نقاشی که یکی از گونههای هنر هفتم است، عمل به کار بردن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا دیوار است. این کار توسط یک نقاش انجام میشود. در این مطلب با ما همراه باشید تا با امید شریفی، یکی از نقاشان خوشنام کشور و شیوه کار او بیشتر آشنا شوید.
نام امید شریفی بیشتر با نقاشیهای انتقادی و پندآموز بر دیوارهای شهر کابل بر سر زبانها افتاده است. او در نقاشیهایش از انداختن زبالهها بر روی سرک گرفته تا فساد اداری، ناامنی و آزار و اذیت مردم از سوی زرومندان را مورد انتقاد قرار داده است. آثار نقاشی شریفی بر روی دیوارها در مکانهای عمومی شهر کابل، ضمن آنکه به چهره این شهر زیبایی خاصی بخشیده است، بسیار آموزنده نیز است.
این نقاش چیرهدست در جریان جنگهای داخلی در کشور متعلم مكتب بود. او در جریان این جنگها، 28 بار از یک محل به محل دیگر مجبور به کوچ شده است. شریفی در این گیرودار سرانجام از لیسه امانی شهر کابل سند فراغت به دست آورده است. او اگرچه یک نقاش ماهر است، اما در رشتههای غیرهنری تحصیل کرده است. شریفی میگوید: “من با ختم دوره مكتب، در یکی از پوهنتونهای خصوصی در رشته اداره و مدیریت شامل آموزش شدم. پس از آن دوباره درسهایم را در رشته پالیسی عامه در پوهنتون امریکایی – افغانستان آغاز کردم.”
دوران جوانی و نوجوانی شریفی با مشکلات اقتصادی توأم بوده است. او در کنار آموزش، کار نیز کرده است. شریفی میگوید که تمرکز او در عالم نقاشی، استفاده از ظرفیتهای این هنر جادویی برای دادخواهی است و همواره تلاش کرده است تا کجیهای جامعه اصلاح شود. شاید به همین دلیل است که کار این نقاش در میان مردم از محبوبیت خاصی برخوردار است: “من از پاکكاری كوچهها شروع تا فعالیتهای بزرگ دیگر سهیم بودهام و بیشتر سرگروپی این فعالیتها را در میان همگان بر عهده داشتم. این فعالیتها را همیشه بعد از ختم رسمیات، حتا تا نیمههای شب، انجام میدادم. بیشتر تلاش میكردم به بیبضاعتها كمک كنم و میخواستم سهم خود را به صفت یک جوان و یک افغان در بهبود وضعیت کشورم ایفا کنم.” او در ادامه افزود: “در سال 2011 میلادی مستقیماً شامل برنامههای دادخواهی شدم و برای حمایت از جامعه مدنی افغانستان از سوی كشورهای اروپایی، مسوولیت هماهنگی را در 31 ولایت کشور به دوش گرفتم. کار ما در برنامههای دادخواهی این بود که در سیاستهای حکومت تغییر وارد کرده و قوانین را اصلاح کنیم. همچنان تلاش میکردم برای حل مشکلات اجتماعی، راه حل پیدا و برای مجریان قانون پیشنهاد کنیم.”
امید شریفی، جوان متعهدی است كه توانسته است تجاربش از 46 كشور دیگر را در افغانستان پیاده کند و برای کسانی كه نیت آموزش را داشتهاند، ممد و راهنما واقع شود. او در مصاحبه با کلید گفت: “دوازده سال پیش تصمیم گرفتم با استفاده از هر فرصتی كه برایم میسر شود، به بیرون از كشور بروم و علوم و دانش جدید را بیاموزم، تا بتوانم هر آنچه را كه فرا میگیرم برای خدمت به وطن و وطندارانم استفاده كنم. من در بخشهای فرهنگی، دادخواهی و خدمات مختلف اجتماعی، چیزهای زیادی آموختهام و این آموختهها را برای دیگران نیز انتقال دادهام.”
شریفی چهار سال پیش فعالیتهای هنریاش را زیر چتر نهاد فرهنگی و هنری “هنرسالار” آغاز کرد و در این مدت كوشش كرده است در بخش هنر و فرهنگ، كارهای خوبی را انجام دهد: “من كوشش كردهام هنر را به عنوان ابزاری برای تغییر استفاده كنم، روی همين دلیل نقاشیهای تیم هنرسالار از روی سرکها شروع شده است و حال در بخشهای دیگر از تیاتر، فلمسازی، تدویر نمایشگاهها و دعوت هنرمندان خارجی جهت آموزش هنرمندان خود ما، نیز فعالیت داریم.”
این هنرمند مستعد، هدف از چنین فعالیتهایش را جلب توجه حكومت و جامعه جهانی به هنر و فرهنگ افغانها عنوان میکند و میخواهد این بخش فراموششده را دوباره احیا كند: “كار در نهاد فرهنگی و هنری هنرسالار تنها كار من نیست. من مسوولیت رهبری این تیم بزرگ را كه شامل زنان و مردان هستند، بر عهده دارم. با كار در این تیم فرهنگی و هنری توانستهام حداقل فرصت این را پیدا كنم كه در برابر یک معاش مناسب، فعالیتهای چشمگیر فرهنگی و هنری تعدادی از هنرمندان موفق كشورم را تبارز دهم”.
تعدادی از نقاشیهای امید شریفی كه در کنار جادهها و دیوارهای شهر کابل به چشم میخورد، مورد استقبال شمار زیادی از مردم قرار گرفته است؛ حتا مردم در هنگام نقاشی، برس و رنگ را برداشتهاند و در خلق این آثار با این تیم همکاری کردهاند. شریفی در این مورد میگوید: “اثر دو چشم كه میگوید من تو را میبینم و سوژه آن را فساد اداری تشکیل میدهد، برای بيشتر هموطنانم جالب واقع شده است. از آن جایی که در این اواخر فساد، یک موضوع حاد در جامعه ما ثابت شده است، خواستم به عنوان یک جوان مسوولیتپذیر، وجیبه خود را ادا کنم و آن دو چشم را نقاشی كنم. همچنان زورگوییهایی كه به وسیله موترهای شیشهسیاه و لوكس در شهر ما صورت میگیرد، مثل قاچاق مواد مخدر، سلاح و غیره را هم كه به نام فرعون صاحب به تصویر كشیدهام، از جمله نقاشیهای همهپسند در جمع دیگر نقاشیها بوده است”.
نهاد هنرسالار به رهبری امید شریفی، كارهایی درمورد حقوق زنان نیز انجام داده است كه به گفته خودش نیاز است تا حقوق و حرمت زنان در جامعه افغانی مراعات شود: “باید بگویم كه متأسفانه امروزه خواهران ما در سرکها و جادهها با خیال راحت رفت و آمد كرده نمیتوانند. زن افغان هنوز هم از سوی مردان این سرزمین (شوهر، برادر، پدر و…) لت و كوب میشود، حق كار و موقف او در اجتماع ضایع میشود، روی این مشكلات ما توانستهايم كارهای خوب و مثبتی را در بیان این حقایق داشته باشیم.”
این نقاش خوشنام کشور به دلیل خلق آثار معنادار و عامهپسند، جوایزی نیز به دست آورده است. او در این باره میگوید: “ما توانستهایم جوایزی از سوی منشی عمومی سازمان ملل متحد و امیر قطر در قسمت خلاقیت در میان تمام كشورهای جهان را نصیب شویم. همچنان اتحادیه اروپا و نهادهای مختلف در كشورهای دیگر و هم در داخل كشور، ما را مورد تقدیر و تحسین قرار دادهاند”.
کار در نهاد هنرسالار به شکل گروهی و مشورتی انجام میشود. از همین رو در بیشتر آثار این نهاد، نوآوری، خلاقیت و ابتکار مشاهده میشود: “فعالیتهای ما به وسیله یک تیم متعهد و خلاق انجام میشود. كاپی نمیكنیم، خود را زحمت میدهیم و با در نظرداشت راههای جدید و پیامهای جدید، كارهای جدیدی را خلق میكنیم”.
نقاشیهای امید شریفی و تیم همکارش كه عمدتاً از زورگوییها، فساد اداری و نابسامانیهای اجتماعی انتقاد میکند، عاری از تهدید و خطر نبوده است. به گفته شریفی، در افغانستان حتا نفس كشیدن هم خطرآفرین است؛ چون آب و هوای آلوده دارد: “نقاشی هم بر ضد فساد، قاچاق، قتل و ظلم در عقب دیوارهای ارگ، نهادهای امنیتی یا در مقابل خانه زورمندان و زورگویان، آسان نیست، اما با این همه هنرسالار در شانزده ولایت حتا در سرحدات بین افغانستان و پاكستان و در ولایتهای ناآرام كشور همین اكنون كار میكند”.
امید شریفی، این جوان مستعد و با استعداد کشور كه میتواند در هر نقطهای از دنیا با امكانات بهتری زندگی كند، تصمیم ندارد از افغانستان پا بیرون بگذارد. او احساس میكند كه بودنش در افغانستان خواهد توانست اندکی تأثیر مثبت روی جامعه داشته باشد و به همین دلیل دوست ندارد برای زندگی به بیرون از کشور برود: “من با وجود احساس خطر كه شاید هم كشته شوم، ولی درک میكنم مردمم به صلح نیاز دارند و لازم است تا ما جوانان، بعد از چهل سال جنگ، برای آوردن صلح كاری كنیم، آثار هنری و فرهنگی بیافرینیم و صلح و صداقت را به وسیله نقاشی، تیاتر و سینما ترویج کنیم.”
شریفی از هنر نقاشی برداشتی دارد بدین شرح: “نقاشی ابزاری است كه هركس میتواند به نحوه خودش از آن استفاده كند. نقاشی برای من آرامش میبخشد. همین كه لحظهای نقاشی میكنم، احساس خوبی برایم دست میدهد. باید بگویم اكنون در كشورم كه فضا فضای خشونت است، نقاشی راهی است كه راههای انسانی زیستن و محبت ورزیدن را برای ما یادآوری میکند.” آرزوی امید شریفی احساس لحظهای است كه بتواند صلح را با همه خوبیهایش به آغوش بكشد: “من در طول 31 سال زندگی خود هرگز صلحی را احساس نكردهام؛ زیرا در جنگ زاده شدهام، در جنگ بزرگ شدهام و در جنگ كار میكنم. آرزو دارم آرامش واقعی كه در صلح است را روزی احساس کنم.”
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید