ads

دختران دانش‌آموزش در نیمروز: از ناچاری به خیاطی و صنایع دستی رو آوردیم

شماری از دانش‌آموزان دختر بالاتر از صنف ششم در ولایت نیمروز، به دلیل بسته ماندن مکتب‌ها، به یادگیری خیاطی و صنایع دستی رو آورده اند.

جان محمد عمری
30 اسد 1401
دختران دانش‌آموزش در نیمروز: از ناچاری به خیاطی و صنایع دستی رو آوردیم

این دانش آموزان دختر بالاتر از صنف ششم می‌گویند که به‌دلیل خانه‌نشینی و بیکاری مطلق، ناچار شده اند تا خلاف آرزوهای شان به یادگیری خیاطی و صنایع دستی رو بیاورند.

مرجان، یکی از این دانش‌آموزان است. وی که متعلم صنف دهم لیسه دخترانه شهر زرنج مرکز ولایت نیمروز است، وی می‌گوید که قبل از حاکمیت امارت اسلامی به مکتب می‌رفت و آرزوی داکتر شدن را در سر داشت؛ اما اکنون خلاف توقع به فراگیری حرفۀ خیاطی رو آورده است:«اصلا آیندۀ خود را نمی‌دانیم که چی خواهد، شد فعلا من خودم در این کارگاه خیاطی آمده‌ام. می‌خواهم خیاطی یاد بگیرم.»

مرجان، اکنون از صبح تا عصر در کارگاه آموزش خیاطی مصروف فراگیری این حرفه است؛ ولی با آن‌هم همیشه به مکتب فکر می‌کند و این‌ پرسش که چه زمانی اجازه رفتن به مکتب را بدست خواهند آورد، همیشه در ذهن‌ش است.

او از امارت اسلامی می‌خواهد که مکتب‌های دخترانه بالاتر از صنف ششم را به روی دانش‌آموزان باز کنند و نگذارند که دختران بیش‌تر از این بی‌سرنوشت بمانند:«ما از امارت اسلامی می‌خواهیم که راه ما را نشان دهند. دروازه‌های مکتب را باز کنند  تا بفهمیم که راه و چاه کدام است و آینده خود را بسازیم. من به نماینده‌گی تمام هم‌صنفی هایم که در این کارگاه خیاطی هستند از امارت اسلامی تقاضا می‌کنم که دروازه‌های مکتب را باز کنند و مارا از بلاتکلیفی نجات دهند.»

تنها مرجان نیست، که از ادامه تعلیم به‌دور مانده و به یادگیری حرفۀ خیاطی رو آورده است.

 ملینا احمدی، یکی دیگر از دانش‌‎آموزان، که متعلم صنف یازدهم در یکی از مکتب‎های شهر زرنج است، نیز یک‌جا با مرجان در این کارگاه خیاطی، مصروف یادگیری است.

وی نیز که مانند مرجان آرزو داشت در آینده  داکتر شود، می‌گوید که به رغم اهداف و آرزوهایش، در این  کارگاه آموزش خیاطی مصروف کار است:«آرزو داشتم که داکتر شوم و مانند من صنفی‌هایم نیز که آرزوی انجنیر شدن، داکتر شدن، معلم شدن و پیلوت شوند. اما از وقتی‌که مکتب‌ها بسته شد از صبح تا عصر به کارگاه خیاطی می‌روم.»

یگانه خواست ملینا، مانند سایر دخترانی‌که از رفتن به مکتب باز مانده‌اند، شروع دوباره مکتب‌ها و آغاز درس‌های شان است.

وی می‌گوید:«ما از امارت اسلامی تقاضا داریم که مکتب‌های ما را باز کنند و به ما اجازه دهند که دوباره به مکتب برویم و درس بخوانیم تا در پیشرفت کشور سهیم باشیم.»

افسانه نوری، یکی از دانش آموزان صنف یازدهم لیسه دخترانه استقلال در شهر زرنج، مرکز ولایت نیمروز است. با بسته ماندن مکتب‌ها، وی نیز مانند میلیون‌ها دختر دیگر از رفتن به مکتب محروم شده است.

افسانه، اینجا در شهر زرنج به یادگیری گلدوزی و صنایع دستی روی آورده است.

به گفتۀ وی، با وجودی‌که خانواده‌اش با مشکلات جدی اقتصادی روبرو است؛ اما به درس و مکتب اولویت می‌دهند.

افسانه با چهرۀ غم‌ناک و آه سرد، می‌گوید که با تغییر نظام از یک‌سال به این‌سو از مکتب بازمانده و مصروف گل‌دوزی و خامک‌دوزی است:«با بسته شدن دروازه‌های مکتب از یک‌سال به این‌سو من و سایر دختران مجبور شدیم که به کارهای دستی؛ مثل گلدوزی، خیاطی، آرایش‌گری و از این قبیل کارها رو آوریم.»

افسانه که آرزو داشت، روزی قاضی شود، اکنون نگران سرنوشت نامعلوم‌اش است.

وی ابراز امیدواری می‌کند تا امارت اسلامی در مورد سرنوشت مکتب‌های دخترانه، تصمیمی بگیرد:«امیدارم هرچه زودتر در مورد سرنوشت ما تصمیم بگیرند و ما را از این بلاتکلیفی نجات دهند. اگر وضعیت این‌گونه پیش برود، ما مجبور می‌شویم برای ادامۀ تعلیم، کشور را ترک کنیم.»

قابل یادآوری است که با حاکمیت امارت اسلامی، دروازه‌های مکتب‌ها به روی دختران بسته شد. در شروع سال تعلیمی سال 1401 درس‌های دختران صنف‌های ابتدائیه آغاز شد و آنان اجازه یافتند به مکتب بروند؛ اما سرنوشت مکتب‌های دخترانه بالاتر از صنف ششم تا کنون روشن نیست.

خواستیم در این مورد نظر مسئولان ریاست معارف ولایت نیمروز را نیز داشته باشم؛ اما آنها از ارائه معلومات، خود داری کردند .

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA