ads

زنان حق خود را بگیرند

25 قوس 1388در هشت سال گذشته با اینکه نام زنان بسیار برده شده، اما در عمل آنچه باید به این نیم پیکراجتماع توجه میشد، اندک توجهی به آن صورت گرفته؛ چیزیکه نمیتوان دستاورد حداقل مهم در پیشرفت و تعالی زنان به حساب آورد. زیرا تا زنان به حقوق واقعی شان دست نیابند و مثل مردان، […]

نویسنده: The Killid Group
26 قوس 1388

25 قوس 1388

در هشت سال گذشته با اینکه نام زنان بسیار برده شده، اما در عمل آنچه باید به این نیم پیکراجتماع توجه میشد، اندک توجهی به آن صورت گرفته؛ چیزیکه نمیتوان دستاورد حداقل مهم در پیشرفت و تعالی زنان به حساب آورد. زیرا تا زنان به حقوق واقعی شان دست نیابند و مثل مردان، وارد عرصۀ زندگی اجتماعی نگردند، انتظار پیشرفت و متکی به خود شدن جامعه، خیال واهی بیش نخواهد بود.

درکشور ما علاوه بر بی توجهی دولتمردان مرداندیش نسبت به زن، دلایل بسیاری وجود دارد که تا رسیدن زنان به حداقل حقوق پامال شدهء شان، راه درازی در پیش دارند. این فکر غلط که جای زن در خانه است و بیرون شدن زن از منزل، در حد بی حیایی و برباد شدن شرف و ناموس آن میباشد، در نزد اکثریت مردان ما وجود دارد و با درد و دریغ که بیشتر زنان ما هم با چنین تفکری پرورش یافته و بزرگ شده اند. این فکر مسلط بر هردو نیمۀ جامعۀ ما، راه صعود زنان به برابری را سد نموده و ویران نمودن این سد، سالها کار میخواهد؛ چیزیکه باید از همین حالا آغاز کرد.

حق برابری زن و مرد، زمانی در قانون اساسی کشور درج شد که توام با آن، سکان قدرت به کسانی تحویل گشت که در برابر آزادی زن برخورد هیستریک داشته، بیرون شدن زن از چارديواری خانه را در حد بیغیرتی دانسته و به این صورت اجرای این قانون به پاسبانانی سپرده شد که ذره اي علاقه نه تنها به چنین قانونی نداشتند، که سایهء آزادی زن را به تیر زده، تا توان داشتند در جلوگیری از چنین تطبیقی کوشیدند. حضور 21 درصدی زنان در حکومت و 25 درصدی آنان در پارلمان نه اینکه شرکت واقعی زنان در قدرت را به نمایش بگذارد، بلکه این زنان در جاهایي از قدرت قرار دارند که کوچکترین زیان و آسیبی به قدرت زن ستیزانۀ مردان در حاکمیت وارد کرده نمیتوانند و این زنان در مراجع تصمیم گیری یا هیچ و یا کمتر حضور دارند.

اینکه گفته میشود که در میان زنان، کدرهای مجرب و کارآزموده اي وجود ندارد، ادعای کاملاً وارونه است؛ چون اگر چنین کارآزمودگی صرف به مردان تعلق میداشت، این همه فساد و بیکفایتی از کجا وارد ادارات افغانستان شده است که هیچ “مرد” داخلی و خارجی هم از وضعیت راضی نیست. همین اکنون در برخی از انجوها و رسانه ها زنان و مردان در کنار هم کار میکنند، ولی هیچکسی این ادعا را که مردان نسبت به زنان، ماهرتر و پرکارتراند را کرده نمیتواند. علاوتاً این تجربه در دنیا به اثبات رسیده که مردان در کار و پیکار زندگی، چیزی بیشتر از زنان ندارند و زنان افغان هم ازین رسم و قاعدۀ جهانی مستثنی شده نمی توانند؛ به شرطیکه مردان زن ستیز به این باور برسند و زنان خانه نشین، به حق شان پی ببرند.

با اینکه در شرایط کنونی، طیفی از زنان در پایتخت به کار در بیرون از خانه مصروف اند؛ اما این شرکت هرچه به طرف ولایات و ولسوالی ها برویم، کمرنگتر و بی رنگتر میگردد؛ با این توجه که جغرافیای افغانستان را نه تنها پایتخت که ولایات و ولسوالی ها بیشتر میسازند و حضور زنان درین جغرافیاست که از نقش شان در کار حکایت کرده میتواند. پس نمیتوان صرف پایتخت و یکی دو شهر دیگر را ملاک شرکت زنان در کار و قدرت دانست. از سوی دیگر هرچه به طرف اهرم قدرت برویم، بازهم نقش زنان کمرنگ شده تا جائیکه در کابینه فقط یک زن حضور دارد و آنهم وزیر امور زنان، که اگر آنرا هم مرد تعیین میکردند، سخت بی آبرو میشدند؛ ورنه این کار را هم میکردند.

زنان برای اینکه بدانند که اعلان دموکراسی و برابری زن و مرد در کشور بعد از سالها تجاوز بر حقوق شان، یک اعلان واقعی است و کاذبانه و دروغین نیست، خواهان نقشی از قاعده تا راس اهرم قدرت میباشند و به این خاطر، زنان نسبتاً آگاه و پیشرو از چندروز به اینسو تلاش دارند تا رئیس جمهور را زیر فشار بگذارند که تعداد بیشتري زن در کابینه جا داده شوند؛ زیرا زنان با حضور بیشتر و پررنگتر در کابینه، قادر میشوند با چند صدایی از حق همجنسان شان دفاع نمایند و هرچه این صدا پرحجم تر و جدی تر باشد، به همان اندازه میتواند اثرگذار شود و به عکس، تک صدایی در درون صداهای خشن و گلوگیر مردان، گم شده راهی برای تثبیت حق زنان باز کرده نمیتواند؛ بشرطیکه زنان کابینه، خود به این آگاهی رسیده باشند و چنین شهامتی را به کار ببرند.

با اینکه زنان افغانستان در زنجیرهایي از سنت های زن ستیزانه پیچیده شده و برای شکستن این زنجیرها تا خود زنان به پا نخیزند و با کسب آگاهی و سواد و ایجاد تشکلات قوی پیشرونده، با همدلی، یگانگی و همقدمی با مردانیکه مرز جنسیت را شکسته و باور به انسان بودن و همگام بودن زنان دارند، بر ضد تمام سنت ها و باورهای جاهلانه نسبت به زن که محصول تاریخی مردسالاری، طی قرون و اعصارگذشته است طغیان نکنند، ممکن نیست ازین قیدها بیرون آیند و به عنوان عنصر برابر با مرد به کار و پیکار بپردازد. این اصالت نخستین زنان ماست که باید به آن بپردازند، در غیر آن حق برابری را کسی برای شان تحفه نخواهد برد و آغازش را از همین کابینه باید کرد که موقع خوبیست و نباید آنرا از دست داد.

 

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید

به اشتراک بگزارید

طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2024 © TKG: A public media project of DHSA