عدم موجوديت امنيت، سنتي بودن جامعه، خصومت هــــــــاي شخصي، خشونت ها و… در بسياري از ولايات، سبب شده است تا روند تعليم و تربيه كشور با مشكــــلات مواجه گردد. همچنين حمله بر شاگـــردان و معلمين،سوزاندن و مسدود شدن مكاتب، بهره برداري سياسي از اهل معارف و شاگردان درمحافــل رسمي،استفادهء نظامي از مكاتب به عنوان سنگــر جنگ از سوي نيروهاي نظامي داخلي وخارجي ومخالفين دولت از جمله مواردي اند كــه بر روند تعليم و تربيه تاثيرات بس منفي را بر جا گذاشته اند.
طبق گــزارشات وزارت معارف، بيش از 250 هزار طفل به دليل نا امني ها از حق تعليم محروم شده اند. بــه گفتهء سخنگوي اين وزارت، بيش از 450 باب مكتب به شكل دوامدار در ولايات نا امن مانند هلمند، كندهـــار، زابل، ارزگان، پكتيكا و غزني مسدود مانـــــده اند؛ بيش از 900 مكتب در طول سه سال بــا نوسانات باز و بسته شدن روبرو بوده و 42 باب مكتب سوزانده و يا تخريب گرديده اند. دردوسال اخيــر بيش از يك و نيم هزار تن از اهل معارف كـه شامـــل معلمان وشاگردان وديگر دست اندركاران اين نهاد مي شوند، كشته و زخمي شده اند. بـــراساس گفته هـــــاي اين مقام وزارت معارف، در سال 1388 هجري شمسي 400 تن اهل معارف درولايات مختلف زخمي و كشته، و در سه ماه اول سال 1389 به تعداد 300 تن كشته و زخمي شده اند كه اين تلفات ناشي ازانفجارات، بمباردمان ها، نبرد هاي مسلحانه وغيره بوده است.
خواستيم نظر ادارهء يونيسف، در مورد آمار و ارقام تلفات و چگونگي وضعيت معارف را از اين مرجع داشته باشيم اما با وجود تماس هاي مكرر حاضر به ارايه معلومات نشدند و همچنين حاجي محمد محقق عضو كميسيون معارف پارلمان نيز از مصاحبه در اين مورد خود داري نمود.
پيشینهء خشونت ها
خشونت عليه معارف تنها بـــه ايــن دوره بر نميگردد؛ بلكه از سال 1357 بدينسوجريان دارد، در آنزمان نيز مكاتب به عنوان كميته هاي دفاع از انقلاب تبديل شده و شاگـــردان به نحوي مورد بهرهبرداري سياسي قرار مي گرفتند و نظام حاكم، معارف را بــــراي حاكــميت خويش وسيله قرار ميداد؛ اما در سال هـــاي اخير اين خشونت ها به شكل ديگر در جريان است.
براساس معلومات ارايه شده در رسانه ها، تنها در پنج مــاه سال 2009 ميلادي حدود 123 مكتب هدف نظامـــي قرارگرفته كه به تعداد 60 متعلم و معلم درآن كشتـــــه و نيز 204 تن در اثر واقعات امنيتي زخمي شده اند. در همين سال بمب گذاري در دو مكتب ولايت لوگر منجربه كشته شدن 13 شاگرد گرديد و 400 باب مكتب در مناطق پر آشوب جنوب كشور مسدود شدند.
طبق گزارش اداره يونسيف در همين سال حدود 98 واقعه در مكاتب سراسرافغانستان ثبت شده است.تنها در روز انتخابات 20 آگست 2009 به تعداد 26 مكتب توسط طالبان هدف حملات راكتي قـــرار گـــرفته اند. اين درحاليست كه 149 معلم، شاگــــــرد و كاركنان معارف از اثر حملات مخالفين درطول سال 2008 به قتل رسيده اند.
به باور تحليگران، تحركات ضد معارف روز بروز بيشتر ميگردد، تنها در چند ماه گذشته شاهد بدترين حادثات مسموميت شاگردان دختر، به آتش كشيدن و بسته شدن مكاتب، كشته شدن يازده شاگرد از سوي طالبان در ولايت غزني و… بوده ايم.
درسال 1388 پنج حادثه مسموميت دختران درمكاتب بــــه وقوع پيوست كه 80 شاگرد را در برمي گرفــت. بــــه اساس گفته هاي آصف ننگ سخنگـــــــوي وزارت معارف، 15 باب مكتب در ولايات قندهار ، زابل وهلمند بازگشايي شده اند.”
اما در برخــــــي موارد مانند، ولسوالي مارجه ولايت هلمند، بــــا وجود يكــه چند ماه قبل از دست طالبان آزاد گرديد، هنوزهـــم مكاتب در اين ولسوالي بازگشايي نگرديده اند. بنا به گفته مسوولين معارف، هم اكنون پنج هزار دختر و پسر بـــــه خاطر مسدود بودن مكاتب در اين ولايت از حق تعليم محروم ميباشند.
افزايش تلفات نسبت به سال گذشته
محمد آصف ننــگ سخنگوي وزارت معارف مي گويد: درسال (1389) هفت حادثه مسموميت شاگردان دخـتررا در كابل، كندز، دايكندي و سر پل داشتيم كه تعداد زيادي دختران از اثر آن تاثير پذير شده اند، درحاليكــه سال گذشته پنج حادثه مسموميت به ثبت رسيده كه مسموميت 80 شاگرد را دربرداشته است. بنا بــــه گفته اين مقام وزارت معارف، در سالجاري تــــلفات بيشتر اهل معارف نسبت به سال گذشته، ناشـي از افزايش ناامني ها بوده،اما ميزان حمله بــر تاسيسات معارف كمتر گرديده است. او مــــي گويد: اين تلفات ناشي از بمباردمان هـــا، حملات انفجاري وانتحاري، سوء قصدها و غيره بوده است.
به نظر آقاي ننگ، از طريق راه اندازي برنامهء آگاهي عامــــه و تبليغات علماي دين، متنفذين قريه ها و 9000 شوراي مكاتب توانسته در بسياري از ولايات نا امن ميزان تخريبات مكاتب را كاهش دهند. آقاي ننگ افزود: در سال 1389 شمسي به تعداد 13 هزار مكتب فعال وجود دارد كه قرار است بيش از يـــــــك هزار مكتب جديداً تاسيس و به بهرهبرداري سپرده شود.
در سال جديــــــد هشت مليون شاگرد تحت پوشش قرار گرفته كه سالانه ششصدهزار شاگرد ازنعمت سواد بــــهره مند مي شوند.ما با مشكلات اساسي روبروهستيم، همين اكـــنون بــــه تعداد ده مليون تن از هموطنان مــــا از نعمت سواد محروم اند،حدود پنج مليون طفل واجد شرايط مكتب استند كه بنابر عوامل گوناگون دسترسي به مكتب ندارند.
اين درحاليست كــه قرار معلومات ارايه شدهء مقامات وزارت معارف، اين وزارت سالانه ظرفيت جذب يك مليون طفل را دارد.
عبدالبصير كوچــــي رئيـــــس معارف كندز ميگويد: “هر چند در اين ولايت وضعيت معارف خوب است اما برخي موارد مانند كشته شدن يكتن از سرمعلمان مـــا تــــوسط افراد ناشناس در ماه گــــذشته، زخمــــي شدن دخـتري در جنگ بين مخالفين و دولت ومسموميت دختران در مكاتب شهر كندز نيز وجود داشته است.”
نا امني ، بزرگترين دشمن معارف
بروز نا امني هــا در اكثر ولايات جنوبي سبب شده است تا اطفال از حق تعليم محروم گردند.
نجيب الله سرپــرست رياست معارف ولايت كندهار مي گويـــد: سال گذشته 50 مكتب در اين ولايت به آتش كشيده و يا كلاً ويران شده است و 15 معلم به شهادت رسيده انـد. همچنان زماني كه سه تن حمله كنندهءانتحاري در يك مكتب دخترانه داخل و انتحار نمايند؛ پس شاگردان اين مكتب با كدام جرئت دوباره به مكتب حاضرشوند.”
بنا به گفتهء وي اين مسئله سبب شد تاعدهء از شاگردان دچار تكاليف رواني گردند.
آقاي نجيب الله افزود: “اين نوع وحشت آفريني نه تنها از جانب گروه طالبان بوده بلكه در برخي موارد دشمني هـــاي شخصـــــي نــيز عامل چنين حوادث ميگردد.اين درحاليست كه هم اكنون در كندهار 148 مكتب به دليل نبود امنيت مسدود مي باشد.”
از سوي ديـــــگر ولايـــت زابل نيز با چنين مشكلاتي روبرو بوده و شرايط سخت امنيتي سبب شده است تا اهل معارف بـــــه خصوص شاگردان دختر ازمكتب رفتن محروم گردند.
تهديد، مانع رفتن دختران به مكاتب
فوزيه نصير كاكـــر منشــــي شوراي ولايتي ولايت زابل مـي گويد: در اين ولايت معارف رو به سقوط است. سه مكتب دخترانـــه وجود دارد كه شاگردان بسيار اندكي درآن حاضــر مي شوند. وي علت بي علاقگي شاگردان را تهديد دشمن و از جانب ديگر خراب بودن امكانـــــات تدريسي، نا امني، كم سوادي، سنتي بـودن جامعه و بي توجهي مسوولين ميداند كـــه رونــد تعليم و تربيه دراين ولايت را بـــه كندي مواجه ساختهاست. او اضافه ميكند: در ولسوالــي ها بسياري از مكاتب مسدود مي باشد، اگر بازهم باشند؛ فعاليت هاي مقطعي و بي كيفيت دارند.”
بصير احمد آرويـــن طاهري معاون تدريسي معارف ولايت هرات مي گويد: “دربرخــي مناطق ولسوالي هاي شيندند، كشك كهنه و چشت شريف دختران با تهديدات زيادي مواجه هستند.
بــــه گفتهء وي از عمده ترين عواملي كه در ولسوالي هاي هرات از جمله ولسوالي كشك كهنه باعث ميشود تا دختران بـــه مكتب نروند، وجود طالبان و مخالفين دولت مـــي باشد. او گفت:” در حاليكه شاگردان دختر در ايــــن ولسوالي به زير خيمه هــــا درس ميخوانند و از امكانــــات درسي برخوردار نيستند، بازهم خيمه ها از سوي مخالفين آتش زده شده و يا هم تخريب ميگردند، سال گذشته در چندين مـــورد دختـــران در داخل شهر و هم در ولســـــوالي هـــا تهديد شدند كه عمده ترين مورد، مجروح شدن دختران بـه ضرب چاقو از سوي افراد ناشناس در دروازه هاي مكاتب داخل شهر بود.
با ايــــــن حال، حسن مبارك عزيزي رئيس معارف ولايت غزنــــي مي گويد: “نسبت به سال گذشته وضعيت معارف در اين ولايت بهتر شده و تمام مكاتب به روي اهـل معارف بازهستند و هيچ گونه مشكلي وجود ندارد، تنها در برخي ولسوالي هايي ناامن، دختران نمي توانند به مكتب بروند.” رئيس معارف اين ولايت در حالي چنين اظهارات را بيان مي دارد كـــه عبدالولي خانزاده و امان الله كامران دو تـــن از نماينده گــــان شوراي ولايتي ولايت غزني مي گويند:
“مخالفين دولت چندي قبل 11تن از شاگردان مكتب را در ولســــــوالي اندر اين ولايت به جرم همكاري با دولت به قتل رساندند كه اين گفته ها از سوي رئيس معارف غزنـي رد گرديده است. رئيس معارف غزني دراين خصوص گفت:
“از جمله كسانيكه در ولسوالي اندر به قتل رسيدند، تنها يكتن آنان شاگرد مكتب بود و ديگر افراد كشته شده هيچ رابطهء با معارف نداشته اند.”
با ايــــن حال حميده گلستاني يكي ديگر از نماينده گان شوراي ولايتـــي غزني مي گويد: “در 13 ولسوالي اين ولايت مكاتب به روي شاگردان بسته است.”
با اين حال، ســـيد موسي مجروح سخنگوي رياست معارف ولايـــت خوست مي گويد:” دراين اواخر هشت مكتب بــــه نســبت دلايل امنيتي مسدود گرديده اند كه پنج مكتب آن در داخل مركز بوده و 15 هزار شاگرد محروم از درس گرديده كه 5000 آنرا دختران تشكيل مي دهند.
بنا به گفتهء وي ايــــن مكاتب زماني مسدود شدند كه يك مكتب شــــبانه در مركز اين ولايت انفجار داده شد.
در ولايت خوست 225 مكتب فعاليت دارد، 167000 شاگرد مصروف آموزش اند كه اضافه تر از چهل هزار تن آنرا دختران تشكيل مي دهند.
تلاش براي بازگشايي مكاتب
وزارت معــــارف كشـــور مـــــي گويد، با آنكه مشكلات زيادي وجود دارد،اما تلاش جريان دارد تا دروازه هاي مكاتب را دوباره بازگشايي نماييم.
ذبيح الله جيحون رئيــــس مــعارف ولايت بادغيس ميگويد: با وجــود ناامنــي ها در قسمت هاي از ولايت بادغيس تا هنوز هم دختران آزادانه به مكتب ميروند و هيچگونه تهديدي وجود ندارد كه مانع رفتن دختران به مكاتب گردد.
به همين ترتيب رئيـــس معارف ولايت كندز ميگويد: درسطح ولايت كندز روند معارف نسبت به سالهاي گذشته خوبتر شده است، درساحات كه تحت كنترول طالبان قراردارند نيز دختران ميتوانند به دروس خويش ادامه دهند. امـا برخي از شاگردان كه دسترسي به مكاتب ندارند، ما تلاش خواهيم كرد تا زمينه تعليم را براي آنان فراهم سازيم.
از سوي ديگر محمد آصف شينواري سخنگوي ولايت ننگرهار مي گويــد: وضعيت معارف نسبت به گذشته بهتر شده و هيچ گونه ممانعت و تهديدي وجود ندارد. در گذشتـــه معارف ننگرهار با آتش سوزي سه باب مكـــتب روبرو شده بود كه ديگر چنين حادثهء تكرار نشده است.
بهره برداري از شاگردان و مكاتب
حبيب الله رفـــيح كارشناس امور اجتماعي و سياسي كشور مـــــي گويد: از 32 سال گذشته به اينسو كه افغانستان دچار جريانات سخت سياسي ميباشد، بيشترين فشاربالاي معارف و فرهنگ بوده است. چون در عين حال كه جنگ نظامي در جريان است، افغانستان درگيرجنگ ايديولوژيك نيز مــــي باشد. وقتـــي كمونيست ها بر سرقدرت شدند، مكاتب به سيستم روسي تنظيم شد، زماني كه مجاهديـــــن روي كار آمد، آنها خواستند اين سيستم را از ميان بـــردارنــــد و مكاتـــب به حيث سنگرجنگ قرارگرفت و معلمين را نوكر هاي روس دانسته و به سركوب آنان پرداختند. طالب ها نيز مخالف تحصيل دختران بـــود و همين حالا نيز تا جاي كه دستشان مـــي رسد بـــه مكاتب دخترانه حمله ميكنند. مسئله مسموم كردن ها هم همين انگيزه را دارد. در 32 سال گــــذشته ضـــــربات سهمگيني بالاي معارف كشور وارد آمده؛ نسل ها از مكتب به دور ماندند. تـــربيه ملــي از بين رفته وصد ها مكتب بسته، سوزانده و تخريب شدهاند. با تاسف اگـــر رژيمي كـــــه ميخواهد تغيراتي به سيستم وارد بياورد، بـــراي رســــــيدن به هدف از مكاتب و معارف شروع مي كند.
گلالي حبيب يكتن از معلمين وهمچنان مدير مسوول نشريـه دنياي زن مي گويد: بيشتر از سه دهه جنگ بيشترين ضــربــه را معارف افغانستان ديده است. در تمام جريانات هميشه معارف و بعداً مراكز صحي متحمل خسارات شده اند. شما شاهد بوديد كه در اولين اقدام دولت در مارجه بعد از آزاد شدن آن از دست مخالفين، نه كلنيكي باز سازي شد و نه مكتبي دوباره باز گرديد. ايتالوي ها يكي از كلنيك ها را به مثابــــه سنگراستفاده كردند. استفاده از مكاتب بـه عنوان سنگر، خلاف هرگونه معاهدات بين المللـــي و بشــــري مي باشد، اگر دشمنان مردم و دولت اين كار را مي كنند، شايد آنها از قوانين ملي و بيــن المللـــي بـــــو نمي برند؛اما نيروهـــــاي ايـــساف كسانـــي هستند كه قوانين بينالمللي را خوب بلد انــد ولي باز هم از مكتب و كلينك ها در جنگ استفاده مي كنند.
خانم حبيب مي گويد:” ضعف در مديريت دولت است و دولت نتوانسته حاكميت مردمي را تمثيل كند و به نظر مـــــن پوليــــس و حكومــــت هاي ضعيف نميتوانند، از چنين كار هايي جلوگيري كنند”
گسترش پديده حمله به مكاتب
فوزيه روِفـــــي عضو كمسيون معارف شوراي ملي افغانستان مــي گويد: هشت سال قبل پديده حمله به مكاتب، تخريب، سوزاندن، مسموميت، تهديد و يا صدمه زدن بـه اهل معارف را در كشور نداشتيم؛ اما امروز با تاسف دامنه اين كار از جنوب و جنوبشرق به شمال كشور و حتي در مراكز شهر ها نيز سرايت كرده است.مـــــا شاهد تيزاب پاشي، مسموميت، تهديــــد، حملــــه، تخريب و حريق مكاتب و غيره بوده ايـم. در زمينه بهره برداري از شاگردان در محافل رسمـي و روز هاي ملي مانند جشن، بدرقه رهبران و… نيز قابل بحث مي باشد. در گذشته اگـــر از شاگــــردان در محافل رسمي استفاده مي گرديد، به آن دليل بود كه در آنزمان امنيت خوب بود امــــــا حال شرايط چنين ايجاب نميكند كه شاگردان را در محافل چون جشن و رسم و گذشت و روزهـــــاي ملي بكشانيم. خانم رووفي ميافزايد: مــا تــــا حال چنديـن بار براي مسوولين معارف پيشنهادات و مشوره هاي در اين مورد داشتيم كه بعد از اين از شاگردان در محافل رسمي و روز هاي مـــــلي استفاده نگردد تا اطفال قرباني سياست هاي كشورنشوند.
به تائيد گفتههـــاي خانـــم روِفي سال 2007 شاهد حادثه در بغــــلان بوديم كه حدود 60 تن از شاگردان جان هــــاي شان را در بدرقه از مصطفي كاظمي و همراهانش از دست دادند.
پرويز آهـــنگ مســـوول حمايت اطفال دفتر ساحوي كابـــل كمســـيون مســتقل حقوق بشر ميگويد: در قطعنامه 1612 موضوعاتي ذكر است كه اطفال نبايد در منازعات، مورد سوء استفاده و بهره برداري قرار گيرند. در اسناد بين المللي آمده است كه نبايد از مكاتـــب منحيث سنگر استفاده گردد و يا مورد حملات بمباردمان ، راكت و يا مورد خشونت هاي نظامي قرار گيرند.
او مي گويد:”در تعــريف “سوءاستفاده” آمده است: هرعمل قصدي و عمل ناخودآگاه كه بالاي روح و يا جسم اطفال اثــر منفي بگذارد، آنرا سوء استفاده مي گويند، بناً بهره برداري از اطفال به هر نوع آن خود نوعي خشونت عليه اطفال مي باشد.
او همچنين مــــي افـــزايد: نـــظر بــــه مواد كنوانسيون بين المللـــــي حقوق طفـــل، محيط طوري بايد مصون ساخته شود كه اطفال از حقوق خويش بهره مند گردند، امـــا با تاسف در ساحات جنگي اطفال از حق تعليم و تــــربيه محروم اند و متاسفانه در اين اواخر حملـــه بـــه مكاتب و اهل معارف زياد شده است.
راه حل
آقاي آهنگ مي گويد:” دولت مكلف است تا زمينه را طوري آماده بسازد كه اطفال از هر لحاظ بتوانـــند از حــق خويش بـــهره مــــند شوند. حق انكشاف وبـــــقاي اطفال بايـــد از سوي دولت ها تضمين شود.
گــرفتن امنيت كامــــل در مكاتب چيزيست كه ميتواند اطفال از حق بشري خويش استفاده كنند و در فضاي امن زنده گـــــي نمايند. دولت تا زمانيكه زمينه انكشاف و بقاي اطفال را مساعد نسازد، فكر نميشود كـــــه آنان رشد نمايند. يكـــــي از پرنسيب كنواسيون حقوق اطفـــال نـــيز حق انكشاف وبقاي اطفال بوده و تضمين كنندهء آن دولت ها مي باشد .
از جانب ديگر آصف ننگ راه حل را در تامين امنيت دانسته، نقش مردم را درآن دخيل مي داند. او مي گويد: بايد بــراي گروه ها فهمانده شود كه مكاتب جاي تعليم است و نــبايد آنرا از بين برد. ارگان هــــاي امنيتـــي داخلــــي وخارجي بايد در مصئونيت مكاتب نقــش ايفا كنند. نقش مردم بايد بارز باشد، معارف نـــيز ميكانيزمي را براه انداخته تا مكاتب مصئون باشند. اين نقش در برگيرندهء مسايل صحي، نظم، تفتيش از لحاظ پاليسي ميباشد.
استاد رفيع راه حل را در امنيت كامل دانسته و مي گويد: بوجود آمــــدن امنيت، از راه مصالحه ممكن اســت، امـــا حــكومت مصالحه را در شعار والفاظ پيشنهاد مــــي كند و در عمـــل هيچ اقدام اساسي نشده و حتــــي در جرگه مشورتي صلح نيز كدام پروگرام قاطع وجود نداشت تا مخالفت ها از بين بــــرود، امنيت تــــامين گردد و بستر تعليم از حالت تشنج برآيد.
نتيجه گيري
تا زماني كه امنيت به ميان نيايد، افكار سنتي از جامعه و مردم ريشه كن نگردد، حساسيت هاي منفي در مقابل دانش دختران، محو و نابود نشود، دولت و مــــردم متوجه مسووليت هاي تعيين شده خويش نباشند و آنــــرا جدي نـــگيرند، نمي توان تعليم و تربيه سالم را براي اطفال پيشكش كرد.
آگاهي هاي عامه مي تواند تا حدي زيادي ماهيت فراگيري علم را بــــــراي مخالفين و مردم سنت پسند، بقبولاند و افكار ضد تعلمي را از جامعه بردارند.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید