ادامهی این ترورها نشان میدهد که مخالفان حکومت به هیچ قانون و اصولی پابند نیستند و این را ثابت میسازد، هر شخصی که در مخالفت با این گروه حرف بزند برای آنان هدف نظامی بوده و با استفاده از شیوههای مختلف به قتل و ترور شان میپردازند.
در ترورهای اخیر طالبان تنها مسوولیت ترور دواخان مینهپال را به عهده گرفتهاند؛ اما حکومت هر بار پس از چنین رویدادهایی این گروه را مسوول خوانده است.
سخنگوی طالبان گفته است که گروه ویژهی مربوط به آنان مینه پال را ترور کردهاند.
قتلها و ترورهای هدفمند از دیر باز پرسشهایی را برانگیخته است که پاسخ به آن ایجاب بررسیهای جدی را میکند.
مردم میپرسند که ضعف در کجاست، بخشهای امنیتی و به خصوص کشفی چه میکنند و در اصل ضامن امنیت مردم کیست؟
دواخان مینهپال در ساحهیی ترور گردیده که دارای پوشش وسیع امنیتی میباشد. مردم میپرسند که باوجود پوشش امنیتی عاملان ترور چه شدند و به کجا و چهگونه فرار کردند؟
این موردیست که هر شخصی را نسبت مصونیت خودش نگران می سازد؛ چون قتل و ترور صورت میگیرد؛ اما قاتل و تروریست در مرکز کشور تمامی ارگانهای امنیتی در آن متمرکز بوده، پس از انجام قتل و ترور به سادهگی فرار مینماید.
حکومت و به خصوص ارگانهای امنیتی باید این مورد جدی بپندارند و به افراد جامعه اطمینان مصونیت را بدهند.
ترور مینهپال، ثابت میسازد که آزادی بیان برای مخالفان دولت افغانستان هیچ اهمیتی ندارد و همین که دست شان برسد، گلوی آزادی بیان را خفه میکنند.
رسانههای جهانی که از مدتی به اینسو با جدیت وضعیت افغانستان و مطبوعات آن را مطالعه می کنند، میگویند که ترور مینهپال دوام حمله بر خبرنگاران در افغانستان بوده و افغانستان خطرناکترین کشور برای خبرنگاران در جهان به شمار میرود.
ترور مینهپال عکسالعملهای زیادی ملی و جهانی را در پی دارد.
ایالت متحده امریکا گفته است که کشتن مینهپال نقض آزادی بیان است و چنین اعمال طالبان را به انزوا کشانده میتواند؛ اما با وجود این اظهارات از سوی مقامات امریکایی کارشناسان افغان میپرسند که آیا جامعه جهانی هنوزهم به این گروه که دست به نقض حقوق بشری و آزادی بیان میزند و مطرحترین چهرههای مطبوعاتی و مدنی را هدف قرار میدهند، از دید یک گروه سیاسی میبیند؟