ads

شورای عالی با دست خالی!

در حالی كه رئیس شورای عالی صلح، مذاكره با پاكستان را امیدوار كننده می خواند، در پیشرفت روند مذاكرات صلح تردیدهایی نیز وجود دارد.

نویسنده: The Killid Group
25 جدی 1389
شورای عالی با دست خالی!

در حالی كه رئیس شورای عالی صلح، مذاكره با پاكستان را امیدوار كننده می خواند، در پیشرفت روند مذاكرات صلح تردیدهایی نیز وجود دارد.

برهان الدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح كه سرپرستی هیئت اعزامی به پاكستان را برعهده داشت، پس از بازگشت از سفر پاكستان از اعلام آمادگی مقام های پاكستانی برای همكاری در راستای تأمین صلح سخن گفت.

در سفر هیئت مذاكره كنندهء شورای عالی صلح، قرار بود تا این هیئت همكاری دولت پاكستان را در تأمین صلح و متقاعد نمودن طالبان و سایر گروه های مسلح جلب نماید. همچنان قرار بود كه در این نشست دو جانبه، روی بازگشایی دفتر رسمی برای طالبان نیز بحث و گفتگو صورت گیرد.

آقای ربانی پس از بازگشت از سفر پاكستان یاد آوری كرد كه پاكستانی ها با اینكه كشور مشخصی را برای بازگشایی دفتر رسمی برای طالبان مد نظر نداشتند، ولی با این موضوع نیز مخالفت نشان ندادند.

این خوشبینی از جانب رئیس شورای عالی صلح در حالی مطرح گردید كه در خصوص مؤثر واقع شدن سفر شورای عالی صلح پرسش ها و تردیدهای جدی نیز مطرح است.

كارشناسان سیاست منطقه ای بر این باور اند كه موضوع صلح در افغانستان یك مسئلهء داخلی افغانستان نبوده و مربوط به بسیاری از كشورها در منطقه و جهان می شود. به این دلیل تا زمانی كه رضایت این كشورها فراهم نگردد، گمان نمی رود تا مذاكرات صلح به نتیجهء درستی نایل گردد.

وحید مژده، تحلیلگر امور سیاسی و آشنا به استراتیژی پاكستان و مخالفان مسلح دولت بر این نظر است كه موضوع مذاكرات صلح در افغانستان بستگی عمیق و چند جانبه به منافع كشورهای منطقه و جهان دارد. به باور وی تا زمانی كه در روند مذاكره، نفع و نظر این كشورها تأمین نگردد، دست یافتن به صلح و پیشبرد روند مذاكرات، ممكن به نظر نمی رسد.

آقای مژده در اظهار نظر خویش، تقابل سیاست های منطقوی ایران و امریكا از یكسو و هند و پاكستان را از سوی دیگر در روند مذاكرات صلح در افغانستان مؤثر می داند. وی تأكید می دارد “تا زمانیكه نفع و نظر این كشورها در مذاكرات صلح مد نظر قرار نگیرد، رسیدن به صلح و ثبات فراگیر میسر نخواهد شد.” هرچند آقای مژده تلاش های شورای عالی صلح را بی تأثیر نمی داند؛ اما تأكید وی براین است كه صلاحیت هیئت شورای عالی صلح و طرف مذاكره كنندهء پاكستانی در حدی نیست كه بتوانند حرف نهایی را در مذاكرات صلح بزنند.

رأی و نظر كشورهای ذیدخل در قضیهء افغانستان نیز زمانی میسر خواهد شد كه استراتیژی واحد و نیرومندی از جانب دولت افغانستان اتخاذ شده و سایر كشورها را وادار نماید تا به قیمت رسیدن به مقاصد سیاسی شان، خاك این كشور را مورد استفاده های سوء شان قرار ندهند.

هرچند آقای كرزی بارها تأكید نموده است كه افغانستان اجازه نخواهد داد تا خاك این كشور بستر جنگ های منطقوی قرار گیرد، اما در عمل افغانستان بستر جنگ استخباراتی میان كشورهای دارای سود سیاسی در منطقه قرار گرفته است.

این نظریه را داود سلطانزوی، عضو پیشین ولسی جرگه و كارشناس سیاسی نیز تأیید نموده می گوید: “جنگ كنونی در افغانستان به نحوی جنگ استخبارات كشورهای همسایه و تقابل منافع آنان به حساب می آید.” لذا تا زمانی كه این كشورها در حالت جنگ منافع قرار داشته باشند، به نحوی موانعی را فراروی مذاكرات صلح خلق خواهند نمود. یكی از این موارد نیز ایجاد مانع فراروی فعالیت های شورای عالی صلح می باشد. در این میان نقش كشورهای همسایه و میزان دخالت آنان برجستگی بیشتری دارد.

اما در مذاكرات صلح نقش عمده را پاكستان بازی نموده و محور ثقل بازی های سیاسی در خصوص مذاكره با طالبان را سازمان استخباراتی این كشور در دست دارد. از این رو باورمندی این سازمان و مقام های سیاسی پاكستان به نقش شورای عالی صلح از تأثیر عمده در آوردن ثبات منطقه ای برخوردار است.

از سوی دیگر، هیئت اعزامی به پاكستان از صلاحیت لازم و اعتبار حقوقی برخوردار نبوده است تا اتكای پاكستانی ها براین گفتگوها قابل توجه به شمار آید.

به باور داود سلطانزوی، “این شورا هیچگونه صلاحیت حقوقی ندارد تا در موضوع مذاكره نقش بازی كند. این شورا صرفا صلاحیت خلق اعتماد میان اطراف مذاكره كننده را دارد.” بی اعتباری شورای عالی صلح باعث می گردد تا بی باوری پاكستان به پروسهء صلح بیشتر از پیش گردیده و هیئت اعزامی دستاور خاصی از این سفر نداشته باشند.

به نظر آقای سلطانزوی پاكستان باور راسخ به صلح و مذاكره ندارد، از این رو اقدامات این كشور در راستای آوردن صلح از جدیت لازم برخوردار نیست. وی می گوید: “در گذشته نیز جرگهء مشورتی صلح تشكیل شد و قبل از آن نیز جرگهء با عضویت 500 نفر به فیصله هایی دست یافتند؛ اما به هیچكدام از آن پیشنهادات جامهء عمل پوشانده نشد.” به اعتقاد آقای سلطانزوی این مذاكرات برای پاكستان تنها جنبهء سمبولیك، سیاسی و تبلیغاتی دارد كه باورمندی به نتیجهء آن از جانب پاكستان وجود ندارد و این مسئله در تجربه های گذشته به اثبات رسیده است.

به این لحاظ به نظر وی خوشبینی هیئت شورای عالی صلح و سرپرست آن ناشی از برخورد ظاهری پاكستانی ها بوده و همواره پاكستان نیت واقعی خویش را در مذاكرات تبارز نداده است. لذا چیزی كه در عمل از این كشور دیده شده است در تضاد كامل با گفته های ظاهری مقام های آن قرار داشته است.

عدم باورمندی پاكستان به پروسهء صلح، مسئلهء است كه از سوی كارشناسان دیگر نیز مورد تأیید قرار می گیرد. كارشناسان به این باور اند كه پاكستان هیچ گاهی صداقت لازم را در تعاملات سیاسی با افغانستان نداشته و مدام سیاست فریب را در قبال مذاكره و صلح در پیش گرفته است.

فضل الرحمن اوریا، كارشناس مسایل سیاسی، وضعیت تنش آلود فعلی پاكستان را نیز دلیل مضاعف بر عدم صداقت مقام های این كشور دانسته می گوید: “پاكستان علاوه براینكه در تعاملات سیاسی خویش صداقت لازم را ندارد، فعلا به لحاظ سیاسی و مخالفت هایی كه میان احزاب آن كشور ایجاد شده در یك شرایط بحرانی به سر می برد. به این دلیل این كشور در شرایط حاضر به هیچ وجه نمی تواند تصمیم قاطع در این خصوص اتخاذ نماید.”

در چنین وضعیت، اظهار خوشبینی از پیشرفت مذاكرات صلح و امید برهمكاری پاكستان فریبی است كه رئیس شورای عالی صلح و هیئت همراه وی از اظهار نظر مقام های پاكستانی برداشت نموده است. اما در واقع پاكستان به دنبال كسب منافع از روند مذاكرات صلح است و تا زمانیكه این منافع در دسترس آنان قرار نگیرد، هیچگونه همكاری از جانب آنان صورت نخواهد پذیرفت.

اعتبار شورای عالی صلح

موضوع دیگری كه در این خصوص مطرح است، اعتبار شورای عالی صلح از منظر سیاسی در چشم انداز دولت پاكستان است. كارشناسان براین باور اند كه اعتبار حقوقی شورای عالی صلح در حدی نیست كه طرف اصلی مذاكره با پاكستان یا گروه های مخالف مسلح قرار گیرد؛ چرا كه این شورا صلاحیت پذیرش شرط های مذاكره و یا رد آن را ندارد.

فضل الرحمن اوریا باور دارد كه “سفر شورای عالی صلح در پاكستان بیشتر جنبهء سیاسی و سمبولیك دارد و هیچ نتیجهء از آن گرفته نخواهد شد. از سوی دیگر پاكستان احترام و اعتبار خاصی برای این شورا قایل نیست تا با دیدهء احترام به این شورا بنگرد.” به عقیدهء وی این دلایل باعث می گردد كه “شورای عالی صلح با دست خالی به پاكستان سفر نموده و با دست خالی نیز برگشته است.”

نبود استراتیژی منسجم از جانب نهادهای ذیصلاح در خصوص مذاكره و صلح در كشور دلیل دیگری برای بی اعتباری این شورا و شوراهای دیگری كه در این راستا ایجاد شده می باشد.

فضل الرحمن اوریا می گوید: “سیاست منظم و منسجم در خصوص پیشبرد روند مذاكرات صلح در كشور وجود ندارد.”

در گذشته نیز جرگه هایی برای مذاكره و مصالحه دایر گردیده و شوراهایی ایجاد شده است؛ ولی جریان مذاكره آنگونه كه مؤثر واقع شود، به طور منظم به پیش نرفته است.

كارشناسان، علت عمدهء عدم پیشرفت مذاكرات صلح را نبود یك استراتیژی منظم و بی باوری پاكستان به پروسهء صلح از یكسو و تضاد منافع كشورهای ذیدخل را از جانب دیگر می دانند.

به باور این كارشناسان، كمسیون تحكیم صلح كه در واقع بزرگ ترین نهاد برای پیشبرد جریان مصالحه با مخالفان مسلح دولت است، علی رغم فعالیت های چهارساله اش تا هنوز به نتیجهء قابل قبولی دست نیافته است. اكنون كار شورای عالی صلح نیز در همان چهارچوب قابل ارزیابی است.

جمشید عزیزی نیكجو، استاد پوهنزی حقوق و علوم سیاسی پوهنتون هرات به این باور است كه “سر درگمی در خط مشی دولت در مورد مذاکره با مخالفان، پیشرفت ها در شورای عالی صلح را با مشکل مواجه ساخته است.”

به اعتقاد وی سفر كنونی هیئت شورای عالی صلح نیز در نبود برنامهء مشخص و استراتیژی منظم صورت پذیرفت، به گونهء كه در واقع این هیئت به درستی نمی دانستند روی كدام محورها و با كدام طرح مشخص و مؤثر وارد مذاكره شوند. پس در نبود چنین طرح مشخص، بعید به نظر می رسد كه بتوان ثمر خاصی را از این سفر انتظار داشت.

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA