“هفت سال میشود که روی این تخت افتادهام. داکتر صاحب هاشم برایم گفت که داکتران مشهور را جمع میکند تا من را عملیات کنند، اما زمانی که محاسبه کردم، از توان من بسیار بالا بود.”
الله محمد میافزاید، یگانه چیزی که او را میرنجاند، اشکهای مادرش است که از ناتوانی برای او ریختانده میشود.
او میگوید، مادرش تنها دوستش است که برای هر دردش اشک میریزد.
“باور کنید، مادرم هر وقت برایم گریه میکند و میگوید اگر این درد تقسیم میشد، باور کن که من با تو نیمش میکردم.”
در کنار مادر الله محمد شخص دیگری که بسیار به خاطر وی رنج میکشد، برادر کوچک او با نام خیرالله است.
وظیفه خیرالله این است که هر صبح برادر معلولش را از خانه بیرون کند و شام دوباره به داخل خانه انتقال دهد.
او به خاطر تامین هزینه معیشت خانواده، هر صبح به کوه میرود و چوپ جمعآوری کرده و میفروشد.
خیرالله میگوید که هر صبح به این امید چشم باز میکند که پول بدست آورد و برادرش را تداوی کند، اما این سوال را همواره مطرح میکند که آیا به این آرزویش خواهد رسید؟
در همین حال الله محمد میگوید که مشکلات زیادی را در زندگی تجربه کرده است.
“گرسنگی و تشنگی انسان را آن قدر رنج نمیدهد که نداشتن وجود سالم رنج میدهد.”
الله محمد از تاجران میخواهد که بهجای کمک آرد و روغن به او، برای تداویاش اقدام کنند تا روی پاهای خود ایستاده و از احتیاج دیگران رهایی یابد.
“آرزوی بزرگ من این است که برای خانوادهام کارهای بزرگ انجام بدهم، اما رضای خدا چیزی دیگری است و اکنون آرزویم این است که کسی من را تداوی کند.”
گفتنی است که اللهمحمد در سال 2017 میلادی در یک رویداد ترافیکی زخمی شد و هر دو پایش از فعالیت باز ماند.
داکتران برای او گفتهاند که تداویاش ممکن است، اما به هزینه زیادی نیاز است؛ چیزی که الله محمد توانایی تامین آنرا ندارد.
با وجود این، الله محمد امیدوار است شخصی پیدا شود که او را تداوی کند تا او بتواند روی پاهایش بایستد.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید