این هیئت ضمن اینکه با تیم مذاکره کننده دولت و زلمی خلیلزاد در دوحه دیدار نموده، امروز نشست مقدماتی با نمایندگان طالبان نیز داشتند.
باآنکه شدت یافتن جنگها و بینتیجه ماندن مذاکرات بینالافغانی، امیدواریها به صلح را از دلها زدوده است، مردم توقع میبرند که این نشست بتواند بنبست بهوجود آمده بر سر راه صلح در افغانستان را درهم بشکند و یک آغاز خوب برای تلاش به صلح واقعی در افغانستان باشد.
چنین به نظر میرسد که این نشست ابتکار ایالات متحده امریکا است که پس از به قدرت رسیدن جو بایدن، به قضیه افغانستان کم علاقه گردیده بود.
بسیاریها به این باوراند که ممکن نشستهای اخیر طالبان در روسیه و ایران محرک اساسی این اقدام امریکا باشد.
به هر حال، افغانها از این مسئله استقبال میکنند، آنهم به شرط اینکه تلاش واقعی برای صلح باشد، نه زدوبندها و به دست آوردن امتیازها.
منتقدینی که به این نظراند، با مطرح نمودن پرسشهای زیادی این تلاش را تعقیب میکنند.
این منتقدین می پرسند که برگزاری این نشست به چه معنا است؟ آیا این آخرین فرصت رسیدن به صلح است؟ آیا طرفها نسبت به گذشته به هم نزدیک شدهاند و بنبست صلح واقعا شکسته شده و هر دو طرف به قناعت هم خواهند پرداخت؟
در کنار این پرسشها، پرسش اساسي انعطاف پذیری از سوی طرفهای درگیر است که تا کنون هیچ نشانهای از آن دیده نشده است و در نهایت وضعیت را به بحران کشانیده و مردم قربانی آن میشوند.
در نشست امروز، داکتر عبدالله عبدالله در سخنرانیاش به این موضوع اشاره خاصی داشت و گفت که رسیدن به صلح نیازمند انعطاف پذیری هر دو طرف است و دوام جنگ و خشونت به ناکامی افغانستان میانجامد.
به گفته داکتر عبدالله این نشست دو روزه بوده و راه را برای گفتوگوها میان نمایندهگان دو طرف در قطر باز میکند که به بنبست خورده است.
مردم به این باوراند که اگر هر طرف درگیر با این طرز دید و موضعگیری وارد مذاکرات شوند، مشکلی در جریان مذاکرات پیش نخواهد آمد و به زودترین فرصت نتایج ملموسی در پی خواهد داشت.
در این نشست دو روزه، روی موضوعات اساسی و جدی بحث و گفتوگو میشود، اما توقع این است؛ چنانکه داکتر عبدالله در سخنرانیاش به آن پرداخت، به شکل واقعی به خواستهای مردم باید احترام گذاشته شود.
مردم می پرسند؛ آیا این بار که وضعیت افغانستان بیشتر از گذشته نگران کننده است و مردم هر لحظه قربانی جنگ و دود و آتش میشوند، طرفهای مذاکره کننده از خواستهای گروهی و سلیقوی خویش کنار خواهند رفت و در مورد رسیدن به صلح واقعی فکر خواهند کرد؟ و آیا طرفهای مذاکره کننده به خصوص طالبان به خواست مردم مبنی بر توقف جنگ، و آتشبس تن خواهند داد؟
این نشست، یک فرصت به شمار میرود که لازم است طرفهای درگیر از آن برای تامین صلح واقعی و دایمی در افغانستان استفاده کنند، مردم با وجود آنکه نسبت به این نشست خوشبین معلوم میشوند، اما این نگرانی را نیز دارند که این نشست به نتایج مثبت نرسد، ناکام شدن این روند، ناکامی حکومت، طالبان، امریکا، کشورهای منطقه و جامعه جهانی نخواهد بود؟
باآنکه داکتر عبدالله در سخنرانیاش گفت که هیئت تحت رهبری وی، با تمام رهبری حکومت و سیاسیون افغانستان مشورههای کامل نموده و برای گفتوگوهای مؤثر با این ترکیب به دوحه آمده است، شماری ابراز نگرانی میکنند که نقش حکومت افغانستان در زمینه به موفقیت رساندن این پروسه چیست؟ آیا حکومت از طرز دید و حتی تصامیم و پیشنهادات هیئت فرستاده شده به رهبری داکتر عبدالله حمایت قاطع خواهد کرد و یا خیر؟