اصطلاح “دیر آمدن و درست آمدن” ضربالمثل با سابقهای است که به صورت روزمره در سخنان مردم ما به کار میرود. این اصطلاح اما در خصوص پیوستن گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، به روند صلح نیز از سوی بسیاری از مردم استفاده شد.
عبدالقهار عالمی، شهروند کابل، بر این باور است که “هرچند رهبر حزب اسلامی پس از پانزده سال منازعه با دولت و مخالفت سیاسی- نظامی با نهادهای رسمی و سیاسی حاکم در کشور به پروسه صلح پیوست، ولی به قول معروف، جلو ضرر از هر جایی که گرفته شود، فایده است. لذا آمدن حکمتیار هرچند دیر ولی درست میباشد و او مسیر درستی را انتخاب کرده است.”
اما در میان شهروندان کشور تنها کسانی نیستند که از آمدن حکمتیار استقبال نموده و اقدام وی را در راستای صلح و ثبات مؤثر میدانند، بلکه کسانی نیز هستند که او را سزاوار محاکمه دانسته و خواهان آن هستند که حکمتیار راجع به فجایع گذشته و دوران جنگ داخلی مورد بازپرسی قرار گیرد. به همین دلیل در هفتهای که تصاویر حکمتیار به استقبال از پیوستن وی به دولت در جادهها نصب شد، عکسهایی نیز از وی دیده شد که بعضیها به صورتش رنگ سرخ پاشیده و گویا چهرهاش را خونرنگ کرده بودند.
با تمام این موارد، پرسشهای اصلی که افکار عمومی را فرا گرفته است، مرتبط با آینده حزب اسلامی، خواستههای این حزب از دولت و برخورد دولت با عناصری از این حزب است که در اسارت به سر برده و یا هم هنوز سلاح بر شانه دارند.
آینده حکمتیار و حزب اسلامی
اولین تحولی که پیامد این پروسه به حساب میآید، آزادی زندانیان حزب اسلامی است که اولین گروه از آنها همزمان با حضور رسمی حکمتیار در میان مردم و در برابر رسانهها از زندان رها شدند. به گفته دواخان مینهپال، معاون سخنگوی رییس جمهور، سایر اسیران عضو این حزب نیز به صورت تدریجی و مرحله به مرحله آزاد خواهند شد.
از سوی دیگر، نام حکمتیار از فهرست سیاه سازمان ملل حذف شده است. به گفته تواب غورزنگ، سخنگوی شورای امنیت ملی، از این پس نه حزب اسلامی و نه هم رهبر این حزب شامل پیگردهای قانونی منابع بینالمللی چون پولیس انترپول هستند. افزون بر آن، منابع مالی این حزب آزاد شده و محدودیتهای سفر قانونی به کشورها از فراروی اعضای آن برداشته خواهد شد. با این حساب، حکمتیار و حزب تحت رهبریاش دیگر تهدید جهانی نیست.
کارشناسان اما این تعامل را در صورتی مثبت و مؤثر میدانند که عملکرد آتی حکمتیار و حزب اسلامی، بتواند صلحجویانه و ثبات آورنده باشد. به باور آنها، این امر نیازمند دست کشیدن اعضای حزب اسلامی از هرگونه تحرکات نظامی است؛ کاریکه نیازمند خلع سلاح افراد وابسته به این حزب میباشد.
عتیقالله امرخیل، کارشناس مسایل سیاسی و نظامی، میگوید: “هرگاه حزب اسلامی تحت رهبری حکمتیار بخواهد در چهارچوب سیاسی به فعالیت پرداخته و رقابتهای درون کشوری را از طریق مسالمتآمیز آن به پیش ببرد، باید تمام افراد این حزب خلع سلاح شده و دست از شورش و نظامیگری بردارند.”
وعده حکومت نیز به این تقاضای شهروندان مثبت بوده و تعهد سپرده است که روند خلع سلاح نظامیان وفادار به حکمتیار به زودی آغاز خواهد شد. معاون سخنگوی ریاست جمهوری اعلام کرد پس از ورود گلبدین حکمتیار به کابل روند خلع سلاح حزب اسلامی آغاز میشود و جنگجویان این حزب نیز جذب نیروهای امنیتی خواهند شد. دواخان مینهپال، معاون سخنگوی رییس جمهور، گفت: “براساس توافقنامه صلح با حزب اسلامی، تشکیلات نظامی این حزب باید منحل شود.” وی افزود: “جنگجویان حزب اسلامی حکمتیار پس از خلع سلاح براساس معیارهای مشخصی جذب نهادهای امنیتی و دفاعی افغانستان خواهند شد.”
حشـمـتالله ارشــد، سخنـگـوی حــزب اسـلامی، نیز در واکنش به اظهارات معاون سخنگوی ریاست جمهــوری اعــلام کــرد کــه ایــن حزب به تعهداتی که سپـرده پـایبنــد اســت. از ســوی دیگر، برخی کارشناسان پیش از این با انتقاد از توافقنامه صلح با حکمتیار گفته بودند در این توافقنامه هیچ اشارهای به تحویل سلاح های این حزب به دولت نشده است.
از جانب دیگر، برخی از کارشناسان میگویند که گروههایی خارج از تحت اداره و دستور حکمتیار نیز وجود دارند که پیوستن حکمتیار تأثیری بر عملکرد این گروهها در آینده نخواهد داشت. ملک ستیز، کارشناس مسایل سیاسی، معتقد است که “حزب اسلامی به عنوان یک حزب دارای سازمان از هم گسیخته است و شاخههای یاغی آن از منطقه نفوذ حکمتیار گریختهاند.”
نمایندگان مشرانوجرگه نیز چندی قبل از دولت خواسته بودند با پیوستن حکمتیار به روند صلح هر چه سریعتر روند خلع سلاح نظامیان این حزب را آغاز کند. با این حال، عطامحمد نور، سرپرست ولایت بلخ و رییس اجرایی حزب جمیعت اسلامی، با انتشار بیانیهای مدعی شده که دولت در حال تجهیز نظامیان حزب اسلامی با سلاح است. عطامحمد نور با انتقاد از این که چرا حزب اسلامی هنوز تسلیحات خود را به دولت تحویل نداده است از حکومت و حزب اسلامی خواست به دنبال ایجاد اعتماد و تحکیم صلح باشند.
با وجود این که حزب اسلامی که از احزاب عمده مخالف ائتلاف شمال در دوران شوروی سابق در افغانستان محسوب میشد و درگیریهای سنگینی را با حزب جمیعت اسلامی داشت اما حکمتیار در اولین سخنرانی خود در لغمان گفت که گذشته باید فراموش شود و او دست دوستی به سوی همه دراز کرده است. علاوه بر این مورد، حکمتیار تعهدات دیگری نیز به مردم و دولت سپرده است.
تعهدات حکمتیار به مردم و دولت
آنچه از سخنان حکمتیار در سخنرانیهای اولیه وی برداشت میشود، نیت نیک او را نسبت به آینده افغانستان و نقش مؤثرش در خصوص روندهای جاری سیاست و حکومت نشان میدهد. فشردهای از مواضع و تعهدات حکمتیار شامل موارد زیر است:
1 – ما یک افغانستان آزاد و مستقل میخواهیم؛
2 – از طالبان دعوت میکنیم به صلح بپیوندند، چرا که این جنگ نامشروع و غیرقانونی است؛
3 – جنرالهای روسی قبل از ورود نیروهای ناتو و امریکایی به افغانستان به آنها هشدار دادند که اشتباه ما را تکرار نکنید؛
4 – طالبان با خیال خام فکر میکنند که با کمک روسیه میتوانند حکومت خود بر افغانستان را تحمیل کنند؛
5 – تعهد میدهیم که دیگر برای انتقال قدرت خونی ریخته نشود و قدرت براساس تصمیم ملت ما انتقال یابد، هر کسی را که مردم افغانستان انتخاب کرد، رهبر و رییسجمهور خواهد بود؛
6 – ما هیچ قدرت و سهمی در حکومت نمیخواهیم اما هیچ وقت حکومت زور را هم تحمل نخواهیم کرد؛
7 – ما نیازمند یک حکومت مرکزی قوی و پارلمان عادلانه با حضور اقوام مختلف هستیم؛
8 – طالبان به جنگ نقطه پایان بگذارند؛
9 – حرف ما به کشورهایی که افغانستان را میدان تقابل خود با رقیبان شان قرار دادهاند، این است که کشور ما را آزمایشگاه بمبها و تسلیحات خود ندانند.
پس از این تعهدات بود که نظر بسیاری از شهروندان نسبت به رویکرد جدید و سیاست آتی حزب اسلامی تغییر کرد و نگاه خوشبینانهای در میان مردم رقم خورد. عادله جبار، فعال مدنی، با اشاره به سخنان حکمتیار، میگوید: “تجربه چندین سال مخالفت و منازعه بیحاصل حزب اسلامی با حکومت نشان داد که قدرتنمایی و فعالیت نظامی به هیچ وجه راه حل اساسی مسأله افغانستان نیست و سرانجام روشنی نخواهد داشت.” به باور وی، این حرکت رهبر حزب اسلامی، سرمشق و الگوی خوبی برای بسیاری از گروههای مسلح مخالف دیگر خواهد شد.
از سوی دیگر، بسیاری از شهروندان کشور باورمند هستند که برای رسیدن به صلح باید ایثار کرد و نباید با بزرگنمایی گذشتههای سیاه، مسیر رسیدن به ثبات را مسدود نمود. گلآغا حبیب، فعال مدنی، میگوید: “الگو گرفتن از پروسههای صلح در سایر کشورها باید این درس را به ما بیاموزد که برای ثبات کشور باید گذشتهها را نادیده گرفت. نمونه این قضیه در روند صلح دولت کلمبیا با شورشیان فارک در سال گذشته میلادی رخ داد و مورد حمایت جهانیان قرار گرفت.”
به همیـن دلیــل نیــز ســازمــان ملــل بــه صـــورت احتیاطآمیزی از توافقنامه صلح حکمتیار با دولت استقبال کرده است. حذف نام وی از فهرست سیاه سازمان ملل نیز به همین هدف صورت گرفته است. در عین حال، نگرانیهایی نیز وجود دارد که مربوط به عملکرد آتی حکمتیار و حزب تحت فرمانش میشود.
محمدقاسم وفاییزاده، پژوهشگر روابط بینالملل، معتقد است که “خروج نام حکمتیار از فهرست تحریمهای سازمان ملل اگر چه مثال موفقی از گفتگوی سیاسی بین افغانها است، اما هنوز هم نگرانیهایی در میان برخی کشورها وجود دارد و آنها میخواهند ببینند که او در عمل، دید و اهداف خود را از چه طریقی دنبال میکند.” به باور وفاییزاده، به دلیل اقدامات و اظهارات گذشته حکمتیار، نیاز است او ثابت کند که با قوانین بینالمللی و ارزشهای جهانی در افغانستان مانند مفاد قانون اساسی، حقوق بشر، آزادی بیان، حقوق زنان و حقوق اقلیتها کنار میآید؛ ارزشهایی که دولت و جامعه جهانی متعهد به حفاظت از آنها هستند. با این حال، باید دید که آیا گفتهها و تعهدات حکمتیار با عمل وی در آینده سازگاری خواهد داشت یا یک امر متفاوتی را به تصویر خواهد کشید.