ورود غیرمنتظره شبانه بارک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده امریکا در میدان هوایی بگرام، پیام ها و پیامد های مختلفی را در افغانستان خلق کرد. ظاهراً هدف از سفر اوباما به کابل، دریافت گزارش مختصر از جنرال جوزف دانفورد قومندان ارشد امریکا در افغانستان و جیمز کنینگهم سفیر امریکا در کابل و قدردانی از خدمات نیروهای امریکایی در کشور عنوان شده است. اوباما در این سفر خطاب به نظامیان امریکایی گفت که مردم امریکا همواره به فکر آنها هستند و بسیاری از آنها روزهای پایانی عملیات در افغانستان را سپری می کنند.
اما وی به شمار نظامیانی که پس از پایان امسال در افغانستان باقی خواهند ماند در پایگاه بگرام اشاره ای نکرد. زمانی که اوباما رئیس جمهور امریکا دوباره به امریکا رسید با تاخیر چند شبه اعلان کرد، که رئیس جمهور آینده افغانستان سند امنیتی میان امریکا و افغانستان را امضا می کند و به همین منظور امریکا ٩٨٠٠ سرباز خود را در افغانستان مستقر خواهند کرد.
اوباما گفت، که عساکر باقی مانده در افغانستان یک تعداد آن الی ختم سال ٢٠١٥ و متباقی آن تا اخیر سال ٢٠١٦ افغانستان را ترک خواهند نمود.
قابل یاد آوری است، که شمار سربازان امریکایی در افغانستان بیشتر از یک صد هزار بود، اما در این اواخر بیرون شدن آنها آغاز شده است و حالا حدود ٣٢ هزار عسکر امریکایی در افغانستان مستقر می باشد، که تعداد زیاد آنها تا پایان سال ٢٠١٤ از افغانستان خارج می شوند.
اما رییس جمهور امریکا در سخنرانی خود در بگرام جملاتی را نیز بر زبان آورد که بسیار جای بحث و تأمل دارد.
او در بخشی از اظهار نظرهای خود مدعی شد که “القاعده در این نقطهای از جهان در سراشیبی سقوط قرار دارد” و در بخش دیگر گفت که جنگ امریکا در افغانستان “پایان منطقی” خواهد داشت. اما این طرز اظهار نظر اوباما در خصوص جنگ جاری افغانستان پرسشها و تردیدهای زیادی را برانگیخت؛ از جمله این که آیا ختم جنگ به صورت منطقی برای ایالات متحده امریکا مد نظر وی بوده است یا منظور از این سخن، ثبات لازم در افغانستان می باشد.
برخی از آگاهان امور سیاسی، این سفر رئیس جمهور اوباما و اظهار نظر وی را به منظور ذهنیت سازی در میان سیاست مداران کشور و کسانی که قرار است در آینده قدرت سیاسی را در اختیار داشته باشند، تعبیر کرده اند. به تعبیر آنها، اوباما با بیان این عبارات میخواسته به سیاست مداران افغان وانمود کند که امریکا در سقوط دشمنان افغانها موفقانه عمل کرده و در صورت لزوم میتواند همکار نظامی و استراتیژیک افغانستان در درازمدت باشد. بشیراحمد بیژن، کارشناس مسایل سیاسی، میگوید: “رییس جمهور امریکا برای ذهنیت سازی در بین مقامات افغان وارد کابل شد. رییس جمهور امریکا تلاش دارد با این سفر اذهان مقامات دولتی افغانستان را به خود جلب کند تا از این طریق منافع دایمی امریکا در منطقه حفظ شود.”
به عقیده وی، منافع امریکا در منطقه بیشتر از هر چیزی میتواند برای آن کشور مهم باشد و به همین علت، مقامات آن کشور در پی حفظ منافع کنونی و تداوم آن در آینده هستند.
همچنین بیژن میگوید، یکی دیگر از دلایل سفر رییس جمهوری امریکا به کابل شرایط حساس کنونی افغانستان است؛ زیرا قرار است انتخابات دور دوم ریاست جمهوری در آینده نزدیک برگزار شود و از سوی دیگر امریکا در پی حفظ و گسترش روابط خود با دولت آینده کابل می باشد: “برای دولت امریکا زیاد مهم نیست که با دولت کرزی چگونه روابطی داشته باشد؛ زیرا دولت جدید افغانستان در آینده نزدیک زمام قدرت را در این کشور به دست خواهد گرفت.”
وی با اشاره به سیاست دو نامزد ریاست جمهوری اظهار داشت که هر دو نامزد در رقابت های انتخاباتی خود اعلام کرده اند، در صورت پیروزی، توافقنامه امنیتی کابل -واشنگتن را امضا خواهند کرد. به باور بیژن، بارک اوباما معتقد است که دولت آینده افغانستان روابط خود را با امریکا گسترش داده و استحکام می بخشد و این امر سبب تداوم منافع امریکا در افغانستان و منطقه خواهد شد.
بنابر این، ختم جنگ در افغانستان و هر گونه تحول در کشور، بستگی به منافع ملی امریکا داشته و اگر بازی به دست آنان باشد، میدان صلح و جنگ را نیز طبق منافع خودشان تعیین خواهند کرد. به همین دلیل نیز اوباما در سفر به افغانستان اعلام کرد با امضای توافقنامه دوجانبه امنیتی میتوان برای حضور محدود نظامیان امریکا در افغانستان پس از سال 2014 میلادی برنامهریزی کرد. او تصریح کرد به دنبال همه تلاشها و از خودگذشتگی ها در پی حفظ دست آوردهایی می باشد که کمک نظامیان امریکا در تحقق آنها بی تأثیر نبوده و میخواهد اطمینان پیدا کند که افغانستان بار دیگر هرگز نمیتواند به عنوان پایگاهی برای حمله به امریکا مورد استفاده قرار گیرد.
اما این که قرار است چه تعداد و تا چه زمان نظامیان امریکایی در افغانستان حضور داشته باشند، موضوعی است که همچنان محرمانه باقی مانده و تا اکنون پاسخی به آن داده نشده است.
سفر شبانه، حاشیههای مهمتر از متن
سفر اوباما در افغانستان که شبانه و مخفیانه صورت گرفت، حاشیههای مهمتر از متن را نیز در برداشت که افکار عمومی و محافل سیاسی و حقوقی کشور را به خود مشغول داشت. سفر ناهماهنگ و مخفیانه رئیس جمهوری امریکا در کابل را بعضیها مغایر عرف دپلوماتیک دانستند و برخی دیگر نیز این حق را برای وی محفوظ داشتند. به همینسان، امتناع رییس جمهور کرزی از بازدید با اوباما در میدان هوایی بگرام عکسالعملهای متفاوتی را در پی داشت.
اوباما در جریان سفر کوتاهش به افغانستان با همتای خود دیدار نکرد و کرزی نیز دعوت اوباما را برای پیوستن به وی در پایگاه بگرام رد کرد. دفتر ریاست جمهوری کشور در واکنش به سفر اوباما به کابل، بیانیهای صادر کرد و اعلام داشت که آماده استقبال گرم از رئیس جمهور امریکا مطابق با آداب و رسوم این کشور است، ولی قصد ندارد با وی در پایگاه بگرام دیدار کند.
همچنین برخی از اعضای ولسی جرگه با غیردپلوماتیک خواندن این سفر و دعوت اوباما از حامد کرزی برای دیدار در میدان هوایی بگرام، این سفر را عدول از قاعده و عرف روابط بینالملل خواندند. سیدجمال فکوری بهشتی، عضو ولسی جرگه، گفت: “رئیس جمهوری امریکا به مرزهای دپلوماتیک افغانستان تجاوز کرد و بدون اطلاع وزارت امور خارجه و مقامهای دولت کابل وارد افغانستان شد، که این اقدام، غیردپلوماتیک و خارج از اصول بینالملل است.”
تعداد دیگری از اعضای ولسی جرگه نیز فراخواندن رئیس جمهورکرزی به بگرام را از سوی اوباما نادرست خوانده و رد این درخواست از جانب حامد کرزی را یک رفتار مناسب به حساب آوردند. خلیلاحمد شهیدزاده، نماینده مردم هرات در ولسی جرگه، این موضع رئیس جمهور کرزی را به جا و حساب شده عنوان کرد: “اوباما بدون در نظر گرفتن عرف دپلوماتیک، یعنی بدون اطلاع قبلی وارد افغانستان شد. لذا آقای کرزی منحیث رئیس جمهور یک کشور اسلامی حق دارد درخواست ملاقاتش را در جای غیر از ارگ ریاست جمهوری نپذیرد.”
شهیدزاده چنین باور دارد که این موضعگیری رئیس جمهور کرزی بر عزت او افزوده است. اما تعداد دیگر از نمایندگان مردم در ولسی جرگه می گویند که رئیس جمهور کرزی به دلیل تنشهای قبلی، تقاضای دیدار رئیس جمهور امریکا در بگرام را رد کرده است. غلامحسین ناصری، عضو ولسی جرگه، اظهار داشت: “بگرام جزئی از خاک افغانستان است. اگر آقای کرزی در بگرام با اوباما دیدار میکرد هیچ مشکلی وجود نداشت”.
آقای ناصری همچنین سفر از قبل اعلام ناشده اوباما به بگرام را خلاف عرف دپلوماتیک ندانسته و افزود: “بر اساس قوانین داخلی نظامی امریکا، هر مقام این کشور در هر نقطه ای از جهان بدون اعلام قبلی میتواند از پایگاه نظامی شان دیدار کند”.
انجنیر ذکریا، عضو دیگر ولسی جرگه نیز رد درخواست دیدار اوباما از سوی رئیس جمهور کرزی را به تنشهای قبلی میان او و حکومت دموکرات امریکا مرتبط دانست. به باور این عضو ولسی جرگه، روابط رئیس جمهور کرزی از چند سال به این سو با حکومت دموکرات امریکا تنش آلود بوده و رئیس جمهور کرزی بر اساس عقده های شخصی خود درخواست دیدار اوباما در بگرام را رد کرده است. این درحالی است که برخی از اعضای مشرانو جرگه نیز حرکت رئیس جمهور کرزی را ستوده و آن را برخورد “مناسب و منطقی” در برابر درخواست اوباما توصیف کرده اند.
سیاست کاخ سفید در آینده
آنچه در حاضر اهمیت دارد نحوه رویکرد امریکا در آینده نسبت به افغانستان است؛ کشوری که به یک سنگر استراتیژیک امریکا مبدل شده و هر گونه شکست و پیروزی در آن علیه تروریزم، بر پرستیژ واشنگتن در سطح بین الملل تأثیرگذار است. با این حال، شمار نیروهای که قرار است پس از پایان امسال در افغانستان باقی بمانند به موضوع مورد اختلاف میان کاخ سفید و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) تبدیل شده است. بسیاری از جنرالان بلندپایه نظامی امریکا خواستار ادامه فعالیت 15 هزار نظامی این کشور در افغانستان شده و اعلام کرده اند حداقل به استقرار ده هزار نظامی در این کشور نیاز دارند. این در حالی است که مقامات دولتی خواهان ادامه حضور بین سه تا پنج هزار نظامی امریکایی در افغانستان هستند.
بسیاریها حیطه فعالیت نظامیان باقیمانده امریکا پس از سال 2014 در افغانستان را به اندازه موضوع مربوط به شمار نیروهایی که قرار است در کشور باقی بمانند، حائز اهمیت میدانند. آنها که بر ادامه حضور شمار قبال توجهی از نیروهای امریکایی در افغانستان تأکید دارند بر این باور اند که باید فرصت مناسبی برای موفقیت نیروهای ملی افغانستان فراهم شود.
نیروهای امریکایی احتمالاً ضمن آموزش نظامیان افغان، تجهیزاتی را نیز در اختیار آنها قرار خواهند داد، که تا اکنون از این تجهیزات محروم بودهاند؛ تجهیزاتی همچون طیارههای بی پیلوت، طیارههای مورد استفاده در عملیاتهای کمکی و تجهیزات مربوط به شناسایی و جمعآوری اطلاعات. همچنین حمایتهای هوایی و اطلاعاتی از دیگر اقدامات نظامیان امریکایی برای پشتیبانی از نظامیان افغان خواهد بود.
مایکل شیهان از مقامات سابق پنتاگون، هفته گذشته در کمیته امور خارجه ولسی جرگه امریکا اعلام کرد که ممکن است ده هزار نظامی و یا تعداد دیگری که درباره آن صحبت میشود کافی باشد، اما آنچه لازم به نظر میرسد حضور نیروهای کارآمد در افغانستان است.
با این وجود، باید منتظر تعامل امریکا با دولت آینده و تحولات پس از انتخابات بود تا چه واقع شده و چه اتفاقاتی خواهد افتاد، که نقطه پایان نقش امریکا در افغانستان را روشن سازد.