مهاجرت، پناهندگي و پناهجويي يكي از مشكلاتي است كه امروزه دامنهء گسترده يي در جهان پيدا كرده است.
اما مهاجرت، بيجايي و آواره گي افغان ها چه در داخل و چه در بيرون از كشور، قصهء ناتمام همه مهاجريني است كه با دليل و يا بي دليل، موجه و يا غيرموجه، با زندگي فلاكت بار دست و پنجه نرم مي كنند.
اين زندگي فلاكت بار از بحران هويت گرفته تا توهين و تحقير، ضرب و شتم از سوي مسوولان كشورهاي بيگانه كه مهاجرين در آن پناه جسته اند، رد مرزهاي اجباري، ضعف اقتصادي، كارشاقه، روبرو شدن با مسايلي چون كمرنگ شدن ارزش هاي ديني و مذهبي، فشارهاي وارد شده از سوي حكومت ها و بدرفتاري پوليس مرزي، عدم توجه و رسيده گي بر مشكلات آن ها و….، از مواردي اند كه مهاجرين و بيجا شده گان را در تنگناي زندگي قرار داده است.
مهاجرين و پناهنده گان خارج از كشور
همين اكنون بیش از سه ملیون مهاجر در کشورهای همسایه ازجمله ایران و پاکستان به سر می برد. و باتاسف
زندگي مهاجرين و پناهجوياني كه در بيرون از كشور به سر مي برند، خالي از خطرات و مشكلات نمي باشد. اما بدترین وضیعت که مهاجرین افغان در خارج از کشور با آن روبه رو استند وضیعت در ایران می باشد. برخورد کشورایران به عنوان دولت میزبان بدترین نقش را در قبال مهاجرین و پناهجویان بازی کرده است. به طور مثال بدرفتاری با مهاجرافغان ازجمله پرتاب کاگرافغانی از چند منزل به پایین بود که منجر به مرگ فاجعه بار شد وبه همین ترتیب ضرب و شتم مهاجرین افغان، اخراج نزدیک به سه صدهزار افغان آن هم در بدترین وضع جوی طی دوسال گذشته را می توان یاد کرد. به همین شکل مشکلات اجتماعی مهاجرین در ایران نیز چشمگیربوده و قابل مکث می باشد. هیچ افغان حق ندارد تا تحصیلات عالی خویش را در نهاد های تحصیلی به انجام برساند. حال آنکه دردیگر کشورها چنین نیست. توهین و تحقیر به نام های مختلفی چون، تروریست، دهشت افگن ، افغانی کثیف و غیره مشلکلات دیگر اجتماعی است که یک افغان با آن مقابله می کند؛ اما آه از جگر کشیده نمی توانند. امروز اکثر جوانان عودت کننده از ایران با مرگ تدریجی اعتیاد دست و پنجه نرم کرده و رنج می کشند. با این همه مشکلات و زندگی فلاکت بار هنوز هم مردم مجبورند تا به خاطر اشتغال کاری از راه های غیرقانونی وارد این کشور شوند. که یکی از نمونه های بارز آن حادثه کشته و زخمی شدن بیش از 150 تن از مهاجرین افغان که به خاطر اشتغال از راه کویته به ایران بودند. و حدود پنجاه تن آنان به اثر مسدود شدن اکسجن در داخل کانتینر ازبین رفتند. و بعد حامد كرزي رييس جمهور كشور با اينكه از موضوع ابراز تاسف نمود و از مردم خواست تا از سفرهاي غيرقانوني و پرمخاطره اجتناب نمايند؛ اما او هيچگاه از مسئوليت دولت در قبال مردم كه از فقر و ضعف اقتصاد دست به مهاجرت مي زنند، حرفي به لب نراند.
به همین ترتیب وضیعت مهاجران افغان که در پاکستان به سرمی برند کم تراز وضیعت در ایران نیست. در پاکستان مهاجران افغان نیز دچار مشکلات گوناگونی می باشند. برخورد پولیس با مهاجرین و به سر بردن تعداد در زندان های این کشور به اتهام مسایل متعدد. اذیت و آزار، اخاذی های بی مورد ،فشار ها به منظور محدود کردن زندگی افغان ها و منع گشت و گذاردر شهرها و… مواردی اند که پاکستان آن را بالای مهاجرین و پناهجویان تحمیل می کند. وضیعت مهاجرین درمجموع در بیرون از کشور خالی از خطراتا و مشکلات نمی باشد.
مهاجرین که بنا به عوامل مختلف از کشور رخت مهاجرت می بنندد با خطرات زیادی روبه رو می شود به طول مثال ازبين رفتن 19 افغان در اثر غرق شدن كشتي عامل مهاجرين در اندونیزیا حدود دو ماه قبل و روبه رو شدن ده ها خطردیگر كه افغان ها متحمل آنند.
عودت كنندگان و پناهجويان در داخل
همین اکنون 5.5 ملیون نفر در کشور عودت کرده اند که برخی شان در شهرک ها در نظر گفته شده از سوی دولت تقسیم شده اند و یا هم دردشت و بیابان ها به نام های شهرک مهاجرین و یا هم د رمناطق اطراف شهر به حالت رقت باری به سر می برند. و به همین ترتیب به تعداد 27000 بی جا شده از یک منطقه به منطقه دیگر بنا به عوامل مختلف چون ناامنی ها، فقر و بیکاری، حوادث طبعی، نداشتن امکانات اشتغال، مهیا نبودن ضرورت های اولیه زندگی، مهیا نبودن زمینه های تعلیم و تربیه و غیره به شهر ها پناه جسته اند. این بی جا شده گان اکثرآ از مناطق جنوبی ، کندهار، هلمند، و دیگر ولایات چون هرات ، تخار،مزارشریف و غیره به کابل سرازیر شده اند که از یک سو ازدحام را در شهر ها بار آورده و زندگی را بر شهرنشینان تنگ ساخته اند و از سوی دیگر خود دچار مشکلات فراوانی اند.
محمد انور نماينده عودت كنندگان در شهرك مهاجرين باريك آب ولسوالي قره باغ، مي گويد: با وجود اينكه حدود 500 فاميل در اين شهرك زندگي مي كند؛ اما به هيچ وجه وضع آن ها بهتر نشده است. او از مشكلاتي چون نبود آب، نداشتن معلم، كمبود داكتر، مشكلات ترانسپورتي، تهديد سيلاب ها و… يادآوري كرده مي افزايد: “مهاجرين موجوده در اين شهرك، با وضع رقت باري زندگي مي كنند. آن ها اگر مكتب دارند معلمي نيست تا تدريس نمايد، اگر كلينيك است، داكتر وجود ندارد.”
موصوف علاوه مي كند: “با وجوديكه اين شهرك، يك ساعت و يا بيشتر از شهر كابل فاصله دارد؛ اما از وسايط حمل و نقل و سرك پخته محروم است.” او مي گويد اين عادلانه نيست كه يك مهاجر، با هزاران مشكل و تهديد در بيرون از كشور زندگي كند و در برگشت به وطن نيز با مشكلاتي بدتر از مهاجرت دچار بوده و به آن ها رسيدگي نشود. او همچنين يادآوري مي كند كه شهرك مهاجرين، در معبر سيلاب، واقع شده است و براي آن ها يك تهديد مي باشد.
از سوي ديگر، وضيعت پناهجويان و آوارگاني كه بنا به دلايل مختلفي چون ناامني، حوادث طبيعي، خصومت هاي شخصي، خشكسالي و…، از مناطق شان بيجا مي شوند، بدتر از مهاجريني گزارش شده كه در بيرون از كشور بسر مي برند و قرار گفته ها و گزارشها؛ كاملاً مورد فراموشي و بي توجهي قرار گرفته اند.
اما اينكه برخورد جامعهء جهاني و دولت افغانستان با پناهندگان و پناهجويان داخلي و خارجي، چه مي باشد؟ سوالي است كه همچنان بي پاسخ باقي مي ماند.
بي توجهي به خیل عظیم مهاجرين و بيجا شده گان
هرچند مسوولان مي گويند كه آن ها به عودت كننده گان و بيجا شده گان رسيدگي نموده؛ اما گزارش ها نشان مي دهد كه وضيعت آن ها در اين اواخر بدتر از گذشته مي باشد. جنرال محمد عمر عيار معين اول وزارت امور مهاجرين و عودت كننده گان مي گويد: “300 هزار نمره زمين در مركز و ولايات براي مهاجرين و عودت كننده گان درنظر گرفته شده كه تا كنون 40 هزار نمرهء آن به مستحقين براساس فورم دست داشتهء عودت، توزيع گرديده است.
اما گفته مي شود كه پروسهء توزيع زمين، عادلانه نبوده برخي شايعات وجود دارد كه عودت كننده گان، نمرات زمين را يا با دادن پول و رشوه و يا هم به واسطه به دست مي آورند و اين پروسه از شفافيت خوبي برخوردار نبوده و برخي از مسوولان وزارت عودت مهاجرين و ارگان هاي ذيربط، اين نمرات را به تصاحب خويش درآورده اند. اما معين عودت مهاجرين، اين نكته را رد نموده مي گويد كه اين پروسه از شفافيت برخوردار مي باشد. او مي گويد ما كارهاي عملي خود را براي توزيع زمين به عودت كنندگان آغاز كرده ايم.
او همچنان در مورد بيجا شده گان داخلي كه از يك منطقه به منطقهء ديگر بنا به عواملي بيجا شده اند، مي گويد: در قدم اول، مشكلات اين بيجا شده ها تفكيك مي شود و بعداً اقداماتي صورت خواهد گرفت. اگر آن ها مشكلات كوتاه مدت داشته باشند، سهولت هاي برگشت به مناطق شان فراهم مي شود و اگر اقامت دوامدار داشته باشند، باهمكاري موسسات خيريه، زمينهء سرپناه براي شان آماده مي شود. و اگر احياناً آن ها مشكلات فراتري چون خصومت هاي شخصي و غيره داشته و زمينهء برگشت شان به مناطق اصلي شان ناممكن باشد، در آن صورت براي شان زمين توزيع خواهد شد.
نقش”يو ان اچ سي آر”
با وجودي كه تا سال 2001، بيش از 8 ميليون افغان در كشورهاي پاكستان و ايران، در غربت زندگي مي كردند؛ اما موسسهU.N.H.C.R ، از سال 2002 به بعد برنامهء بازگشت مهاجرين را به سرزمين شان مساعد كرده و تا كنون تقريباً 5 مليون مهاجر به افغانستان عودت نموده اند كه اين تعداد، 20 فيصد مردم افغانستان را تشكيل مي دهند، و اين روند همچنين ادامه دارد.
نادرفرهاد سخنگوي يو ان اچ سی آر مي گويد: “در سال جاري، حدود 40 هزار افغان از ايران و پاكستان عودت كرده اند و اين كار داوطلبانه مي باشد. كمك هاي عمدهء اين موسسه در قبال عودت كننده گان به كشور، عبارت از كمك هاي نقدي و برنامه ي آماده ساختن سرپناه مي باشد.” او مي افزايد براي هر فرد، حدود 100 دالر امريكايي در بازگشت و در داخل افغانستان كمك مي شود. هدف كمك هاي نقدي اين است كه كرايهء راه و تا اندازه يي مشكلات استقرار مجدد شان را تامين نمايد.
فرهاد علاوه مي كند: “به شكل مجموعي، سال گذشته براي سه لك و هفتاد و پنج هزار نفر عودت كننده، جمعا مبلغ سي و هفت مليون دالر پول نقد، كمك شده است. و تهيه سرپناه از سال 2002 براي خانواده هاي مستحق و آسيب پذير كه ضرورت هاي بيشتري داشتند و دارند، در دست اجرا قرار گرفته است، كه از سال 2002 الي ختم سال 2008، يك لك و هشتاد هزار نفر را در قسمت تهيهء سرپناه كمك كرده ايم. اين سرپناه عبارت از مواد ساختماني، دو اتاق و يك دهليز و يك تشناب مي باشد. اين كمك ها در مناطق دوردست و اطراف از جمله ولايات افغانستان انجام شده، كه به همان خاطر چندان قابل ديد نيست.
موصوف مي افزايد كه در سال روان، براي ده هزار خانوادهء عودت كننده، سرپناه تهيه كرده اند. همچنين برنامه هايي چون تهيهء آب آشاميدني، حفر چاه ها، كانال ها، وصل ساختن سرك هاي يك قريه به سرك عمومي و….، شامل كمك هاي اين موسسه براي مهاجرين مي باشد.
اين درحاليست كه فرار جوانان افغان به خاطر پیدانمودن کار همچنان به سوی ایران، پاکستان و کشورهای عربی حاشیه از خلیج ادامه دارد و به خاطر چهارنیم ملیون افغان بیکار جلوگیری از این روند ناممکن شده است.
U-N-H-C-R مهاجرين اقتصادي
سخنگوي يوان اچ سي ار مي افزايد: “چون 99 فيصد مهاجرت هاي امروزي، مبناي اقتصادي دارد، بناءً كمك به آن ها وظيفهء يوان اچ سی ار نيست و این موسسه در قبال پناهندگاني مسئوليت دارد كه آن ها به دلايلي چون تبعيض مذهبي، نژادي، عضويت سازمان خاص اجتماعي، و عقايد سياسي مجبور شود كه از يك سرزمين به سرزمين ديگر پناه بجويد و دولت متبوعش براي وي حمايتي را فراهم ساخته نتواند؛ بعد اين مسئوليت به موسسه “آي او ام” و سازمان جهاني كار.” برمی گردد.
سروي اخير نشان مي دهد كه در داخل كشور حدود دو لك و سي هزار نفر در حالت بيجا شده گي به سر مي برند، كه اكثر آنها از ولايات جنوبي مي باشند. پناهنده گان ثبت شده، 1.7 مليون در پاكستان و تقريباً يك مليون در ايران مي باشند؛ اما يك كتلهء بزرگ ديگر به شكل مهاجر اقتصادي و غيرقانوني دربیرون به سر مي برند.
جوابگويان گنگ و بحران مهاجرين
موسسه آي او ام كه مسئوليت عام و تام كمك رساني مهاجرين اقتصادي را به عهده دارد، با وجود تماس هاي متعدد و انتظار كشيدن يكي دو ساعت در عقب دروازهء اين موسسه، حاضر به جوابگويي برای ما نشد. اين كه آن این موسسه چه كارهايي تا كنون به مهاجرين افغان انجام داده واضح نيست؛ اما وضيعت بسیار بد كنوني مهاجرين در داخل و خارج كشور، نماينده گي از فعاليت هاي اين موسسه مي كند.
نا كارا بودن دولت و موسسات
عبدالقادر كوچي عضو كمسيون امور مهاجرين در پارلمان كشور مي گويد: “تا كنون وزارت امور مهاجرين و موسسات ذيربط، هيچ كار مثمري براي بهبود وضعيت پناهجويان و پناهنده گان افغان نكرده اند. دولت با وجود امكانات دست داشته، نتوانسته است مسئوليت خود را در زمينه انجام دهید. اين نهادها بايد قبل از قبل، كمپ هايي را با همهء امكانات اوليه براي مهاجرين تهيه كند تا آن ها در بازگشت به وطن، دچار مشكل نشوند. دولت امكانات دارد، ولي ضعف در اداره موجود است و اين مهاجرت و عودت، به شكل منظم نمي باشد.
منطقه ما کانون مهاجرت هاست ؟؟؟؟؟
عوامل دگرگوني وضعيت مهاجرين و پناهجويان
سيد مسعود استاد پوهنحي اقتصاد در پوهنتون كابل مي گويد: “با تاسف منطقهء ما در اين اواخر، در بن بست بسيار شديد امنيتي، اقتصادي و سياسي قرار گرفته است. از يكسو مشكلات جنگ در پاكستان و مهاجرت ها در آن كشور، از جانب ديگر بحران در ايران كه ثبات سياسي در آن خدشه دار شده است و تنش هاي انتخاباتي در آن كشور در جريان است، و مسئلهء سومي انتخابات افغانستان نيز سبب شده كه مهاجرين افغانستان به فراموشي سپرده شوند؛ چون غرب و جامعهء جهاني بخصوص موسسات “يونيسيار” و “آي او ام” مصروف بيجا شده گان سوات و ديگر مناطق تحت جنگي، مي باشند.”
سوات مهمترین ؟؟؟؟
امتياز گرفتن پاكستان از دو جهت
با تنش هاي اخير پاكستان و بي جا شدن دو مليون پاكستاني از اين كشور پاكستان از دو جهت امتياز به دست مي آورد، يكي امتياز جنگ و ديگري امتياز مهاجرت هاي مردمش را. به طور نمونه از بابت امتياز مهاجرت دوصد ميليون امريكا و صد مليون انگليس كمك بدست آوده اند حال آن كه دولت پاكستان صرف براي يك صد هزار بي جا شده كمك و رسيدگي كرده است.
و امتياز دومي يا امتياز گرفتن از جنگ سال گذشته 150 مليارد امريكا ، 150 مليارد انگليس و 6مليارد نيز جاپان وعده كمك داده است. حال آن كه اين امتيازات با امتيازات افغانستان متفاوت مي باشد.
مهاجرت های تجارتی
استاد مسعود، مشكل ديگري را درين راستا، وجود مهاجرين اقتصادي مي داند و توضيح مي دهد كه دو نوع بيجاشده گان و جود دارند؛ يكي بيجاشده گان حقيقي اند كه براساس مجبوريت هاي جنگي و اجتماعي، از محل و منزل اصلي شان آواره شده اند كه واقعاً مستحق كمك و همكاري اند؛ و ديگري بيجاشده گان تجارتي اند كه صرفاً براي دريافت امتيازاتي از سوي دولت و به دست آوردن كمك هاي خارجي، منحيث يك شغل دست به مهاجرت مي زنند، كه متاسفانه اينها حق مهاجرين اصلي را تلف مي كنند و مشكلاتي را در توزيع كمك ها به مهاجرين اصلي به وجود مي آورند.
تناقض در شيوه ي كمك ها
استاد مسعود به اين باور است كه در شيوهء كمك رساني جامعهء جهاني بخصوص موسسات مذكور، تناقض فاحشي بين كمك رساني به بيجا شدگان پاكستاني و افغاني به چشم مي خورد. كمك هايي كه در مدت كمي براي بيجا شده گان پاكستان شده، بي سابقه بوده كه در 20 سال مهاجرت ها، براي افغان ها انجام نشده است. در حقيقت، غرب و جامعهء جهاني هميشه افغانستان را دست دوم شمرده و افغانستان را صرف به خاطر برآورده شدن اهداف شان، مي شناسند.
بيم خراب شدن وضعيت عودت
استاد مسعود مي گويد كه رخدادهاي ايران و پاكستان در قبال مهاجرين، تا يكي دو ماه ديگر محسوس خواهد بود و اثرات بس منفي را در پيش دارد. او مي افزايد: “با ادامهء اين رويدادها در منطقه، اولين قرباني ها مهاجرين افغاني مقيم در كشورهاي همسايه خواهند بود. چون هرحركت خرابي كه در كشورهاي اروپايي و آسيايي به وجود مي آيد، مقصر افغان ها شمرده شده و به هر بهانه اي، به اذيت و آزار مهاجرين افغان مي پردازند. من متيقن استم كه در صورت اخراج اجباري و عودت خيل عظيم مهاجرين به كشور و در صورتي كه دولت آماده گي نداشته باشد، ما شاهد يك فاجعهء انساني خواهيم بود.”
ناقص و كم بودن كمك در حالات اضطراري
حفيظ الله نديم رييس حالات اضطراري وزرات امورعودت مهاجرين مي گويد:
يك برنامه مشخص تنظيم مهاجرت در كميته ملي مبارزه با ضد حوادث طرح شده است شده است كه عنقريب به وزارت عدليه فرستاده خواهد شد. و فعلآ تلاش ها بر اين است كه مهاجرت ها تنظيم شوند. هرحادثه طبعي و غير طبعي كه به وجود مي آيد عواقبش بي جا شده گي را بار مي آورد و بار مشكلات شان متوجه اين وزارت مي شود. هرچند اين وزارت امور مهاجرين بودجه مشخصي در مورد بي جا شده گان و مهاجرين ندارد اما با همكاري هاي موسسات بين المللي و ادارات تمويل كننده و ارگان هاي زيربط دولتي براي بي جا شدگان و مهاجرين رسيده گي مي كنيم. ما امكانات را براي مهاجرين و بي جا شدگان فراهم مي سازيم تا به محلات شان انتقال يابند. در حالات اضطراري كميته مذكور كه متشكل از چند نهاد هست با هم مشتركاً كار مي كنيم. اين كمك ها شامل كمك هاي نقدي ، غذايي و خيمه مي باشد.
همين اكنون در نيمروز و اسلام قلعه كه عمدتآ اخراج صورت مي گيرد، ما يك محل را تنظيم كرديم كه مركز پذيرايي از اخراجي ها مي باشد كه از 12 – 72 ساعت نگهداري مي شوند. و بعد زمينه انتقال شان به محلات اصلي شان فراهم مي شود. در يك روز تا دو هزار افغان نيز از اين مرز ها اخراج شده اند.
مهاجرت وتاثيرات منفي بالاي زنان
در مهاجرت ها زنان اولین کسانی اند که قربانی حالات نا هنجار می شوند. نداشتن امنیت شخصی در محل که پناهجویان پناهگزین می شوند و نداشتن شناخت کامل ازمنطقه و مردم آن سرزمین و روبه رو شدن با خطرات بس عظیمی که درکمین زنان می باشد. چیزی است که زنان را از لحاظ روانی متاثر می سازد. بسیار دیده شده است که مهاجرین در مرز ها هنگام عبور از مرز دست خوش جریانات شده اند. گفته می شود که قاچاقبران در هنگام عبور از یک منطقه پرمخاطره که بیم دستگیری شان می رود زنان را از محارم شان جدا کرده و حتا گفته می شود که زنان با بدترین فاجعه ها روبه رو شده اند.
تنها این مورد نیست بلکه بسیاری از زنان مهاجر و بی جا شده با مشکلاتی چون محروم بودن از حق سواد، حق حفظ الصحه، بدرفتاری ، سوء استفاده های جنسی، ازدیاد بار مشکلات اجتماعی که منجر به خودکشی، خود سوزی، بهم خوردن شیرازه زندگی و ده ها مشکلات دیگر را در بدترشدن وضیعت زنان مهاجر دخیل دانست.
اناركلي هنريار مسوول حمايت از حقوق زنان در كميسيون مستقل حقوق بشر مي گويد: تاثيرات منفي مهاجرت و بيجا شدن ها، بيش از همه، بالاي زنان و كودكان محسوس است. اين تاثيرات منفي، محروم بودن از حق تعليم و تربيه، عدم دسترسي به خدمات صحي، مصوون نبودن در محيط ناشناخته اي كه آن ها درآنجا پناه مي برند و… همه در نقض حقوق بشر دخيل مي باشند. حتا نداشتن مصوونيت شخصي كه بعضاً به تجاوزات جنسي، توهين و تحقير زنان و كودكان نيز مي انجامد، حق بشري آن ها را زير سوال مي برد. و اين فاجعه، به مرور زمان بيشتر در جامعه احساس خواهد شد.
زنان و آسیب پذیری از مهاجرت
در شرایط بد کنونی که زنان مهاجر و بی جاشده ی افغان از بسیاری از حق های بشری سلب حقوق شده اند، با خطرات دیگری چون آسیب های روانی نیز روبرو اند. آسیب های روانی خطری است که زنان در بیشتر موارد به خاطر رهایی از مشکلات دست به یک سلسله کار های می زنند که نه تنها از مشکلات موجوده رهایی نمی یابند بکله به مشکلات شان نیز افزون می گردد. به طور نمونه هنگامی که زن به تکالیف روانی مصاب می شود، بدون شک با سلوک ناسالم با خانواده و به خصوص اطفال برخورد می کند و این سبب می شود که فضای خانه جهنمی شده و دیگر اعضای خانواده نیز آسیب پذیر شود. اگریک زن ازشدت فشار های روانی به خودکشی ، خود سوزی ، خودفروشی و غیره دست بزند بازهم جامعه دستخوش ناهنجاری های اجتماعی خواهد شد.
ريحانه استاد روانشناسي در پوهنتون كابل مي گويد: “هرپديده اي كه به وجود بيايد، زنان آسيب پذيرتر از ديگران است. متاسفانه در افغانستان مهاجرت هاي اقتصادي وجود داشته و اين سبب مي شود كه زنان را بيشتر در تنگنا قرار دهد. اگر يك خانواده و يا مرد خانواده به مهاجرت دست مي زند، در آن صورت فشار به خانم خانه نيز بيشتر وارد مي گردد. وقتي يك خانم خانه روان آرام نداشته باشد، چگونه نظم خانواده برجا خواهد بود. چگونه طفل خانواده در اجتماع سالم سر بلند خواهد كرد؟ در هرصورت، خود مهاجرت چه مهاجر شدن يك خانواده و چه مرد خانواده، بالاي زن فشار وارد كرده و روان زن را نا آرام و مغشوش مي سازد. بسياري اوقات، حتا زناني كه در اجتماع دست به كمك و گدايي دراز مي كنند، كساني پيدا مي شوند كه به بهانهء كمك و معاونت، آن ها را مورد سوء استفاده و تجاوز قرار مي دهند. زنان مهاجر، از لحاظ اقتصادي زيادتر مورد سوء استفاده قرار مي گيرند، و اين وضعيت براي زنان، نگران كننده مي باشد.
راه حل از ديد كارشناسان و يونيسيار ؟؟؟؟
دفتر يونيسيار مي گويد آن ها تلاش دارند تا را حلي را پيدا بكنند كه به اساس آن دولت هاي همسايه ميزبان به ميكانيزم دست بيابند كه مردم قانونمند شده به مهاجرت بروند. و يك پلاني روي دست گرفته شود كه نظم و ترتيب در مهاجرت به وجود آيد. دولت بايد براي اتباع خويش گوشزد نمايد و تبليغات گسترده اي نمايد تا از مهاجرت هاي غير قانوني دست بكشند تا دچار عواقب وخيم چون حادثه از بين رفتن افغان ها در كانتينر و غرق شدن كشتي در اندونيزيا و… نشوند. كارشناسان در مورد رسيده گي به بي جا شدگان داخلي نيز تنظيم در مهاجرت را راه حل اين مشكل مي دانند و مي گويند كه دولت و موسسات دخيل در اين موضوع بايد در وقت و زمانش آماده گي هايش را داشته باشد و بايد پيش بين باشد كه چگونه در حالات اضطراري اقدام به موقع نمايند.
نتيجه گيري
بنآ نتیجه باید گرفت، هرپدیده نامتوازن از جمله مشكلات مهاجرت ها ، عدم رسيده گي بر پناهندگان و پناهجويان عواقب خراب اجتماعی داشته ونياز جدي به كاردارد. هراقدام سهل انگارانه سبب خواهد شد که جامعه افغانی به تباهی رفته و ما به سوی جامعه خواهیم رفت که وحشت اجتماعی از این بیش به اوج خود خواهد رسید. و اگر دولت دير بجنبد و كارهاي عملي را براي مهاجرين و پناهجويان آغاز نكند صد ها مرده گرسنه و قربانیان وضیعت های بد اجتماعی خواهيم داشت و فاجعه انساني در راه خواهد بود.
کلید ګروپ په ټویټر او فیسبوک کې وګورئ