ads

چهلمین سالروز محصلان در پوهنتون تهماسات، تایلند

40 سال قبل از امروز، محصلان معترض در پوهنتون تهماسات تایلند، مورد ضرب و شتم، تجاوز و آماج گلوله قرار گرفته، حلق آویز گردیدند.
حادثه زمانی در میدان فوتبال پوهنتون مذکور به وقوع پیوست که، جمعیتی از محصلان معترض به بازگشت یک نظامی تبعیدی دست به تظاهرات زدند، سپس مورد حمله قرار گرفتند و تصاویر صحنه از طریق تلویزیون نمایش یافت.

نویسنده: zekria
10 عقرب 1395

40 سال قبل از امروز، محصلان معترض در پوهنتون تهماسات تایلند، مورد ضرب و شتم، تجاوز و آماج گلوله قرار گرفته، حلق آویز گردیدند.
حادثه زمانی در میدان فوتبال پوهنتون مذکور به وقوع پیوست که، جمعیتی از محصلان معترض به بازگشت یک نظامی تبعیدی دست به تظاهرات زدند، سپس مورد حمله قرار گرفتند و تصاویر صحنه از طریق تلویزیون نمایش یافت.
اما با گذشت سال‌ها، دیگر از آن حادثه تکان دهنده هیچ کس حرفی نمی‌زند، کسی مقصر شناخته نشد و حتی خانواده‌های قربانیان نیز به گونه‌ای خاموشی اختیار کردند.
کانیکر پیتچکایو، گزارش‌گر صدای آسیا، در مورد موشگافی نموده و گزارش زیر را تهیه نموده است:
در چهلمین سالروز این رویداد فراموش ناشدنی، مردم آهنگی را که توسط یکی از محبوسان سیاسی کمپوز گردیده است، می‌خوانند.
آهنگی که در اشعار آن آمده است که،
در میان روز های سیاه و طوفان‌های شدید
مردم مقاومت خواهند کرد
با نورانی شدن ستاره‌های آسمان
قلب و روح آنان نیز روشن خواهد شد
مراسم یادبود در پوهنتون تهماسات، محلی که حادثه در سال 1976 در آنجا رخ داد، برگزار می‌شود.
قضیه از آنجا آغاز گردید که، شماری از محصلان، در اعتراض به بازگشت یکی از حاکمان نظامی سابق از تبعید، دست به تظاهرات زدند.
حکومت نیز در مقابل آن‌ها داخل اقدام گردید، نخست اطراف پوهنتون مذکور را توسط سربازان محاصره کردند و پس از آن، به ضرب و شتم محصلان پرداخته شد که در نتیجه 46 تن جان‌های خویش را از دست داده، حتی از درخت‌ها آویزان گردیدند.
نظامی‌ها در توجیه عمل خشونت‌بار خویش، محصلان معترض را گروهی از کمونیست‌های ضد سلطنت معرفی نمودند.
آقای دیریک ویلیامز، یک فوتوژورنالیست جوان که در آن وقت تایلند را به اسم “سرزمین شادی و سرور” می‌شناخت، می‌گوید: “من در آن زمان به تایلند آمده بودم و با دیدن صحنه‌ای که نظامی‌ها به روی محصلان آتش گشودند، برای ابد فراموش کردم که تایلند سرزمین شادی و سرور باشد.”آقای نیل اولویچ، فوتوژورنالیست دیگر که تصاویر این حادثه وحشتناک را گرفته بود، نیز در مورد می‌گوید: “در آن وقت کسی متوجه من نبود، زیرا هر کس سرگردان روز خویش بود، با آن‌که نگران بودم کسی مرا مشاهده نکند، در میان درخت‌ها پنهان شده، پس از اخذ تصاویر صحنه، با یک تکسی محل را ترک گفتم.”
راستش، مشاهده تصاویر مردم سراسر جهان را در شاک فرو برد، اما در تایلند فضا طوری بود که گویا هیچ حادثه‌ای اتفاق رخ نداده است.
نه حکومت از کسی معذرت خواست و نه هم کسی به جرم انجام چنین عمل زشت مجازات گردید.
حتی افراد جامعه نیز در مورد خاموشی اختیار کردند.
آقای “تونگچای وینیچاکول” که در سال 1976 یکی از رهبران اجتماعات محصلان بود، در مورد می‌گوید: “نا گفته نباید گذاشت که ششم اکتوبر یگانه روز پر از خشونت در تایلند به شمار نمی‌آید که مرتکبان، مجازات نشدند، در این سرزمین واقعات این چنینی همیشه بوقوع می‌پیوندد و کسی مجرم شناخته نمی‌شود.”
آقای تونگچای که بعدا تایلند را ترک نمود و اکنون در ایالات متحده درجه علمی پروفیسوری دارد، می‌افزاید: “حادثه ششم اکتوبر، خلاف خوی و خواص تایلندی‌هاست، اگر ما بعد از گذشت چهل سال هنوز هم در مقابل چنین حادثه وحشتناک سکوت اختیار می‌کنیم به این معنی است که دست به عمل خلاف شان و مقام انسانی می‌زنیم، این حرف متوجه جامعه تایلندی‌هاست که با چنین اتفاق مملو از وحشت و بربریت چگونه برخورد نموده و چگونه در قسمت آن عدالت را تامین می‌نمایند.”
شماری هم هستند که این واقعه را بیشتر از این پیچیده و قابل بازخواست می‌دانند.
خانم انجانا سوامانندا، که در آن وقت یک محصل بود، می‌گوید: “چرا ما هنوز هم خاموشی اختیار نموده‌ایم؟ شاید به خاطر این‌که نمی‌توانیم حرف بزنیم، شاید به خاطر این‌که از گفتن حقیقت عاجز استیم، اما باید جرئت داشته باشیم و با دشواری‌ها مقابله کنیم.”
وی، خاموشی را ظلمت دانسته، می‌افزاید: “سال‌هاست که مردم در خاموشی و ظلمت بسر برده‌اند، همه‌ای ما با وجود این‌که شاهد یک اتفاق خونین بودیم، خاموش ماندیم و در تاریکی زندگی کردیم، خوب، شاید به خاطر نجات جان، یگانه راه همین خاموشی بود.”
هرچند این خاموشی بلاخره بعد از برقرار شدن فضای دیموکراسی سه ساله شکسته شد، اما بار دیگر نظامی‌ها قدرت خویش را بالای مردم تحمیل کردند.
به گفته خانم انجانا، حتی در تاریخ مدرن و معاصر تایلند هم کسی حاضر نشد، در این مورد حرفی به زبان بیاورد، انجانا می‌گوید: “فکر می‌کنم به نسل پس از ما نیز اجازه نمی‌دهند تا از آنچه در سرزمین شان گذشته است، واقف شوند، آنان نمی‌دانند در آن روز بر سر مردم چی مصیبتی نازل شد، هیچ کس در کتاب‌های تاریخ چیزی در این مورد مطالعه نخواهد کرد، پس چطور از واقعیت‌ها آگاهی حاصل کنند؟”هر چند، در جریان 40 سال، برای نخستین بار به اسناد آرشیف مراجعه می‌شود، اما به قول آقای “تونگچای” هنوز هم چیز های زیادی است که افشاء نگردیده است.
وی، ادامه می‌دهد: “مثلا در آن روز 5 تن را حلق آویز کردند، یکی نی، دو نی، بلکه پنج… تا جاییکه هویت دو تن از حلق آویز شده‌ها، هنوز هم معلوم نشده است.”
بلی، تایلند یک‌بار دیگر تحت کنترول نظامی‌ها قرار گرفت و در سال 2014 بار دیگر سربازان به روی شماری از معترضان طرف‌دار دیموکراسی در خیابان‌های بانکوک آتش گشودند.
آقای تونگچای که هنوز هم فکر می‌کند، مردم باید متوجه سخن گفتن خویش باشند، می‌افزاید: “ما تا حال به داد شماری از اقارب و وابستگان قربانیان رسیدگی کرده‌ایم، آنان به هیچ‌وجه حاضر نیستند، هویت خود را در آشکار نمایند، زیرا می‌دانند، روز های مانند ششم اکتوبر حساسیت برانگیز بوده و نباید در مورد شان سخن گفت.”تلاش‌های گزارش‌گر ایشیاکالینگ، نیز برای دریافت پاسخ در مورد وقایع آن روز به نتیجه نمی‌رسد و خانواده‌های قربانیان ترجیع می‌دهند، خاموش باشند.
در حال حاضر، تامین عدالت برای قربانیان یک امر محال پنداشته می‌شود، ولی آرزو دارند، بعد از گذشت این همه سال، مجرمان شناسایی و اسامی آن‌ها یکجا با نام قربانیان، در میان مردم به آواز بلند قرائت گردد تا در مورد زوایای گنگ قضیه اندکی روشنی انداخته شود.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA