ads

پروین پژواک: تا هستم، نمیتوانم ننویسم

روین پژواک در سال ۱۳۴۵خورشیدی در شهر کابل زاده شده است. او داستاننویس و شاعر معاصر كشور است. تحصیلات ابتدایی را در لیسه ملالی و تحصیلات عالی را در رشته طب در انستیتیوت ابوعلی سینای بلخی کابل به پایان رسانیده است.

نویسنده: Abdul Malik Atash
5 جدی 1397
پروین پژواک: تا هستم، نمیتوانم ننویسم

پروین پژواک در سال ۱۳۴۵خورشیدی در شهر کابل زاده شده است. او داستاننویس و شاعر معاصر كشور است. تحصیلات ابتدایی را در لیسه ملالی و تحصیلات عالی را در رشته طب در انستیتیوت ابوعلی سینای بلخی کابل به پایان رسانیده است.
پروین پژواک در حال حاضر با همسر و چهار فرزند (دو دختر و دو پسرش) در کانادا زندگی میکند. از جمله آثار ادبی پروین پژواک كه در میان ادیبان و خوانندگان از شهرت خوب برخوردار است، میتوان از مجموعه داستان نگینه و ستاره، رومان سلام مرجان و مجموعه شعری مرگ خورشید، نام برد كه همه اقبال چاپ یافته اند.
پروین پژواک، شاعری است عاطفی كه با زبان ساده و صمیمی شعر میسراید و داستان مینویسد. او در خانواده بزرگ پژواک که شخصیتهای بزرگی را در خود داشته، رشد و پرورش یافته است. پروین باورمند به نواندیشی، دگرگونی و پیشرفت است. زنی كه برای کودکان افغان شعر و داستان مینویسد، نقاشی میکند، فلم و متنهای تربیتی و آموزشی ارایه میدهد.
در سالهای اخیر چندین کتاب پروین پژواک در قالب شعر، داستان و ترجمه، اقبال چاپ یافته و در اختیار کودکان و نوجوانان کشور در مکاتب و نهادهای آموزشی قرار گرفته است. در ادامه گفتههای وی را با شما در زمینه زندگی فرهنگی وی شریک مینماییم.
كلید: از نخستین شعر تان بگویید.
پژواک: من از دوران كودكی میدانستم كه نویسنده هستم، ولی تا جوانی نمیدانستم كه میتوانم شاعر باشم. زمانی كه چهارده سال عمر داشتم ، پارچه شعری سرودم و آن شعر را یک سال كامل در كتابچه خود پنهان كردم تا بالاخره روزی جرئت به خرج داده شعر “مرگ خورشید” را در مقابل پدر و مادرم خواندم. این شعر در روزی سرد و غمگین در من انفجار کرد و سرتا پا به یکدم نوشته شد. آن شعر، داغ لحظههای دلهره آور جنگ بود بر روان نوجوان من؛ همچون ضربههای سخت ژاله بر جوانه برگ.
كلید: مختصر در مورد آثار ادبی تان معلومات بدهید.
پژواک: دریا در شبنم (مجموعه شعری)، نگینه و ستاره (مجموعه داستان)، مرگ خورشید(مجموعه شعر)، سلام مرجان (رومان)، گل میچینم (برای اطفال)، ماجراهای آرش (برای اطفال و نوجوانان)، گنج دری( الفبای دری) و پرنده باش (اشعار برای اطفال).
مجموعه شعری ” دریا در شبنم”، كتابی است كه من در هیچ کتابی به قدر آن، پروین نیستم. پروینِ زنده، پروینی که نه تنها در زمان حال، بلکه در لحظه لحظه امروز زندگی میکرد و اگر در جامعه خوشبخت میزیست، شاید هرگز جز عشق نمیسرود و جز عشق نمیخواند. حیرت خاموش من در برابر زیبایی و ستایش پایانناپذیر من در برابر زندگی چنان حقیقی و پرجاذبه بود که من آن را جز در کوتاه ترین جملات نمیتوانستم بیان کنم. هر شعر” دریا در شبنم” برای من ثبت یک لحظه است، هرچند خاطره آن لحظه به بلندای قصه میرسد همچنان” گهواره کاغذی” كه به نحوی دردنامه زنان افغان است.
كلید: شما كه سالها است دور از وطن زندگی میكنید، این حس چهگونه شما را واداشت که گهواره کاغذی را بنویسید؟
پژواک: مجموعه داستانی”گهواره کاغذی” دردنامه زنان افغان است در هر جاییکه باشند. بخش داخل افغانستان این داستان، مانند گیسوان در من ریشه دارد. گیسوان را میتوان بیرنگ کرد، رنگ زد، بلند گذاشت یا کوتاه کرد و حتا از بیخ تراشید، اما تیغ تیشه به ریشه نمیرسد. بخش خارج از افغانستان این داستان نیز برای من مانند ناخن و گوشت است. ناخن را نیز میتوان کوتاه کرد، دراز کرد، رنگ زد و حتا بالایش پوشش ساختگی گذاشت، اما جای خالی ناخنی که از گوشت کشیده میشود، همیشه خالی، کبود و دردناک میماند. من این درد تلخ را و این جای خالی را در خود دارم.
كلید: به نظر شما شعر چی جایگاهی در جامعه ما دارد؟
پژواک: جایگاه شعر به شیوه کلاسیک در جامعه ما جا افتاده و محترم است. شعر به اوزان نیمایی نیز میرود که جای خود را بیابد و برای معرفی و قبول شعر بی وزن باید کار کرد.
كلید: شما در سرایش شعر به چه چیزی بیشتر توجه دارید؟
پژواک: برای من اندیشه، تخیل، عاطفه، تصویرپردازی، شکل، پیام، زبان، ترکیبات تازه و واژهها خیلی مهم استند.
كلید: در بخــش ادبیـــات کـــودک چــــه فعالیتهایی انجام دادهاید؟
پژواک: برای من، کار در حوزه ادبیات کودک همیشه جدی بوده و هیچوقت آن را دست کم نگرفتهام. در سالهای اخیر جدیترین کار در این بخش برای من ترجمه بوده است. هرچند تسلط من بالای زبان ادبی انگلیسی بسیار اندك است؛ ولی میکوشم چنان ترجمه كنم كه اکثریت كودكان وطنم آن را بفهمند.
همسرم هُژبر در سالهای اخیر بالای تصاویر داستانها و اشعاری که در وطن نوشته بودم، کار کرده است. تصویر تاثیر عمیق خود را بالای كودكان و جای مشخص خود را در ادبیات کودک دارد روی همین دلیل با ارزشمند بودن این بخش، من و هژبر، هر دو تلاشهای ادبی و فرهنگی خود را داریم.
از آثاری که در بخش ادبیات کودک خلق کردهام، پس از رومان «ماجراهای آرش» که اولین داستان بلند برای اطفال و نوجوانان بود در این تازگیها بالای شعر و رسامی کتاب «میخوانم تا بدانم» كار زیاد میكنم.
كلید: به نظر شما چه کارهایی بــایــد بــرای ادبیات کودک شود؟
پژواک: کار روی ادبیات کودک با گذشت هر روز پررنگتر میشود و من از این بابت خوشحالم؛ ولی کارهای انجام نیافته هم در این خصوص خیلی فراوان است. چاپ کتاب برای اطفال هرچه بیشتر و با کیفیت بهتر باید صورت گیرد. نهادینهشدن فرهنگ کتابخوانی در نسل جوان، تقویت نشرات، نقد سالم، جشنواره کتاب و جایزه کتاب و احترام به قلم و نویسنده.
كلید: اگر ننویسید؟
پژواک: من میتوانم ننویسم؟ انسان نمیتواند همیشه شاعر بماند؛ اما تا هستم، نمیتوانم ننویسم!
كلید: کــــدام شاعـــر و نویسنـــده معاصــر را میستایید؟
پژواک: هیچ شاعری را به قدر فروغ فرخزاد و کتاب «تولد دیگر» او دوست ندارم. من با خواندن این کتاب برای اولین بار با شعر غیرکلاسیک معرفی شدم. برای اولین بار شعر را فهمیدم و شاعر درون خود را دیدم.
از نویسندهها؛ مارک تواین محبوب من است. جدیترین سخنان و قدیمیترین پرسشهای بشری را از زبان قهرمانان خوردسال با جملات آمیخته با خنده و شوخی از او خواندم و فهمیدم.
كلید: برای کتاب خواندن چه دلایلی دارید؟
پژواک: خـوانــدن کتــاب بـــرای مـن دلیــل نمیخواهد. مـــن کتــاب خــواندن را دوست دارم و اگر کتاب نخوانم جای چیزی بسیار دوستداشتنـــی در زنــدگیام خالی میماند. خواندن کتاب برای من، بهخصوص در گذشته، زمانی که جوانتر بودم، مانند دیدن فلم بود. به این معنا که صحنهها چنان برایم تصویر میداد که من به تماشایش مینشستم.
هر روز من به نوعی به نوشتن و خواندن ارتباط دارد، شبانه پیش از خواب یک تا دو ساعت کتاب میخوانم. مطالعه کتاب پیش از خواب تمام خستگی روز و پریشانی روزمره و اخبار ناخوشی را که همه ما و شما با آن سروکار داریم، مانند آب شستشو میدهد و مرا آرام میکند.
كلید: از کارهای جدید تان بگویید.
پژواک: با تشویق فرزندانم، خواندن سلسله کتابهای «هری پاتر» اثر جی.کی رولینگ را به زبان انگلیسی شروع کردهام و هنوز ادامه دارد. در کنار آن همیشه کتابی را به زبان دری نیز دنبال میکنم.
زیباترین داستان بلندم برای خودم رومان ” پر عقاب ” است. من این رومان را ده سال پیش نوشته و ختم کرده بودم؛ ولی در ده سال اخیر ویرایش نسخه انگلیسی رومان ” سلام مرجان”، بیشترین نیروی کاری و تخلیقی مرا گرفت و حال ” پر عقاب” به من نیروی دو باره داده است.
كلید: شما در كنار فعالیت های فرهنگی چه مصروفیت دیگر دارید؟
پژواک: مـن بــا خانــم آدینـــه نیـــازی کــه بنیانگذار”انجمن زنان افغان” میباشد، مدت ده سال است کار میکنم. وظیفه ما کمک به مهاجرین تازه وارد به کانادا میباشد.

خواب کودک‏
شب شد
کرمک شبتاب سلام‏
شب شد
اى نور مهتاب سلام‏
شب شد
بر شب و بر خواب سلام‏
۱۳۶۶ شمسى / کابل‏

صلح‏
چون آب‏
چون هوا
چون کار
چون غذا
چون عشق‏
چون صفا
محتاج تو ایم‏
اى صلح بیا
۱۳۶۷ شمسى /کابل‏

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA