اخیراً جنرال مایک مولن لوی درستیز قوای امریکا از هند، پاکستان و افغانستان دیدن کرد.
وی ضمن این اظهار که اسامه بن لادن، رهبر شبکۀ القاعده درپاکستان پنهان است، تاکید کرد که برای استقرار صلح درمنطقه ، باید در سازمان استخباراتی نظامی اردوی پاکستان یا آی اس آی تغییرات اساسی به وجود آید.
این صراحت بیان لوی درستیز قوای امریکا در مورد استخبارات اردوی پاکستان نشان می دهد که امریکا قاطعانه به این نتیجه رسیده است که این آی اس آی مخالفان دولت افغانستان را تسلیح و تمویل کرده و به افغانستان می فرستد و به این ترتیب پایگاه اصلی تروریزم و محل پرورش آنها پاکستان می باشد.
پاکستان که از زمان ایجادش با ایالات متحدۀ امریکا در رابطۀ نزدیکی قرار داشت واز مهمترین متحدان آن به حساب می آمد، بعد از سقوط رزیم شاه در ایران به مهمترین ایستگاه فعالیت سازمان سیای آمریکا مبدل گشت.
تمام اسناد استخباراتی این سازمان ار سفارت امریکا در تهران به سفارت امریکا در اسلام آباد منتقل شد و به این خاطر جنرالان امریکایی، به خصوص مک مولین از تمامی فعل و انفعالاتی که در درون اردوی پاکستان و سازمان استخباراتی آن می گذرد، آگاه است.
با تلاش هایی که مقامات ارشد نظامی و سیاسی امریکا جهت حفظ روابط بهتربا پاکستان دارند و در ظاهر دولت فعلی پاکستان را در مبارزه با تروریزم ستایش می کنند، گاهی عملکرد های آشکار آی اس آی در حمایت از تروریزم، مقامات امریکایی را مجبور می سازد که به طور آشکار ازآن انتقاد کنند.
آی اس آی که یکی از قدرتمند ترین و پیچیده ترین شبکه های استخباراتی منطقه است، در طول سالیان دراز در مخالفت با دولت های هند و افغانستان شکل گرفت و بالاخره این سازمان، آرام آرام طراح اصلی سیاست های پاکستان در هند و افغانستان و حتی منطقه شد.
در سالهای اخیر شبکۀ آی اس آی در حدی بر سیاست گذاری های دولت های نظامی و غیر نظامی پاکستان اثر گذار بوده که چون دولتی در درون دولت عمل نموده است وهفت شبکۀ استخباراتی دیگر پاکستان در همکاری و گاه خدمت به این شبکه قرار دارند و این را مک مولین خوب می داند که برای به وجود آمدن تغییر در سیاست منطقه، ابتدا باید تغییر درین سازمان جهنمی را پیشنهاد کند.
آی اس آی در زمان تجاوز شوروی به افغانستان توانست که از امکانات غرب در تقویت مالی، عملیاتی ، وسایل پیشرفته مخابراتی، کشفی و شناخت از منطقه ، مخصوصاً افغانستان خوب سود ببرد و تاثیرات افکار بنیادگرایی ضیاءالحق ، اختر عبدالرحمن و حمید گل که با حزب بنیادگرای جماعت اسلامی در پیوند فکری قرار داشتند، باعث نفوذ هرچه بیشتر بنیاد گرایی اسلامی در درون این شبکه شد.
بعد از مرگ ضیاالحق، حکومت های پیپل و مسلم لیگ نه تنها قادربه تغییری درین سازمان نشدند که خود در چنگال آن گیر ماندند، چنانچه بی نظیر خود در احیا و سازماندهی طالبان وبه قدرت رسیدن آنان با این سازمان همسویی کرد.
پرویز مشرف که خود قومندان قوای مسلح پاکستان و آگاه برکار آی اس آی بود، در تقویت این سازمان و بلند بردن نقش آن در سیاست های منطقه کمک کرد. از نظر ستراتیژیست های نظامی و غیر نظامی پاکستان، آی اس آی یگانه سازمانیست که قادر به تامین منافع ملی پاکستان در منطقه و پوشش محافظی آن کشور در میان سیلی از مخالفان می باشد و به این خاطر قداست خاصی به آن قایل اند..
امریکایی ها در دوستی با پاکستان این حساسیت را کاملاً درک می کنند و به این خاطر همیشته با ایماو اشاره انتفادات شان را بر آی اس آی مطرح میسازند.
اینکه این بار مک مولین این اظهارات را پوست کنده مطرح کرد، زیر نوعی فشاری قرا داشت ، زیرا در ماه های اخیر سربازان امریکایی در افغانستان تلفات سنگینی داشتند که بیشتر این تلفات از سوی گروه حقانی بر آنان وارد گردید ،گروهی که با آی اس آی در پیوند بسیار نزدیکی قرار دارد و بی دلیل نبود که این بار مک مولین خواهان تغییر عملی در آی اس آی شد. چیزیکه مطمئناً به مزاج دولت پاکستان خوش نخواهد خورد.
اما اینکه جنرال اشفاق کیانی قومندان نیروهای مسلح پاکستان به درخواست همتای امریکایی خود پاسخ مثبت بدهد، بعید به نظر می رسد.
زیرا امریکا با اینکه نقش این شبکه را در تقویت تروریزم خوب می داند، اما حفظ روابط با پاکستان در شرایط حساس کنونی نیز برای امریکا بسیار اهمیت دارد و پاکستانی ها هم با یک اعتراض حاضر به چنین تغییری هرگز نخواهند شد،، جز اینکه یکبار دیگر اخطاریکه امریکایی قبلاً به مشرف داده بود که در صورت سرپیچی به عصر حجر برده خواد شد، بار دیگر به اشفاق کیانی تکرار کنند و چون شرایط امروز با آن زمان بسیار فرق کرده، لذا امریکا چنین اخطاری را بر سر تغییر ریشه ای در آی اس آی به مصرف نخواهد رساند و بیشتر از در دوستی و پرداخت امتیاز کوشش خواهد کرد تا به این نتیجه برسد.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
