتی با موسسه « نسل آينده» درجاغوری همکاری میکند و زمانی که در آن جا رادیویی به نام «رادیو جاغوری» به کمک انترنیوز فعال میشود، گیسو نیز قدم به دنیای خبرنگاری میگذارد. این که چگونه گیسو همکاری با این رادیو را آغاز میکند، خودش این گونه توضیح میدهد: « من وقتی این رادیو (رادیو جاغوری) را شنیدم، دیدم که هیچ صدای زن از این رادیو نشر نمیشود. یک خط (نامه) روان کردم به رادیو که بهتر است در برنامههای تان زنان را نیز سهم دهید. وقتی مسوولان رادیو نامه مرا از رادیو به خوانش گرفتند، در جواب نامه گفتند كه هیچ مانعی برای زنان وجود ندارد و اگر در پیشنهاد خود جدی استید میتوانید بیایید و در رادیو کار کنید.»
گیسو یاری با دريافت جواب مثبت از رادیو به دفتر اين رسانه مراجعه میکند. وي در اين ارتباط گفت: « چون هیچگونه تجربه در کارهای رادیویی نداشتم، مسوولان رادیو یک برنامه شش ماهه آموزشی برایم گرفتند و بعد از آن به حیث همکار رادیو، من را قبول کردند و برایم معاش تعیین کردند.»
به گفته خانم ياري تجربه کارهای فرهنگی وی در مقالهخوانی و سرودخوانی، خیلی به موفقیتاش در کار رادیویی مؤثر واقع شده بود. او تهيه و اجراي برنامههای تفریحی و اجتماعی، میتوانست شنوندگان زیادی را جلب کند. این پيشرفت، اما، بدان معنا نبوده که دنیا بر وفق مراد گیسو پیش برود؛ چون كه برنامههای وی با حساسیت ملاامامان روبهرو میگردد. ياري دراين ارتباط گفت: « تلاش کردم روحیه برنامههای تفریحی شاد و جالب باشد؛ اما این کار بسیار حساسیت ملاهای محل را برانگیخته بود؛ حتی برخی ملاها در مساجد علیه من تبلیغ میکردند.»
فعالیتهای گیسو که نوعی مبارزه با عادات ناپسند مردم بوده در میان مردم تأثیرات خوبی داشته و دختران زیادی از فعالیتهای وی حمایت کردهاند. خانم ياري خود دراين مورد گفت: « من خیلی به اهدافم رسیدم؛ چون خیلی دختران و پسران با تماس گرفتن به برنامهام از من حمایت میکردند. حتی یک روز رییس شورای علمای جاغوری مرا نزد خود خواست و گفت که یک خط از طرف طالبان آمده و در آن شما را تهدید کرده که دیگر در رادیو کار نکنيد. من گفتم که اگر طالبان مرا هم بکشد، من کارم را ترک نمیکنم.»
گیسوی خبرنگار زمانی که با «پی آر تی» ارتباط کاری برقرار میکند، یک زن به نام «دیانا» کارمند اين نهاد وي را با یک موسسه آمریکایی برای حمایت از زنان به نام « فمینیست میجر فوندیشن» معرفي ميكند. این موسسه مشکلات گیسو را بررسی کرده و او را حمایت میکند تا به امریکا برود. خانم گیسو در پوهنتون ويرجينيا تحصيلات خود را تمام ميكند.
هرچند او برای شامل شدن در پوهنتون مشکلات زیادی داشته؛ اما وی با فراگرفتن کورسهای زبان و آمادگی پوهنتون از سال 2010 تا 2011 موفق میشود تا در قدم اول خود را شامل کالج دو ساله کند. وي با طی کردن این دوره، دو سال دیگر را نیز در پوهنتون ویرجنیا براي كسب مدرك لیسانس ميگذراند.
گیسو میگوید در امریکا در بخشهاي جندر و زنشناسی و مطالعات خاورمیانه مطالعه كردهاست. خانم ياري در اين ارتباط گفت: «همان گونه که در جاغوری سخت كار میکردم، در آمریکا نیز همینگونه تلاش میکردم. میخواستم هر طوری که شده خود را در پوهنتون شامل کنم. درس سه ساله پیش از ورود به پوهنتون را در دو سال تمام کردم. رخصتیها را نیز کورس میگرفتم و دوره سه ساله را طی میکردم.»
او در جواب این سوال که آیا در زندگیاش تفریح هم اهمیت دارد یا خیرمیگوید که نوشتن برایش یک تفریح است و گاهی برای رفع خستگی و سلامتیاش ورزش میکند. خانم ياري افزود: « در امریکا خیلی ورزش میکردم. ورزش من دوش بود،. با دوستان هم جلسه میگرفتم به بحث و تبادل نظر میپرداختم. این چیزها تفریح من بود. حال در افغانستان برنامه ورزشی من کوهنوردی است که هفته یکی دو روز به کوه میروم.»
این فعال زن میگوید در امریکا یکی از تحقیقاتش در بخش مطالعات خاورمیانه بوده و در عین حال، ورکشاپهای زیادی را درمورد وضعیت افغانستان، در پوهنتون و مراکز تحقیقاتی ارايه کرده است. او مقالات زیادی را درمورد زنان افغان در مجلههای امریکا منتشر کرده است. چنانچه خودش میگوید که دادخواهی برای زنان افغان در خون اش است و این کار را در هر جایی که باشد انجام میدهد.» وي در ارتباط گفت: « مردم امریکا مشکل زنان افغانستان را خوب درک نتوانستهاند، آنها ذهنیتی که از زنان افغان دارند قبول محرومیت و محدودیت است؛ اما نمیدانند که در افغانستان زنان فعال نیز وجود دارد.»
گیسو که همواره به فکر دادخواهی و فعالیتهای مدنی برای حمایت از زنان و حقوق بشر میباشد، اکنون تصمیم دارد یک انجو را به نام « موسسه نوآوری و هنر زنان» تأسیس کند. او میخواهد از طریق این انجو در بخشهای تعلیموتربیه و ظرفیتسازی زنان کار کند.
از نظر وي در سالهای گذشته، پولهای هنگفتی در افغانستان مصرف شد؛ اما تاکنون مؤثریت محسوسی نداشته است. از این جهت است که وی میخواهد اقدامات مؤثر برای زندگی زنان انجام دهد.
گیسو قصد دارد فعالیتهایش بیشتر به شکل پروژهای نبوده؛ بلکه باید سیستمی ایجاد شود که به حمایت مالی خارجیها وابستگی نداشته باشد. او اکنون در وزارت امور زنان به عنوان هماهنگ کننده پروژهها کار میکند. وی میگوید که بار دیگر به امریکا میرود و درسهایش را ادامه میدهد. ياري درمورد گفت: « درسهای ماستریام در کلمبیا در ماه آگست شروع میشود. من این بار میروم که تحصیلات ماستری و دکترای خود را به پایان برسانم.»
گیسو میخواهد که این بار درمورد قربانیان جنگ یک تحقیق علمی انجام داده و در آن مورد کتابی بنويسد. او در نظر دارد برای این تحقیق با زنان افغانستان، عراق و سوریه مصاحبه انجام دهد. همچنین گیسو علاقمندی زیاد به تدریس دارد و میگوید که این کار در افغانستان بسیار نیاز است؛ چون ثمر بنیادی در جامعه خواهد داشت.
این مدافع حقوق زن تاکنون درمورد ازدواج اش تصمیم نگرفته و مصمم است در قدم اول تحصیلاتش را به پایان رسانده و سپس برای تشکیل خانواده اقدام کند.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید