این زنان میگویند که از روی مجبوریت به کارهای شاقه رو آورده اند؛ اما با آنهم نمیتوانند مصرف غذای شبانه روز خود را بدست بیاورند.
بیگم، یکی از بانوانیکه مصروف کارهای شاقه است، میگوید که از روی مجبوری به این کار رو آورده؛ زیرا شوهرش مریض است و نمیتواند کار کند:«کارگر نداریم، شوهرم مریض است، عملیات شده و نمیتواند کار کند، مجبورم کار کنم.»
در عینحال کبرا، یکی دیگر از این بانوان میگوید که مسئولیت یک خانواده هفت نفری بر عهده وی است و اگر کار نکند، نمیتواند مخارج روزانه خانوادهاش را تامین کند.
هنگام صحبت کردن با این زنان، دیده میشود که همهی آنان درد مشترک داشته و فقر و ناداری خواب از چشمان آنان ربوده و همه فکرشان پیدا کردن لقمه نانی برای خانواده است.
آنان با انتقاد از توزیع ناعادلانه کمکهای جهانی، این کمکها را ناچیز میخوانند.
شفیقه، یکی دیگر از این بانوان که از مشکلات صحی نیز رنج میبرد، در یکی از باغهای شهر مزارشریف مصروف انجام کارهای سنگین است تا مخارج خانوادهاش را تامین کند.
وی میگوید:«یک فرزند دارم و هر روز صبح برای کار بیرون میشوم؛ اما بعضی روزها کار هم پیدا نمیشود.»
از سویهم شکیبا شکیب، مسئول اتاق تجارت و صنایع ولایت بلخ میگوید که پس از تغییر نظام، زنان متشبث در بلخ ضربه بزرگی را دیده و اکثریت آنان بیکار شده اند:«این واضح است وقتیکه نظام برهم بخورد و قواعد وجود نداشته باشد همه از آن متضرر میشود به خصوص زنان متشبث.»
در هر گوشهی از شهر مزارشریف، دهها بانوی دیگر مانند این زنان مصروف دستفروشی، باغداری و همچنان کار در فابریکهها مشغول اند.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید