ads

افزایش سربازان امریکا؛ پایان جنگ یا تشدید نبرد؟

ارزیابی‎های مکرر و ارسال هیأت‎های مختلف سیاسی- نظامی کاخ سفید به کابل، منجر به این شد تا کاخ سفید از استراتیژی جدیدش تا اواسط ماه جولای خبر دهد. اما پیش از اعلام این استراتیژی، زمزمه افـزایـش چـهار هزار نظامی دیگر در افغانستان نشان داد که ماهیت این استراتیژی نظامی خواهد بود.

نویسنده: zekria
10 سرطان 1396
افزایش سربازان امریکا؛ پایان جنگ یا تشدید نبرد؟
US soldiers arrived from Afghanistan walk outside a plane at the US airbase 30 km outside Bishkek in Manas on February 26, 2009. The soldiers who had been serving with ISAF forces in Afghanistan made a layover on their way to Germany. The United States is still holding out hope for a deal with Kyrgyzstan to avoid the closure of the US military supply base there for Afghanistan even after the Kyrgyz president formalised the shutdown. AFP PHOTO / VYACHESLAV OSELEDKO (Photo credit should read VYACHESLAV OSELEDKO/AFP/Getty Images)

ارزیابی‎های مکرر و ارسال هیأت‎های مختلف سیاسی- نظامی کاخ سفید به کابل، منجر به این شد تا کاخ سفید از استراتیژی جدیدش تا اواسط ماه جولای خبر دهد. اما پیش از اعلام این استراتیژی، زمزمه افـزایـش چـهار هزار نظامی دیگر در افغانستان نشان داد که ماهیت این استراتیژی نظامی خواهد بود.
آگاهان بر این باور اند که نگاه نظامی کاخ سفید به قضیه افغانستان، دو تفسیر متفاوت دارد و پیامد آن نیز به دو گونه قابل تحقق خواهد بود؛ افزایش فشارهای نظامی بر حلقه‎های نوظهوری‎که طرفدار خشونت هستند و به هیچ وجه سر سازش ندارند، یک رویکرد از این استراتیژی خواهد بود. در این صورت، راهکارهای سیاسی و دعوت به مذاکره از یک‎سو و اعمال فشار بر مراکز حمایتی و پشتیبانی مخالفان مسلح از جانب دیگر، جنبه‎ و بعد دیگر این استراتیژی خواهد بود. تفسیر دوم اما این است که استراتیژی جدید کاخ سفید دارای ماهیت “نظامی محض” خواهد بود. به این معنا که هم مخالفان مسلح و جنجگویانی را که ابزار سیاست کشورهای منطقه شده‎اند سرکوب کند و هم این که جلو اعمال نفوذ حامیان آن‎ها را با فشارهای نظامی بگیرد. نظر بسیاری از کارشناسان و مقام‎های دولتی در کابل همواره این بوده که استراتیژی نظامی محض پاسخ‎گو نبوده و مثل گذشته محکوم به شکست خواهد بود.

استراتیژی مختلط نظامی- سیاسی
بسیاری از تحلیل‎گران و البته هم‎پیمانان ایالات متحده امریکا، از کاربرد سیاست نظامی در افغانستان خسته شده و باورمندی به تأثیرگذاری آن نیز ندارند. ابراز نظرهای صورت گرفته تاکنون نیز نشان از عدم موافقت هم‎پیمانان و سازمان‎های جهانی با طرح نظامی محض دارد.
بسیاری از اعضای اتحادیه اروپا نیز با افزایش نیرو موافق نبوده و آن را به نحوی هیزم انداختن به آتش جنگ افغانستان دانسته‎اند. آنتونیو گوترش، منشی عمومی سازمان ملل، نیز در سفر غیرمنتظره‎اش به کابل، پرهیز از جنگ و روی آوردن به مذاکره را راه حل اصلی معضل جاری در افغانستان دانست.
به اعتقاد محمد قره‎باغی، نویسنده و تحلیل‎گر، “این اظهارت و ذهنیت‎های جاری از همکاران ایالات متحده امریکا و نهادهای جهانی نشان می‎دهد که تکتیک نظامی در افغانستان پاسخ نداده و به نحوی یک رویکرد کهنه است که تاکنون نتیجه‎ روشنی در پی نداشته است.”
تجربه‎های مسبوق به شکست و آمیخته با ناکامی‎های گذشته که بیشتر ماهیت نظامی داشته است، مقام‎های مسوول کاخ سفید را نیز وادار به اعتراف کرده و باعث شده تا بگویند که امریکا در جنگ افغانستان پیروز نبوده است. طی هفته گذشته بود که جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده امریکا، در نشستی با اعضای کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای این کشور اعتراف کرد که امریکا پیروز جنگ افغانستان نبوده است.
این در حالی است که یک و نیم دهه حضور نظامی امریکا و هم‎پیمانان آن در کشور، نه تنها گره کور امنیتی کشور را باز نکرد، بلکه اکنون افغانستان با دسیسه‎‎های خطرناک‎تری مواجه است و آن ظهور و فعالیت گروه‎های بیشتر و خلق چالش‎های امنیتی بیشتر می‎باشد. به همین دلیل است که آگاهان امور در افغانستان پیشنهاد می‎کنند تا استراتیژی جدید کاخ سفید آمیزه‎ای از جنگ و صلح باشد. جنگ با آن‎هایی‎که به هیچ وجه سر سازش سیاسی با حکومت را ندارند و صلح با آن‎هایی‎که در پذیرش مؤلفه‎های نظام سیاسی موجود، از خود انعطاف نشان می‎دهند.
فریده تمنا، فعال مدنی، می‎گوید: “در گذشته ورق بازی امریکا، عناصری بوده‎اند که هم در صحنه‎ صلح صادق نبوده و هم در میدان جنگ؛ گروه‎هایی که در صحنه‎های جنگ از غیرنظامیان منحیث سپر انسانی استفاده و اعتراضات مردمی را در پی داشت و در عرصه‎ صلح نیز دارای موضع مشخص و روشنی نبودند. لذا باید در استراتیژی جدید کاخ سفید، میان جنگجویان و صلح‎خواهان تفکیک صورت گرفته و با هرکدام، متناسب با دیدگاه و نگاه همان گروه برخورد شود.”
در این میان اما آغاز قصه‎ پر غصه‎ جنگ و صلح افغانستان به کشورهای دور و نزدیک و حامیان گروه‎های مسلح مربوط می‎شود که همواره دست حمایت شان در پشت گروه‎های مسلح مخالف دولت افغانستان بوده‎اند. به همین دلیل، هم آگاهان و هم مقام‎های مسوول افغانستان، همواره تأکید بر فشارها علیه منابع اصلی تروریزم دارند.
نجیب‎الله آزاد، معاون سخنگوی ریاست جمهوری، با استقبال از استراتیژی جدید کاخ سفید در قبال افغانستان می‎گوید که اعزام نظامیان بیشتر به افغانستان نیز در قالب همین استراتیژی جدید امریکا است و رهبران سیاسی حکومت وحدت ملی نیز اطمینان دارند که افزایش نیروهای امریکایی در جنگ با مخالفان مسلح دولت نتیجه‎بخش خواهد بود. آزاد تأکید کرد که وزارت امور خارجه امریکا نیز فشار بر پاکستان برای پاکسازی تروریست‎ها در خاک خویش را در اولویت و استراتیژی جدید خود قرار خواهد داد و در این راستا، دولت افغانستان اسناد و مدارک زیادی را در اختیار امریکایی‎ها قرار داده است. وی در ادامه گفت که استراتیژی امریکا و ناتو در جنگ افغانستان طی سال‎های گذشته نتیجه نداده است، چرا که در استراتیژی خود دیدگاه‎های دولت افغانستان را در نظر نگرفته بودند. اما به گفته آزاد، در استراتیژی جدید امریکا و ناتو، دیدگاه‎های افغانستان مطرح شده است.
از دید کابل، مشکل تروریزم و جنگ جاری در افغانستان، ریشه در بیرون از مرزهای کشور دارد و راه حل آن نیز باید در بیرون از افغانستان جستجو شود. دولت وزیری سخنگوی وزارت دفاع ملی، نیز گفته است که تروریزم پناهگاه‎های امن در خارج از افغانستان دارد و از همان‎جا تمویل می‎شود. به‎گفته وی، راه حل بحران افغانستان این است که این ریشه‎ها خشکانیده شوند و برای از بین بردن لانه‎های تروریزم و منابع تمویل مالی آن‎ها باید در خارج کشور اقدام گردد. دولت وزیری گفته است اگر افزایش فشار بالای تروریستان و منابع مالی آن‎ها در خارج از کشور در استراتیژی جدید امریکا مطرح شده باشد، از آن به مثابه یگانه راه حل معضل افغانستان، استقبال می‎شود.
با این وصف، هرگاه رویکرد اولی با تفسیر و تفصیلی که ذکر شد روی دست گرفته شود، امکان تأثیرگذاری آن در بهبود وضعیت افغانستان بیشتر قابل تصور است. اما به باور صاحب نظران امور سیاسی – نظامی افغانستان، ممکن است سکه‎ استراتیژی کاخ سفید روی دیگری نیز داشته باشد و آن تأکید بر نظامی‎گری است که پیامد آن جنگ نیابتی خواهد بود.

نظامی‎گری؛ هیزم انداختن به آتش جنگ
برخی از آگاهان معتقد اند که رویکرد نظامی محض و دامن زدن به جنگ افغانستان ممکن است اهداف کلان‎تری را نیز در پی داشته باشد. گسترش نفوذ ایالات متحده امریکا و متحدان منطقه‎یی آن به هدف فشار بر دشمنان استراتیژیک آن از جمله روسیه، ایران و… ممکن است جزئی از استراتیژی جدید کاخ سفید با رویکرد منطقه‎یی آن باشد. هرگاه چنین باشد، افغانستان میدان جنگ نیابتی شده و هر کدام از اطراف منازعه، سعی بر انداختن هیزم به آتش جنگ افغانستان خواهند کرد.
محمد قره‎باغی در این باره می‎گوید: “باید برای ارزیابی بهتر سیاست جدید کاخ سفید، نگاهی به سیاست رییس جمهور سابق امریکا داشته باشیم. اوباما نتوانست به وعده‎های خود عمل کند و با حضور 9 هزار و 800 سرباز امریکایی در افغانستان، قدرت را ترک کرد. به همین دلیل رییس جمهور سابق امریکا از سال 2009 استراتیژی مبتنی بر آموزش نیروهای داخلی افغانستان را در پیش گرفت تا این نیروها به درگیری‎های مستقیم با طالبان وارد شوند و همزمان دروازه را به روی مذاکرات سیاسی با این گروه باز کرد. اوباما با اتخاذ استراتیژی دوگانه، کشتار سرکرده‎های طالبان از طریق طیاره‎های بی‎پیلوت را در پیش گرفت، بدون این که اردوی امریکا نقشی جز ماموریت مستشاری ایفا کند. رییس جمهور سابق امریکا در عین حال از تعامل با طالبان یعنی با کسانی که آن‎ها را غیرمتعهد به ایدئولوژی این گروه می‎دانست، اجتناب نکرد.”
در سال 2013 امریکا به گروه طالبان اجازه داد سفارتی در تبعید را در دوحه، پایتخت قطر تأسیس کند و بیرق خود را بر درب آن برافراشته و از دیگر امتیازهای دیپلوماتیک برخوردار باشد، که با مخالفت شدید دولت کابل از آن صرف نظر کرد. امریکا در سال 2014 هم پنج تن از سرکرده‎های طالبان را از زندان گوانتانامو آزاد کرد. با همه‎ این‎ها، طالبان آن موفقیت مطلوب امریکا را که همان معامله‎ صلح بود تا قبل از پایان دوره ریاست جمهوری اوباما برایش نداد، بلکه در خروج از باتلاق افغانستان موفق نشد و نتوانست حتا یکی از وعده‎های خود را عملی کند.
با این حال، لازم است تا سیاست کاخ سفید در آینده‎ افغانستان، خلاهای گذشته و اشتباهات پیشین را مد نظر گرفته و شرایط کلی منطقه و افغانستان را نیز مورد تمرکز قرار دهد. در غیر آن صورت، هرگونه استراتیژی جدید، گره کور معضل جاری افغانستان را حل نخواهد کرد. این همان نقطه‎ای است که مورد انتقاد برخی از سناتوران مطرح امریکایی نیز قرار گرفته است.
جان مککین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا و رییس کمیته خدمات مسلحانه سنای امریکا، در بیانیهای گفت: “جیمز متیس، وزیر دفاع امریکا، اخیراً در جریان شهادتش مقابل کمیته خدمات مسلحانه سنا اعلام کرد که ما در افغانستان پیروز نمیشویم. با وجود آن که شش ماه از روی کارآمدن دولت دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا، میگذرد این دولت هیچ استراتیژیی در خصوص افغانستان ارائه نکرده است.” وی افزود: “پس از گذشت ۱۶ سال از جنگ افغانستان ما در بنبستی در این کشور به سر میبریم. بدتر آن که ما هیچ استراتیژی برای پایان دادن به این بنبست و دستیابی به پیروزی نداریم.” مککین در بیانیه‎اش ادامه داد: “نمیتوانیم به همین منوال ادامه دهیم. اگر دولت در ایجاد استراتیژی برای موفقیت در افغانستان ناکام بماند، کنگره باید نقش پررنگتری ایفا کند. کشته شدن اخیر سه سرباز امریکایی در افغانستان بر ضرورت یک استراتیژی جدید برای آن که تکانی به اوضاع افغانستان بدهیم، تأکید میکند.”
به این ترتیب باید دید که استراتیژی جدید کاخ سفید نقطه‎ پایانی بر طولانی‎ترین جنگ امریکا در تاریخ این کشور خواهد گذاشت یا این که بر تداوم آن کمک خواهد کرد.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA