اقدامات جدی اما موقتی و عدم تطبیق یکسان قانون، عامل تمامی جرایم جنایی در کشور و بهخصوص شهرهای بزرگ، مثل کابل است.
شهر کابل، از یکسال به این طرف، شاهد اتفاقات جنایی در حد تکاندهندهی آن بوده است.
حادثهی کشتهشدن چهار عضو یک خانواده؛ آنهم به وسیلهی تیشه که دو روز قبل در کابل اتفاق افتاد، عمق تراژیدی و وضعیت بدامنی پایتخت را به نمایش گذاشت.
عمدهترین شکایت مردم این است که ارگانهای امنیتی و بهخصوص پولیس در برابر به شکایتهای مردم بهگونهی نمایشی عمل میکنند.
این اقدامات را مردم، از آن جهت نمایشی عنوان میکنند که عمر چندانی ندارد. در چنین حالتی، کسانی که به جرم و جنایت دست میزنند، با جرئت بیشتر بعد از هر اقدام نیروهای امنیتی به مختلساختن امنیت روانی مردم پرداخته و هرآنچه از دست شان برمیآید، بیدریغ انجام میدهند.
حکومت در چندسال اخیر زیر نام ایجاد تغییر و بلندبردن کیفیت کار، تغییرات و تبدیلاتی در سطح اراکین حوزههای امنیتی داشته که مردم هم از آن استقبال کردهاند. اما دیده شده که بعد از مدتی مردم ناامید گردیدهاند؛ چون هیچ اقدامی صورت نگرفته است که باعث مصئونیت نسبی روانی مردم شده باشد.
با این حساب، مردم به این باوراند که برای ایجاد ثبات امنیتی و از میانبرداشتن مشکلات و جرایم جنایی، حکومت بعد از ارزیابیهای دقیق در مورد پرسونل خویش، بهجای تغییر و تبدیل، بهتر است به اصل مجازات تاکید کند. وقتی مقامی بداند که از بیپروایی در مقابل وظایف، مورد مجازات قرار میگیرد، سعی به انجام بهتر وظایفش خواهد کرد.
اگر به مشکلاتی که در بالا به آن اشاره شد، رسیدهگی جدی صورت نگیرد، شهرهای بزرگ افغانستان مخصوصاً پایتخت، بلندرفتن سطح جرایم جنایی را شاهد خواهند بود.