سومین نشست سران کشورهای اسلامی و عربی در ریاض به هدف مبارزه با تروریزم برگزار شد. این نشست اما با حضور رییس جمهور امریکا، دونالد ترامپ، ابعاد گستردهای به خود گرفت؛ سفری که هدف آن دیدار از مراکز عمده سه آیین ابراهیمی به هدف صلح بود.
محوریت اصلی و هدف اساسی این نشست، تشکیل ائتلاف جدیدی از کشورهای اسلامی و عربی برای ریشهکن کردن تروریزم بود؛ پدیدهای که امروزه هیچ جای جهان از آن در امان نمانده است. ملک سلمان، پادشاه عربستان و دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، بر نابودی ایدیولوژی افراطگرایی تأکید کردند. سـران ایــن دو کـشـور و شرکت کنندگان این نشست از حامیان گروههایی که به فرقهگرایی دامن میزنند خواستند تا از این کار دست بردارند.
در این نشست که به ریاست ترامپ و ملک سلمان برگزار شد، چالشهای امنیتی در منطقه، اوضاع یمن و سوریه و سیاست ایران در منطقه بررسی شد. شاه عربستان پس از برگزاری نشست ترامپ با سران کشورهای شرکت کننده، در صفحه تویتریش اعلام کرد که این نشست، ائتلاف علیه افراطگرایی و تروریزم را تقویت میکند. وی نوشت که افقهای نشست ریاض برای منطقه و جهان مثبت خواهد بود.
از نظر سران شرکت کننده نشست ریاض، ایران متهم درجه اول تروریزم فرقهیی بود. ترامپ تصریح کرد که دهههای طولانی است که حکومت تهران از گروههای تروریستی در منطقه حمایت میکند. این اظهارات اما واکنش تند مقامهای ایرانی را در پی داشت. محمدجواد ظریف، وزیرخارجه این کشور، هدف سفر ترامپ و جانبداری از عربستان را، بهرهکشی اقتصادی از این کشور دانست؛ سفری که دستآورد آن امضای قراردادهایی با بیش از 300 میلیارد دالر بود. 110 میلیارد این قراردادها صرف خرید اسلحه توسط عربستان از امریکا خواهد شد.
نشست ریاض، تحت تأثیر سفر ترامپ
به باور کارشناسان، همین مبالغ هنگفت قرادادهای این سفر، نشست سران کشورهای اسلامی و عربی در ریاض را تحت تأثیر این سفر قرار داد. دنبال کنندگان این سفر بیش از آن که به موضوع اصلی این نشست که همانا مبارزه با ترویزم بود، توجه کنند، روی دیدارهای ترامپ، قراردادهای امضا شده و حواشی این نشست پرداختند.
نوید الهام، کارشناس مسایل سیاسی، میگوید: “در حالیکه سران کشورهای شرکت کننده در نشست ریاض، بر امر مبارزه با تروریزم تأکید کردند، این بخش نشست کمتر در کشورهای اسلامی تبارز یافت. توجه مردم بیشتر به روابط ریاض- واشنگتن جلب شده بود و حتا برخوردهای شاه عربستان و سایر مسایل این دیدارها و حضور بانوی اول کاخ سفید مورد نقد و انتقاد قرار گرفت.”
به هر حال، دونالد ترامپ و سران کشورهای شرکت کننده در نشست ریاض بر مبارزه با تروریزم تأکید کردند و افزودند که نباید نسلهای آینده مردمی که پیروان ادیان ابراهیمی اند، قربانی افراطگرایی شوند. این تأکیدها در حالی صورت گرفت که تنها دو روز بعد از نشست ریاض، یک حمله فرقهگرایانه در بریتانیا، 22 کشته و 59 زخمی برجا گذاشت. گروه داعش اعلام کرد، بمبگذاری منچستر کار این گروه بوده است. داعش گفت که “یکی از سربازان خلافت” این کار را “در تجمع صلیبیون” انجام داده است.
به همین دلیل برخی از مسوولان این نشست بر ریشهکنی اندیشه تروریستی تأکید کردند. محمدعیسی، منشی این نشست، تصریح کرد: “شکست تروریزم بدون از بین بردن اندیشههای تروریستی ممکن نیست. اقدامات نظامی مهم است، ولی بدون از بین بردن ایدیولوژی تروریزم، این پدیده نابود نخواهد شد.”
این که شرکت کنندگان این نشست بر اندیشه افراطگرایی پیروز خواهند شد یا خیر، کارشناسان آن را نیازمند عزم قاطع و انسجام لازم میان این کشورها میدانند. اقبال فروتن، فعال جامعه مدنی، میگوید: “از بین بردن این پدیده نیازمند عزم راسخ کشورها، به دور از اهداف سیاسی و جناحبندیهای منطقهیی و جهانی است. در اجلاس ریاض، به نحوی نگاه جانبدارانه سیاسی رقم خورد که به جای نابودی فرقهگرایی و تروریزم، ممکن است آن را تشدید کند.”
جایگاه افغانستان در نشست ریاض
در این میان، افغانستان که بزرگترین قربانی تروریزم است در حاشیه این نشست قرار گرفت و در نشست ریاض کمتر مورد توجه قرار داشت. گزارشی که ارگ ریاست جمهوری از سفر محمداشرف غنی، رییس جمهور، به نشر رساند نیز اشاره کوتاهی به این سفر و دستآوردهای آن بود. در خبرنامه ارگ آمده که “در دیدار سران افغانستان و امریکا در حاشیه نشست ریاض در عربستان سعودی، بر مبارزه با دهشتافکنی تأکید شده است.” در این خبرنامه خاطرنشان شده که در این دیدار مسایل مهم افغانستان، منطقه و جهان مورد بحث قرار گرفته است. گفته شده که در این دیدار دونالد ترامپ از عملکرد حکومت افغانستان در مبارزه با تروریزم و تطبیق اصلاحات کلیدی در ادارات دولتی، پشتیبانی کرده است.
اهالی سیاست و کارشناسان اما نسبت به تأثیر این نشست و آنچه در ریاض گذشت را از زاویههای مختلف دیدهاند. برخی آن را با نگاه منفی بررسی کرده و عدهای هم از دید مثبت به آن نگریستهاند.
حامد کرزی، رییس جمهور پیشین کشور، در واکنش به سخنان دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، در نشست ریاض که خطاب به کشورهای اسلامی گفته بود، تروریستها را از خاک خود بیرون کنید، تصریح کرد که تروریزم در جهان و کشورهای اسلامی زائیده سیاستهای امریکا است. وی در تویتر خود نوشت که تروریستها در کشورهای اسلامی جایی ندارند، آنها در پناهگاههای امن، حضور داشته و دارای مراکز آموزشی هستند و از نگاه مالی و تسلیحاتی تأمین و تجهیز میشوند.
در همین حال، برخی از سناتوران در مشرانوجرگه معتقد هستند که امریکا باید ثابت کند که افغانستان جزئی از اولویتهای کاخ سفید است و امریکا حامی دولت افغانستان میباشد. شیرمحمد آخوندزاده، عضو مشرانوجرگه، در واکنش به اجلاس ریاض، خواستار حمایت واقعی واشنگتن از روند صلح افغانستان شد. وی تأکید کرد که “ما خواستار صلح هستیم و ترامپ نیز باید تصمیم درستی در قبال افغانستان بگیرد. اگر امریکا متحد واقعی افغانستان است باید از برقراری صلح در این کشور نیز حمایت کند.”
با این حال، برخی دیگر معتقد هستند که نزدیکی عربستان و امریکا که دو قدرت بزرگ اقتصادی- سیاسی در منطقه و جهان میباشند، ممکن است به نفع افغانستان نیز تمام شود. اما استفاده از این ظرفیت نیازمند مدیریت و درایت سیاستمداران افغانستان است. محبـوبـه شــریف، فعــال مـدنــی، معتـقـد است که “عربستان یکی از حامیان بزرگ اقتصادی افغانستان، حداقــل در دوران حکــومت وحــدت مــلـی بوده و امریکا نیز بزرگترین متحد سیاسی و استراتیژیک افغانستان است. لذا اگر رهبران سیاسی ما بتوانند از این ظرفیت به خوبی استفاده کنند، در راستای ثبات و توسعه افغانستان نیز مؤثر واقع خواهد شد. ضمن این که در نشست ریاض کشورهای تأثیرگذار اسلامی و عربی شرکت داشتند و هر کدام میتوانند همکاران خوب افغانستان باشند.”
این نگاه اما با رویکرد اصلاحی و انتقادی دیگری نیز همراه است و آن این که افغانستان متوجه باشد تا رقابتهای منطقهیی عربستان با برخی از کشورهایی چون ایران، وارد میدان سیاسی افغانستان نشود؛ زیرا این امر خطر بزرگی را به دنبال خواهد داشت. نورآغا حقمل، کارشناس مسایل سیاسی، میگوید: “اگر نگاه فرقهگرایانهای که باعث اختلافات میان عربستان و ایران شده، به نحوی روی فضای حاکم بر افغانستان تأثیر بگذارد و یا مسایلی که در نشست ریاض مطرح شد، روی عناصری در افغانستان تأثیرگذار واقع شود، شرایط دشواری برای افغانستان رقم خواهد خورد.”
در نهایت، تمام دیدگاهها پیرامون این نشست در یک نقطه ختم میشود و آن این است که مبارزه با تروریزم نیازمند عزم جدی، انسجام لازم و جدا از هرگونه اهداف و اغراض سیاسی است. زیرا در صورتی که مبارزه با این پدیده تحت تأثیر افکار و جاهطلبیهای سیاسی قرار گیرد، سود و مفاد آن نیز اندک بوده و چه بسا ممکن است عناصر تروریستی در خدمت یکی از جانبهای درگیر به لحاظ فکری و سیاسی قرار گیرد.
در این میان، جایگاه افغانستان در نشست ریاض، در حد وزن و اندازهای قابل طرح است که سیاستمدارن ما بتوانند خود و کشور شان را مطرح کنند. هرگاه این مسأله با فراست کامل، درایت لازم و مدیریت سیاسی هوشمندانه در فضای موجود سیاست خارجی دنبال نگردد، شکی نیست که جایگاه افغانستان برای همیشه در حاشیه این نشستها بوده و شرایط موجود به آسانی تغییر نخواهد کرد.