ads

روزي كه سالنگ خون گريست

سالنگ؛ نامي كه از آن تصوير يك درهء سبز با خنكاي نسيم سرد به ذهن انسان تبارز مي كند، 22 سال پيش از امروز در 24 دلو سال 1367 شاهد صحنهء خونين بود.    

نویسنده: The Killid Group
25 اسد 1389
روزي كه سالنگ خون گريست

 

سالنگ؛ نامي كه از آن تصوير يك درهء سبز با خنكاي نسيم سرد به ذهن انسان تبارز مي كند، 22 سال پيش از امروز در 24 دلو سال 1367 شاهد صحنهء خونين بود.

درآن روز كه سربازان قشون سرخ شوروی سابق افغانستان را از تنها راه باقي ماندهء شاهراه سالنگ ترک می کردند، از زمين وهوا همراه با همكاران داخلي شان بر ولسوالی سالنگ ولایت پروان حمله بردند.

فردي كه خود شاهد آن فاجعهء خونين بوده واز ذكر نامش خود داري مي كند، حادثه آنروز را اينگونه بيان مي نمايد:” من یکی از باشنده گان منطقه کفتر خانه سالنگ می باشم ، کاملا آن رویداد را به یاد دارم ،نماز صبح را خوانده بودم  كه یک دفعه صدای چیغ پیغ شد و مردم می گفتند که روس ها آمدند. زمانیکه روس در منطقه رسیدند. بچه ها را از زیر چادری مادرشان مي کشیدند و بالای شان تیراندازی مي كردند؛ خانهء ما نیز در جریان حمله روسها آتش گرفت، من چره خورده و زخمی شدم.”

عبور خون آشام شوروي از سالنگ

“اندري ایوت سين” سفير فعلي روسيه در كابل مي گويد: “قسمي كه من ازتاريخ كشورخود آگاهي دارم، قشون شوروي وقت، نيروهاي خودرا طبق  معاهده جنيوا،  بطور منظم و مرتب ازافغانستان خارج كرد.اين نيروها(قشون شوروي) تمام مكلفيت ها و تمام آنچه كه برآنها وضع شده بود، همه شان را انجام دادند و از افغانستان خارج شدند.”

وی افزود :  ((من كدام مورديكه كه گويا درموقع خروج نيروهاي شوروي سابق که اهالي افغانستا ن راكشته باشند تا حالا نشنيدم ولي مي خواهم يك چيز برعكس را برايتان بگويم ان اينكه وقتيكه اين نيروها ازافغانستان خارج ميشدند درنقاط مختلف مورد حمله قرارگرفته بودند و يا هم بالاي انها حملاتی صورت گرفته بود)).

اين اظهارات درحالي ابراز مي گردد كه  پروژه عدالت انتقالی کمیسیون مستقل حقوق بشر، به نقل از منابع شوروی سابق بيان مي كند كه چنین عملیات نظامی نیروهای  شوروی سابق روی آن بخش، یک عمل دفاع از خود برای نیروهای در حال عقب نشینی  بوده وهدف دیگری نداشته است.

همچنان اين گزارش مي افزايد كه  اين نيرهاي با توپ های شديد همراهي ميشد كه در نيتجه اين حملات شان  در سالنگ حدود 600 تن از افراد ملكي اين ولسوالي به قتل رسيدند.

ملک شمس الدین 63 ساله كسي است كه در آن روز شاهد آن واقعهء خونين بوده است.  وي خاطرات غم انگيزش را از حادثهء 24 دلو 1367 اينگونه به ياد مي آورد: “وقت نماز صبح بود كه یک دفعه صدای “گُرَمبَس” شنيده شد؛ تمام سالنگی ها وحشت زده شدند، هشت نفر ازخانوادهء من کشته شدند، قبرهایشان موجود است و هفت تن دیگر ما به شمول اقارب و فامیلهای نزدیکم به قتل رسیدند. هیچ خانه ای بدون شهید نبود، کل شان از طرف روس ها کشته شدند، برف یک و نیم متر باریده بود کسی نمیتوانست از خانه بیرون شود.”

ملك شمس الدين، گفته هاي خود را چنين ادامه ميدهد:” روسها در حال بیرون شدن بودند، آنان میگفتند ما از این مسیر عبور میکنیم، کسی بالای ما حمله نکند، بعد از اینکه روسها رفتند، حکومت وقت جای روسها را گرفتند، مرده ها را از آهنگران انتقال دادند به هلنگ، آن وقت من کارمند قوای کار بودم خانه ما تا حال ویران است ، خانه های سرتاسر سالنگ ویران شدند و ما به طرف خنجان متواری شدیم، حمله که شد موترهای دولت مردم را از زیر آوار میکشیدند.

جنرال حبيب الله سالنگيار؛ مرد 55 ساله با محاسن سفيد كه در آن زمان مشغول كار در سالنگ ها بوده است، نيز شهنواز تني را مقصر اصلي در اين خونريزي مي داند.

وي مي افزايد: ” ساعت 3:30  صبح بود که ناگهان موشک “اسکارت” از سمت “پشته سرخ” به طرف سالنگ پرتاب شد و از آن پس حمله سربازان شوروی وقت آغاز گردید و قتل عام شروع شد. کس از حال کسي ديگر خبر نبود، هر کس فکر میکرد که این حمله بالای فامیل آن صورت گرفته است،  زمانیکه هوا نزدیک به تاریکی بود، من از خانه بيرون آمدم و اجساد مردم را در گوشه و کنار سرک و کوچه به چشم سردیدم، در حدود 1237 نفر از باشندگان سالنگ در این حادثه تلف شدند که دوصد نفرشان باشندگان ولایات مختلف کشور بودند و من شاهد صحنه ای هستم که خانه من در پهلوی سرک بود و روسها دیوارهای خانه مرا تخريب کردند، یکی از سربازان روسيه كه ازتاجيكستان بود، خطاب به مردم گفت، کسانی که زنده هستند به همین خانه داخل شوند.

سالنگیارمیگوید، مردم که تعدادشان حدوداً  به 3 الی 4 هزار نفر می رسید،  مرده هایشان را داخل خانه آوردند و آنان را سربه سر ماندند، که من توانستم 24 جسد را ببینم.

چرا خونريزي؟

دلیل حمله نیروهای شوروی و آقای تنی بالای ولسوالی سالنگ ولایت پروان چه بود؟

جنرال عبدالبصيرسالنگي كه اكنون والي پروان است و در آن زمان يك مجاهد تفنگ بدوش بوده و عليه روس ها مي جنگيده است، مي گويد: “روسها بنابر دوهدف بالای ولسوالی سالنگ حمله کردند، یک اینکه روس ها قبلا درین ساحه بسیار تلفات دیده بودند و دیگر اینکه داکتر نجیب الله که رئیس جمهورافغانستان در آن زمان بود، درآن ساحه حاکمیت آنچنانی نداشت.”

به گفتهء جنرال سالنگي؛ زمانیکه روس ها ، افغانستان راترک میکردند، دولت وقت از آنها تقاضا کرد تا شاهراه سالنگ راکه برای اکمالات دولت اهمیت حیاتی داشت، تسلیم کند و به همین خاطر فیصله بر این شد که باید درولسوالی سالنگ یک عملیات عمومی و یک  قتل عام صورت بگیرد تا به آسانی این نیروها بتوانند از افغانستان خارج شوند و پوسته های امنیتی به دست طرفداران داکتر نجیب قرار گیرد.

به نظر وي به همین اساس سربازان قشون سرخ شوروی با هماهنگی دولت وقت، حوالی ساعت 4 صبح روز 24 دلو سال 1367  بالای ولسوالی سالنگ حمله ور شدند  که این عملیات دوازده ساعت دوام کرد و به علاوه کشتارجمعی 1200 تن از مردم، مال و اموالشان را نیز ازبین برده شد.

سالنگی میگوید، حمله سربازان روسی از سوی شهنوازتنی وزیردفاع آن وقت سازماندهی شده بود.

به گفته وي  تنی،  میتوانست از راه های دیگر ساحه سالنگ را تحت تصرف خود بیاورد، ولی وی با هماهنگی نیروهای خارجی منطقه را از طریق هوا بمباران نموده و صدها زن، مرد و طفل را قتل عام كرد.

نقض حقوق بشر

آقاي سالنگي مي گويد: “به نظر من این خود یک نقض حقوق بشرمیباشد و متأسفانه هیچ نهادی تا کنون این قضیه را مورد بررسی قرارنداده است.”

به گفتهء سالنگي؛  قوای داکتر نجیب، آن وقت با نیروهای شوروی سابق همراه بودند، در تونل سالنگ مردم اسیر شده را به پيش سگ مي انداختند و سگها آنان را به صورت فجیعی به قتل میرساندند. جنرال سالنگي مي گويد: “ما اجسادی را یافتیم که سگها دست و صورت شان را کنده و دست پای شان را پارچه پارچه نموده بودند. من فقط میتوانم بگویم که حداقل 70 نفر به همین شکل به قتل رسیدند که این خود یک جنایت بزرگ است و دولت فعلی در این زمینه جهت به محاکمه کشاندن عاملین آن هیچ اقدامی نمی کند.”

جنرال شهنوازتنی با آنكه می پذیرد در آن وقت وزیر دفاع حکومت افغانستان بوده و وقوع حادثه را نيز تأیيد می کند اما اتهامات وارده مبنی بر دست داشتن او در حملات سربازان قشون سرخ شوروی به منطقه سالنگ را شدیداً رد نموده و مسوول اصلی این حادثه را قوماندانان جهادی آن زمان که به گفته وی با نیروهای شوروی معاهده صلح را امضاء کرده بود، میداند.

جنرال تني مي گويد: ” این حرف اصلاً حقیقت ندارد و این ادعا بیجا و پروپاگند مخالفین است، حرف این است که مخالفین دولت یعنی مجاهدین با نیروهای شوروی وقت معاهدهء را امضا کرده بودند که نقطه مهم آن این بود که مجاهدین بالای کاروان های دولتی ونیروهای خارجی  حمله نکنند و بالمقابل وظیفه دولت این بود که بالای آنها یعنی مجاهدین حملات هوایی و زمینی انجام ندهند، ولی اکثر اوقات مجاهدین خلاف معاهده عمل می کردند و این باعث میشد که نیروهای خارجی آنان را هدف حمله قرار دهند.”

جنرال تني؛ قوماندانان جهادی آنوقت را كه با قشون سرخ معاهده امضا نموده بود، مقصر مي داند. وي مي گويد: “در آن زمان نیروهای شوروی در افغانستان وجود داشتند و بر اساس شرایط همان وقت گاه ناگاه عملیات نظامی را به صورت مستقل انجام میدادند و گاهی هم به صورت مشترک با دولت افغانستان عملیات می نمودند، همانند اینکه در حال حاضر نیز نیروهای خارجی در افغانستان حضور دارند و گاه ناگاه عملیات مشترک و مستقلانه را انجام میدهند، بناءً  در آن وقت هم، چنین وضعیتی وجود داشت به همین ترتیب نیروهای شوروی هم زمانیکه می خواست از افغانستان خارج شوند، در سالنگ عملیات نظامی را انجام دادند و امکان دارد تلفات به هر دو طرف وارد شده باشد.”

اما اظهارات شاهدان عيني بيانگراين واقعيت است كه هر دو طرف ( قوماندانان جهادی و مسوولین وزارت دفاع وقت) به خاطر کسب قدرت و جاه طلبی در این رویداد دست دارند و این به همگان واضح و آشکار است که نیروهای شوروی با هماهنگی یکی از جناح ها برخلاف موازين حقوق بشري و قوانين جنگ عمل نموده و از خون ساكنين سالنگ جوي خون به راه انداختند.

 

 

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2024 © TKG: A public media project of DHSA