با دریغ که این دستآورد بزرگ در سالهای پسین به نسبت نبود حمایتهای مالی و امنیتی، نشیبهایی زیادی را تجربه کردهاست.
در این مدت، خانوادهی رسانه، مورد حملههای هدفمندانه قرار گرفته و شمار زیادی از کارمندان و خبرنگاران ورزیدهی خویش را از دست داده است.
شماری از زنان خبرنگار، دست از فعالیت کشیدند و شمار زیادی از رسانهها از نشرات بازماندند که این همه، نگرانیها نسبت به آیندهی کار رسانهیی در افغانستان را بیشتر میسازد.
امروز سوم می؛ روز جهانی آزادی مطبوعات است. از این روز در سرتاسر جهان تجلیل به عمل میآید و برای گسترش هرچه بیشتر فعالیتهای رسانهیی پلانها و برنامههای جدیدی روی دست گرفته می شود؛ اما در سالهای اخیر با توجه به برخورد با رسانهها در افغانستان اصلا به این مورد هیچ پرداخته نشده و تنها تاکید بر تجلیل از آن وجود داشته است.
در بیست سال گذشته زمینههایی که برای فعالیتهای رسانهیی مهیا گردید، آزادی بیان در سطحی قرار گرفت که نظیر آن تا کنون حتی در منطقه احساس نشده بود.
فکر میشد که شاید توجه به رسانههای افغانستان با گذشت هر روز بیشتر شود و ما در سطح بلندی دارای رسانههای زیاد چاپی، شنیداری و تصویری در کشور خواهیم بود و با گذشت هر روز بر تعداد آن افزوده خواهد شد؛ اما عدم توجه و حمایتهای مالی و امنیتی سبب گردیده که ما شاهد کاهش در این زمینه باشیم.
حکومت افغانستان، با آنکه همیشه فریاد حمایت از رسانههای افغانستان را سر میدهد و همیشه آزادی بیان را یگانه دستآورد خویش دانسته و میداند، در حمایت از رسانهها کوتاه آمده و به باور رسانهها نسبت به این مساله صدمه وارد نمودهاست.
از سالهای زیاد به مشکلات و دوسیههای خبرنگاران پرداخته نشده و حقوق شان زیر پا گردیدهاست.
یکی دیگر از کوتاهیهای حکومت، موجود نبودن چتر امنیتی مصون برای خبرنگاران میباشد.
از چندین سال به اینسو خبرنگاران هم از سوی نهادهای حکومتی و هم مخالفان دولت زیر تهدیدات گوناگونی قرار داشته و این تهدیدات به گونهی روزافزون آن ادامه یافتهاست.
اگر نگاهی به ارقام بیاندازیم، در یک سال و دو ماه گذشته بیشتر از ده خبرنگار مورد حملات هدفمند قرار گرفته و بیشتر از آن جراحت برداشتهاند.
تا کنون نیز بیم حملات هدفمند بالای خبرنکاران وجود دارد.
در کل عدم حمایتهای مالی و امنیتی در سالهای پسین باعث گردیده که شماری زیادی از رسانهها و کارمندان رسانهیی که بیشتر شان زنان و دختران میباشند، دست از فعالیتهای رسانهیی بردارند و شماری هم با احساس خطر، مجبور به ترک وطن شوند.
از سوی دیگر، عدم دسترسی به اطلاعات مشکل بزرگی محسوب میشود.
با آنکه حکومت همیشه دسترسی به اطلاعات را از حقوق اساسی رسانهها عنوان میکند، اما هنوزهم موانع زیادی در این زمینه وجود دارد و تلاش میشود که رسانهها به اطلاعات دسترسی بیشتر نداشته باشند.
تا پیش از این در ولایات سخنگویانی وجود داشتند که دسترسی به آنان کماکان ساده بود و با تاخیر، دسترسی کمی به اطلاعات وجود داشت؛ اما اکنون این پستها از بین رفته و والیان مکلف به ارایه معلومات خوانده شدهاند که اکنون دسترسی به اطلاعات را مشکل تر ساخته؛ چون والیها کارهای دیگری دارند که باید به آن ها رسیدهگی کنند و این موردی است که شماری از والیان نیز آن را تایید کردهاند.
اکنون که سطح تهدیدات امنیتی نیز بلند رفته و حمایتهای مالی نیز وجود ندارد، پس از این امکان دارد که فعالیت رسانهها بیشتر از پیش دچار مشکل شود و توجه جدی ملی و بینالمللی را بطلبد.
با توجه به اینکه سفارت امریکا در افغاستان و اتحادیه اروپا با نشر اعلامیههایی از حمایت دوامدار رسانهها در افغانستان اطمینان دادهاند، توقع میرود که این حمایتها واقعی باشند و چنانکه گفتهاند دوامدار باشد و به مشکلات جامعه رسانهیی افغانستان پرداخته شود و نگرانیهایی که نسبت به آینده وجود دارد، کماکان از میان برداشته شود.