در حالیکه تا هنوز هیچ نتیجه و توضیحی از سوی کمیسیون و هیأتحقیقتیابی که برای تحقیق پیرامون ترور مولوی ایاز نیازی خطیب مسجد وزیر محمداکبرخان، تعیین شده بود در دست نیست، دیروز به اثر مواد انفجاری جاسازیشده در مسجد شیرشاه سوری در کارته چهار کابل، شاهد کشتهشدن مولوی عزیزالله مفلح با چندتن از نمازگزاران در داخل مسجد بودیم. این حادثه بار دیگر ملت افغانستان به خصوص جامعه دینی و مذهبی افغانستان را سوگوار ساخت.
عزیزالله مفلح، عالم برجستهی دینی بود و همیشه علیه افراطگرایی، جنگ، ناامنی و خشونتها موضع قاطع داشته و طرفهای درگیر جنگ در افغانستان را به میانهروی دعوت میکرد.
ترور مولوی مفلح، استاد نیازی و سایر ترورهای عالمان دینی که در ماه مبارک رمضان در کابل و غزنی یکی پی دیگر صورت گرفت، نشاندهندهی دسیسه بزرگیست که علیه جامعه دینی و مذهبی افغانستان از سوی عناصر خاصی، روی دست گرفته شدهاست.
اینها نخستین قربانیها نیستند که ما شاهد ترور شان استیم، بلکه سالهاست که دستان هدفمند ترور، گلوی مردم را میفشارد و از آنها قربانی میگیرد.
حداقل اگر در چندماه گذشته به خصوص بعد از امضای توافقنامهی صلح میان طالبان و امریکاییها به مرور حوادث بپردازیم، هویدا خواهد گشت که از مسجد و درمسال گرفته تا شفاخانه و مراسم به خاکسپاری جنازهها هیچیک مصوون نماندهاند.
علاوه بر این، تکرار چنین حوادثی به وضوح نشاندهندهی این است که دستان پنهانی، به شدت در تلاشاند تا به هر نحو ممکن از به وجودآمدن و تأمین صلح در افغانستان جلوگیری کنند.
اما سوال ین است که این دستان خونآلود مربوط چه کسان و یا گروهها استند و در عقب این همه حوادث و حملات چه کسانی به سطح کلان قرار دارند؟ مسوولیت درجه یک ادارات کشفی افغانستان است تا چنین سوالهایی را پاسخ دهند و توضیح دهند که چرا در مهار و جلوگیری چنین حملاتی کوتاهی میشود.
ضمناً ترور سیستماتیک و هدفمند عالمان دینی به خصوص عالمانی که علیه افراطگرایی و جنگ صدا بلند میکنند، نشاندهندهی این نکته است، مافیای جنگ که تحت هر نامی ماشین جنگی خویش را رو به جلو میراند، به شدت از این قشر آگاه و با بصیرت افغانستان در هراس بوده، ضمن اینکه آنان را در برابر فعالیتهای دهشتافگنانهی خویش مانع بزرگی تصور میکنند، به این نتیجه هم رسیدهاند که چنین علما سمبول وحدت ملی بوده و با یک صدا میتوانند، اقشار مختلف جامعه را دور هم جمع کنند.
براساس ارقامی که از سوی وزارت حج و اوقاف منتشر شده، در حدود ۱۵ سال اخیر نزدیک به ۱۲۰۰تن از عالمان دین به خصوص آنانی که سمبول وحدت ملی پنداشته میشدند و علیه جنگ، فساد و افراطگرایی شعار میدادند، یکی پی دیگر از میان برداشته شدهاند.
اما با تأسف باید گفت که تا هنوز هیچ سرنخی از این ترورها در دست نیست و عاملان آن نیز تا هنوز به پنجهی قانون سپرده نشدهاند.
از سویی هم، دیده میشود که حکومت افغانستان به خصوص ادارات کشفی و امنیتی نیز برای جلوگیری از چنین ترورها هیچ برنامهای در سر ندارند.
کشتهشدن مولوی عزیزالله مفلح در مسجد کارته چهار کابل و کشتهشدن مولوی ایاز نیازی در مسجد وزیر محمد اکبرخان کابل، از مکانهای شمرده میشود که در بسا اوقات، مقامات بیشمار عالیرتبهی حکومتی برای ادای نماز و حتا مراسم فاتحه و سخنرانیها به آنجا میرفتند و حال سوالهای زیادی را متوجه حکومت افغانستان ساخته است که چرا در تأمین امنیت چنین عبادتگاههای مهم و هم چنان تأمین امنیت فردی ملاامامان این مکانها بیتوجهی صورت میگیرد؟ و چهگونه امکان دارد که مواد انفجاری از کمربندهای مختلف امنیتی انتقال یابد و در چنین مکانهایی جابجا گردد؟
این در حالیست که در بسا موارد ادارات کشفی از قبل مطلع میباشند که تروریستان اهدافی را پیش از پیش مشخص و مورد حمله قرار خواهند داد.
کوتاه سخن اینکه، حکومت افغانستان مکلف است تا در چنین شرایط حساس که تلاشهای صلح به شدت جریان دارد، به امنیت مساجد و عالمان دین بیشتر از پیش توجه کند و نگذارد، دستهای مخرب و عناصر جنگطلب و ضد صلح، این پروسه را بیشتر از این سبوتاژ کنند.
از طرف دیگر، طالبان که دستداشتن در ترورهای اخیر را رد کردهاند و حتا قربانیان این حوادث را شهید خواندهاند، اگر واقعاً در چنین حوادثی دست ندارند، باید با برداشتن شروط سنگین خویش هرچهزودتر به مذاکرات بینالافغانی تن دهند و روی آتشبس سرتاسری در افغانستان توافق نمایند؛ در غیر آن هیچکسی به چنین ادعاهای آنان مهر تایید نخواهند گذاشت و بیشتر از گذشته، منفور ملت و تاریخ خواهند شد.