قندهار که در جنوب افغانستان قرار دارد، از نظر تاریخی یکی از مراکز مهم تحولات کشوری بوده و اولین بار نام افغانستان از این جا سر بر آورد.
هوتکیان از این جا حکومت راندند و بعدها پسر بنیانگذار خاندان ابدالی، پایتخت را از قندهار به کابل انتقال داد.
با اینکه اکنون سالها از مرکزیت قندهار میگذرد، اما این ولایت در تحولات بعدی نیز اثر گذار بوده و در سی سال اخیر مرکز تحولات مهمی به حساب آمده است.
با اینکه بعد ازبیرون رفتن روسها از افغانستان و سقوط دولت نجیب، مرکزِ ثِقل جنگهای تنظیمی در کابل و ویرانگریهای رهبران تنظیمی باعث بربادی کابل شد، اما در ختم این غایله، دست قندهار از هرجایی بلندتر بر آمد و با ظهور طالبان از این خطه، به زودی طومار حکومت تنظیمی که طالبان، آن را «شر و فساد» مینامیدند از افغانستان برچیده شد.
ظهور طالبان و برپایی امارت آنان در قندهار بعد از دو قرن، بار دیگر این ولایت را به مرکز افغانستان مبدل نمود و «آب رفته به جوی باز آمد».
بعد از یازده سپتمبر که نیروهای خارجی به رهبری ایالات متحدۀ امریکا به افغانستان آمدند و جنگ علیه طالبان را شروع کردند، قندهار بار دیگر به عنوان مرکز ثِقل دو طرف جنگ مبدل گشت.
امریکاییها یکی از بزرگترین پایگاه نظامی شان را در میدان هوایی قندهار ایجاد نمودند؛ پایگاهی که امروز یکی از میدانهای بینظیر در دنیا میباشد.
به سر رسیدن بیش از هفتصد پرواز نظامی و غیر نظامی از میدان قندهار در روز و وسعت آن که چند خط «خطِ پرواز» را در خود جا داده و بیشترین طیارههای شکاری، بیسرنشین، هلیکوپتر، طیارههای باربری نظامی امریکایی در این میدان جابجا شده، در کنار آنها طیارههای ملکی نیز از این میدان پروازهای شان را به سر میرسانند.
در قندهار حدود سی هزار نیروی داخلی و خارجی مستقر بوده و به همین پیمانه نیروهای طالب و القاعده نیز در قندهار جا به جا میباشند.
جنرال مک کریستال، یکی از جنرالهای چهار ستاره و مهم امریکایی که بعد از فروکش جنگ عراق به افغانستان فرستاده شد، روزها روی نقشۀ جنگ در قندهار و پاکسازی آن توسط نیروهای امریکایی کار میکرد.
او که نام عملیاتش را در قندهار «امید» گذاشته بود، قبل از این که چنین عملیاتی را به سر برساند، به علت اظهار نظرهای خاصش در مورد برخی از حاکمان فعلی دولت امریکا با یک ضرب الاجل امریکایی به واشنگتن احضار و از کار برکنار گردید.
درزمان تدوین عملیات امید و تأکید مک کریستال بر انجام این عملیات تصفیوی در قندهار به نظر میرسید که در پنتاگون و کاخ سفید، هواداران کمی دارد.
به این خاطر برخیها اظهارات مک کریستال را بهانهای از سوی ادارۀ اوباما دانسته و علت برکناری او بیشتر به خاطر تأکید بر این عملیات بوده است. مخصوصاً که در این دوران رابطۀ او با کرزی، جان جانی و در اوج خود قرار داشت.
فرماندهان ناتو در افغانستان وقتی مسئولیت امنیت را در 2006 به دست گرفتند، اولین جنگهای آنان در قندهار به راه افتاد و اعلان کردند که تا شش ماه مخالفان را شکست داده و افغانستان را از وجود تروریزم تصفیه مینماید.
اما در عمل معلوم شد که این کار در توان این نیروها نیست.
بعدها گفتند که تا دوسال این کار را خواهند کرد و بعد خود را چُپ گرفتند. حال که 4 سال از آن وعده میگذرد، تسلط طالبان بر قندهار بیشتر شده و با این همه امکانات و سرباز، نه تنها این ولایت آرام نشده، بلکه در این مدت، حلقۀ تسلط طالبان بر این ولایت اضافه شده و روز به روز مناطق بیشتری از این ولایت را زیر کنترول میگیرند.
عملیات اخیر نیروهای امریکایی در ماله جات، ارغنداب، خواجه ملک، پنجوایی و ژیری به هیچ وجه بر تصفیه مخالفان در این جاها موثر نبوده است، بلکه دست آنان شبانه در شهر قندهار همچنان باز میباشد.
گروههای طالبان شبانه در بعضی مناطق و کوچههای شهر گشت و گذار دارند و حتی از مردم باج میگیرند. مردم از این بابت به شدت اظهار نامنی در شهر کرده و خود را بر جان و مال خود حاکم احساس کرده نمیتوانند.
شب یکشنبه همین هفته، با این که عملیات در بعضی از ولسوالیهای قندهار جریان دارد، اما طالبان با سازماندهی 14 عملیات در شهر قندهار نشان دادند که زنده و فعال اند و برای به سر رساندن اهدافی در داخل شهر نیز دست به کار شده میتوانند.
در این شب، طالبان بر زندان و پوستۀ خواجک حمله کردند که در این حمله قادر به آتش کشیدن چند تانکر مربوط به ناتو هم شدند و در ساعت دوازده و نیم شب، سه موشک نیز بر شهر قندهار پرتاب کردند.
در این چند عملیات در آن شب، دو نفر کشته و 6 نفر دیگر زخمی شدند. صدای مسلسلهای طالبان که بر دو پسته در داخل شهر حمله نموده بودند تا نقاط دور دست، قابل شنیدن بود.
وضعیت قندهار نشان میدهد که حضور این همه نیروی خارجی در این ولایت و وجود چنین میدانی با این همه امکانات نظامی، بر امنیت مردم تاثیر چندانی نداشته است.
با اینکه بسیاری از زورمندان و پولداران در این اواخر قندهار را ترک نموده اند، اما مردم بیچاره و کمدرآمدِ این شهر باید تا سالها بار این همه بدبختیها را بر شانه بکشند، این فشارها را متحمل شوند و در نهایت، خطر مرگ را به جان بگیرند.
این چنین عملیات گسترده در یک شب با حضور این همه نیروی افغان و خارجی در شهر قندهار بیشتر به معما میماند، نه واقعیت. زیرا وقتی طالبان با چنین وضعیتی قادر به انجام عملیات اند، چه دلیلی وجود دارد که در ولسوالیهای دور دست، نیروها و ادارۀ دولت را به گوشۀ نرانند و کارکارمندان دولت را متوقف نسازند؟
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید