در هشت ثور ۱۳۷۱ مجاهدین به پیروزی رسیدند.
مردم انتظار داشتند که دیگر بدبختیهای آنان به پایان رسیده و در فضای پر از امن و امان به سر خواهند برد؛ اما دیده شد که تنظیمهای جهادی با آغاز جنگهای خانه به خانه برای کسب قدرت، مردم و کشور را به خاک و خون کشاندند.
تا اینکه طالبان وارد معرکه گردیدند و وضعیت بیش از پیش برای زندگی تنگ تر گردید. بالاخره بعد از حادثهء یازدهم سپتمبر در امریکا، جامعه جهانی وارد عمل شد و در افغانستان نظام جدیدی شکل گرفت.
مردم به این نظام دل بستند، چون با کمک جامعه جهانی زمینه توسعه و رشد اقتصادی مساعد گردید و داعیه دفاع از حقوق بشری و زنان که تا پیش از آن پرداخته نمی شد، بلند گردید.
اما با تاسف چنان که توقع میرفت از کمکهای خارجی برای عمران افغانستان استفاده صورت نگرفت و این کمکهای به جیبهای شخصی رفت و زمینههای فساد کلان به وجود آمد.
در همین حال و هوا و نارضایتی مردم از این وضعیت، جنگها دوباره شکل گرفتند که تا امروز ادامه دارند و اینک تلاشهایی وجود دارند که اگر به این وضعیت راه حلی پیدا شود.
با وجود این که برای ختم این جنگ روند مذاکرات صلح آغاز گردیده و جریان دارد، اما نشانههای از صلح و آرامش به چشم نمیخورد.
روند صلح در حالی بینتیجه و کنفرانس ترکیه معلق مانده که نیروهای خارجی تا یازدهم سپتمبر از کشور خارج خواهند شد.
موضوعی که نگرانی بیشتر مردم را به دنبال داشته و ایشان آینده افغانستان را بعد از خروج نیروهای خارجی با وضعیت بعد از پیروزی مجاهدین مقایسه میکنند، ترک عجولانه افغانستان از سوی خارجیها، هشدارها و ایجاد ترس از سوی سفارتخانههای امریکا و انگلستان و یا سایر سفارتخانههای کشورهای عضو ناتو، عدم پیشرفت در پروسه صلح، نبود نرمش از سوی مخالفان مسلح، تداوم کشتار بیرحمانهی مردم، قتل و ترور، دزدی و راهزنی است، که گذشتهء تلخ را به یاد مردم میآورند.
در این زمینه موضعگیریهای مقامات امریکایی، به خصوص آقای زلمی خلیلزاد و سایر مسوولان وزارت خارجه این کشور نیز نشان از این دارد که گویا اوضاع به سوی بحرانی شدن در حرکت است.
وقتی آقای زلمی خلیلزاد هشدار میدهد که اگر جنگ داخلی در افغانستان شکل بگیرد، برای پاکستان عواقب سنگینی خواهد داشت، این سوال طرح میشود که اگر جنگی در کار باشد، پاکستان از عمدهترین بازیگران آغاز جنگ داخلی در افغانستان خواهد بود، چیزی را که بعد از پیروزی هشت ثور در افغانستان شاهد بودیم و حال نیز این ترس را افزایش میدهد که آیا افغانستان در حال بازگشت به گذشته است و یا چگونه؟
هم چنان وقتی آقای زلمی خلیلزاد هشدار میدهد که اگر طالبان از توافق صلح دست بکشند و در فکر فتح نظامی باشند، امریکا و شرکایش این گروه را با تحریمها و به انزوا کشیدن مجازات خواهند کرد.
مجازاتی که نه تنها دردی از مردم افغانستان را مداوا نمیشود، بلکه وضع تحریمها مردم افغانستان را با مشکلاتی بیشتری مواجه خواهد کرد، زیرا طالبان در ۲۰ سال گذشته با وجود آنکه با تحریمهای امریکا روبرو بودند، این گروه همچنان پا بر جا است.
پرسش دیگری را که هشدار آقای زلمی خلیلزاد مطرح میسازد اینست که اگر طالبان فکر نظامی را از سر بیرون نکنند، از سوی امریکا و شرکایش با تحریمها و مجازات به انزوا کشیدن روبرو خواهند شد، آیا این گفته به این معنا نیست که امریکا و شرکایش دانسته افغانستان را به کام مرگ رها میکنند تا مردمش شاهد تکرار تاریخ و تجربههای تلخ آن باشد؟
اگر چنین نیست امریکا چه عجلهیی برای خروج داشت و اصلا چرا خلاف توافقنامه امنیتی با حکومت افغانستان عمل کرد و حال چرا پیش از این که افغانستان به صلح احتمالی برسد، این کشور را ترک میگوید و حتی تجهیزات دست اول نظامی شان را نیز به نیروهای افغان نمی سپارند، آیا امریکا میخواهد که این کشور وارد یک بحران دیگر گردد؟
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید