پاکستان بار دیگر از ایالات متحدۀ امریکا برای رفع احتیاجات نظامی اش مبلغ دو ملیارد دالر دریافت میکند. این مقدار کمک از سوی امریکا به پاکستان زمانی اعلان شد که قوماندان عمومی اردوی پاکستان با وزیر خارجۀ آن کشور به امریکا رفته بودند و روی مسایل استراتیژیک میان دو کشور بحث و گفتگو صورت گرفت.
با این که گفته میشود که از این بحثها توافق ملموسی به دست نیامد، اما بازهم امریکاییها اعلان کردند که این دو ملیارد دالر برای پنج سال آینده از 2012 تا 2016 جهت کمک به بخش نظامی اردوی پاکستان تحویل داده خواهد شد.
در عین حال گفته شده است که امریکاییها تعهد کرده اند تا در این مدت، مبلغ پنج و نیم ملیارد دالر دیگر برای بخشهای ملکی پاکستان کمک خواهند کرد که در مجموع هفت و نیم ملیارد دالر میشود و رقم بزرگی است که برای پیشرفتهای نظامی و اقتصادی پاکستان بسیار موثر خواهد بود.
پاکستان یکی از متحدان اصلی امریکا در جنوب آسیا است که از سالها در همکاری و هماهنگی نزدیک نظامی و سیاسی و اقتصادی با ایالات متحده قرار داشته و زمانی یکی از سه ضلع مثلثی به حساب میآمد که در برابر پیشروی اتحاد شوروی به سوی آبهای گرم قرار داشت.
بعد از کودتای هفت ثور و تجاوز شوروی به افغانستان، پاکستان در خط مقدم یورش شوری به جنوب قرار گرفت و پشت جبهۀ مطمئنی برای جنگجویان مجاهد شد.
بالآخره پاکستان نقش مهمی در پیروزی مجاهدین و فروپاشی اتحاد شوروی بازی کرد.
پاکستان در اولین روزهای تجاوز شوروی به افغانستان به ارزش دونیم ملیارد دالر سلاح از امریکا به دست آورد که شامل طیارههای پیشرفتۀ فانتوم شانزده نیز میشد.
این کشور در 1999 به سلاح اتومی دسترسی پیدا کرد که سالانه قادر به تولید 40 کلاهک هستهای شد. دستیابی پاکستان به سلاح هستهای با تمام تشویشهای که برای امریکا خلق کرد، اما موقعیت پاکستان را به عنوان یک کشور مقتدر اسلامی در منطقه تثبیت نمود و زمینۀ بیشتر دوستی و حتی تمکین امریکا در برابر پاکستان را به وجود آورد.
بعد از یازدۀ سپتمبر با تمام این که پاکستان مهمترین حامی امارت طالبان به حساب میآمد، اما در کنار عملیات نظامی امریکا برای سرنگونی امارت طالبان قرار گرفت و با این که نیروهای امریکایی وارد افغانستان شدند و در 2004 بار دیگر جنگ میان طالبان و امریکا آغاز گردید، اما پاکستان بی هیچ مکثی بازهم در کنار طالبان ایستاد و به سازماندهی و تسلیح آنان دست زد، اما امریکا گاهی از این بابت بر پاکستان فشار وارد نکرد و به این خاطر برخی از تحلیلگران را بدان واداشت تا در مورد تعهد امریکا به نبرد بر ضد طالبان و القاعده مشکوک گردند.
اسناد وزارت دفاع امریکا که بعدها از طریق سایت ویکی لیکس انتشار یافت، نشان داد که امریکا بر تمام اعمال پاکستان و مخصوصا شبکۀ استخباراتی در حمایت از القاعده و طالبان واقف است و به این صورت بیش از پیش، همگرایی سیاسی امریکا و پاکستان را در این منطقه روشن ساخت.
در صورتی که پاکستان کمکهای دریافتشده را برای تقویت بنیادگرایان به مصرف برساند، ایالات متحده بیشتر در باتلاق جنگ افغانستان فرو خواهد رفت؛ جز آن که در کنار این کمکها فشارهایی نیز بر دولت و مخصوصاً اردوی پاکستان برای مقابلۀ جدی با بنیاد گرایان وارد سازد.
امریکا که در شرایط کنونی حامی افغانستان و پاکستان میباشد، برای افغانها مهم این است که تعادل رابطه میان دو کشور افغانستان و پاکستان، مخصوصاً کمکهای نظامی خود را با دقت بسنجد. در صورتی که با این کمک، مردم افغان بیش از این در جنگ وخونریزی غوطه ور شوند، موقعیت امریکا و منافع استراتیژیک او نیز در درازمدت با مشکلات جدی در افغانستان مواجه خواهد گشت.
کمکهای امریکا با این وسعت در حالی به پاکستان صورت میگیرد که امریکا از اردوی پاکستان انتظار جنگیدن بهتر در برابر طالبان و القاعده در مناطق قبایلی مخصوصاً در وزیرستان دارد.
این در حالی است که نیروهای امنیتی افغانستان از نظر کمیت و تسلیحات در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارند.
تلفات ماهانۀ 900 نفر پولیس افغانستان نشان میدهد که این نیروی خط مقدم با چه دشواریهایی از نظر سلاح، مهمات، نیروی انسانی و پشتیبانی هوایی قرار دارند و در صورتی که این مشکلات آنها مرفوع گردد، مطمئناً بستر جنگ در افغانستان به زودی برای القاعده و طالبان برچیده خواهد شد.
اما این که چرا امریکاییها با تمام مصارفی که دارند، این همه پول را در اختیار اردوی پاکستان قرار میدهند و با نیروهای امنیتی افغانستان که با این همه کشتار رو به رو اند، با بیتفاوتی برخورد میکنند، باید خود امریکاییها پاسخ دهند.
به هر حال، این همه کمک به پاکستان و ارزیابی روابط میان افغانستان و امریکا، افغانها را از چنین سیاستهای دلگیر ساخته و انتظار دارند که حد اقل این توجه به نیروهای امنیتی افغان نیز صورت بگیرد.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید