پس از آنکه بیشتر از 1000 زندانی طالب از زندانهای حکومت افغانستان رها و طالبان از این اقدام حکومت استقبال نمودند، تصور چنین بود که در حملات طالبان کاهش چشمگیری بهوجود خواهد آمد، اما دیده میشود نه تنها حملات کاهش نیافت که سنگینتر نیز گردید و این نگرانی را به میان آورد که ممکن با رهایی تمام زندانیان، طالبان یکباره روی تعهدات شان پا گذاشته و بر حل نظامی قضیه تاکید کنند.
این نگرانی ایالات متحدهی امریکا را با این پرسش روبهرو میسازد که چرا در برابر افزایش حملات طالبان و نقض مواد موافقتنامه صلح با این گروه،خاموشی اختیار کردهاست؟
امریکا و طالبان بیشتر از یک سال برای ختم جنگ در افغانستان با هم به گفتوگو پرداختند که سرانجام به امضای یک موافقتنامه انجامید.
در این موافقتنامه هم طالبان و هم امریکا تعهداتی سپردند که باعث ایجاد خوشبینیها در میان افغانها و جهانیان نسبت به برقراری صلح در افغانستان گردید.
اما نگرانی که در همان آغاز نیز وجود داشت، موضوع تضمین و تطبیق دقیق این موافقتنامه بود.
اکنون امریکاییها باید پاسخ دهند که روی چه تضمینی با گروه طالبان چنین موافقتنامهای را امضا نموده و حالا چه باید بکند.
این یک پرسش اساسی میتواند؛ چون ایالات متحده با امضای موافقتنامه مسوولیت دارد که بهخاطر تطبیق مواد موافقتنامه و تعهدات سپرده شده، بالای این گروه فشار وارد نماید، در غیر آن، اهسته آهسته معافیتی در برابر مواد موافقتنامه بهوجود خواهد آمد و در نهایت، برای بهدستآوردن امتیازات و برتری بیشتر، حملات تشدید خواهند یافت و نگرانیها از عدم تعهد گروه طالبان به تطبیق متن موافقتنامه به واقعیت مبدل خواهد گردید.
از اینرو با درک اوضاع کنونی، امریکاییها باید پاسخ دهند که چی تضمینی وجود دارد که طالبان پس از تکمیل رهایی زندانیان شان مواد، ذکر شده در موافقتنامه را باطل اعلام کنند؟
مردم افغانستان که از یکسو از گسترش ویروس کرونا در نگرانی قرار دارند، از سوی دیگر تداوم و شدت جنگها در بسا نقاط کشور نسبت به آینده اطمینان شان را از بین برده است.
با این وضع، توقع مردم این است که جامعه جهانی و سازمانهای بینالمللی چون سازمان ملل متحد، کمیسیون اروپا و سازمان همکاریهای اسلامی نیز دست بهکار شوند و بر گروههایی که بهخاطر کسب امتیازات بر خشونتها تاکید می ورزند، فشار بیشتر وارد کنند تا دست از ادامهی خشونتها بردارند.
در کنار آن، از حکومت نیز میخواهند که از حالت سردرگم بیرون آمده و کاری برای صلح بکند.
تاجایی که دیده میشود، متاسفانه رهبری حکومت افغانستان و طرفهای سیاسی بیشتر در فکر تقسیم قدرت و معامله گهای سیاسی میباشند.
بیتفاوتی حکومت ام، این باور را قوت میبخشد که بازیگران سیاست افغانستان همه در پی بهدستآوردن امتیازات و قدرتاند؛ قدرتی که منافع خود شان در آن نهفته باشد نه خیر و فلاح وطن و مردم آن.