یونیسف، چندی قبل 48 ملیون دالر به وزارت معارف کمک کرد تا برای آموزش کودکانی مصرف کند که دسترسی به مکتب و امکانات لازم آموزشی ندارند. در حال حاضر، حدود سه و نیم ملیون کودک در سراسر کشور به آموزش دسترسی ندارند. بیشتر این کودکان دختر هستند. قرار است با این کمک مالی یونیسف برای 120 هزار کودک زمینه آموزش فراهم شود. بخشی از این 48 ملیون دالر برای آموزش کودکانی مصرف خواهد شد که در مناطق ناامن زندگی میکنند.
با توجه به این که بخشی از مشکلات سکتور معارف ما مشکل مالی است، کمک 48 ملیون دالری یونیسف یک رقم قابل توجه در این بخش به حساب میآید. در عین حال واضح است که با این مقدار پول نمیتوان به طور کامل بر مشکلات مالی این سکتور غلبه کرد. سکتور معارف ما به بودجه هنگفتی نیاز دارد تا به کمک آن زمینه آموزش پایدار و باکیفیت را فراهم کند. اما این بودجه فعلاً در خزانه ملی نيست و سازمانهای بینالمللی از جمله یونیسف آن را پرداخت میتواند. با همه این احوال، 48 ملیون دالری که یونیسف هفته گذشته به وزارت معارف کمک کرد، میتواند باب مکتب را بر روی تعداد زیادی از کودکان باز نگه دارد.
در شرایط کنونی، سکتور معارف ما مشکلات فراوانی در بخشهای غیر از مالی نیز دارد. بزرگترین مشکل در برابر این سکتور، ناامنی است. در حال حاضر، رقم بیشتر 3.5 ملیون کودکی که دسترسی به آموزش ندارند، را کودکانی تشکیل میدهند که در سایه جنگ به سر میبرند. جنگ باعث شده که آنها نه تنها فرصت آموزش که فرصتهای بازی، تفریح و شادی را نیز از دست بدهند. به همین شکل، سطح خدمات صحی در مناطق در حال جنگ بسیار پایین است و این باعث افزایش مرگ کودكان در اثر شیوع امراضی شده که قابل وقایه است. همچنان بیشترین کودکانی که دچار سوء تغذی اند در مناطق درگیر جنگ زندگی میکنند. بنابراین، جنگهای ویرانگر جاری، بزرگترین چالش در برابر کودکان در مناطق ناامن است. روشن است تا زمانی که چارهای برای پایان جنگ و مهار ناامنیها سنجیده نشود، مشکلات کودکان در مناطق درگیر جنگ، در تمام بخشها به شمول آموزش باقی خواهد ماند.
کمبود نیروی انسانی در بخش آموزش کودکان و تهیه مواد آموزشی مناسب از دیگر مشکلات سکتور معارف است که در ردههای بعدی – پس از ناامنی و کمبود بودجه – قرار دارد. این مشکل در مکتبهای دخترانه نسبت به مکتبهای پسرانه بیشتر است. بهویژه این که جامعه ما یک جامعه سنتی است و والدین ترجیح میدهند که دختران شان زیر نظر استادان زن آموزش ببینند. دولت علیرغم تمام تلاشها هنوز موفق نشده تا نیروی انسانی کافی در این بخش تربیت و آنها را با معاش مناسب در سکتور معارف استخدام کند. به همین دلیل، مکتبهای دخترانه در بیشتر روستاها، با کمبود استادان مسلکی دست به گریبان اند. یا این که والدین، دختران شان را از رفتن به مکتب، به دلیل نبود استادان زن، منع کردهاند. این مشکل نیز در کنار ناامنی و کمبود بودجه در بخش معارف، باعث محرومیت کودکان زياد از آموزش شده است.
در پهلوی چالشهای فوق، فساد مالی و اداری، مشکل دیگری است که سکتور معارف را از رسیدن به وضعیت مطلوب باز داشته است. گزارشها حاکی است که طی شانزده سال گذشته ملیونها دالر در سکتور معارف حیف و میل شده است. به همین شکل، بستهای معلمان در برابر پول خرید و فروش شده و استخدامها در این سکتور غیرشفاف بوده است. از جانب دیگر، در بخش تدارکات این وزارت و تهیه کتاب و قرطاسیه و دیگر لوازم آموزشی، موارد زیاد فساد ثابت شده است. بنابراین، فساد مالی و اداری، طی سالهای گذشته، عاملی بوده است که به سکتور معارف اجازه رشد را نداده است.
در شرایطی که آموزش به یک امر ضروری و حیاتی تبدیل شده، نیاز است تا توجه بیشتر روی معارف صورت گیرد. بهترین کار این است که از کمکهای جامعه جهانی در بخش معارف باید به شکل درست آن استفاده شود و اجازه حیف و میل این کمکها به کسی داده نشود. جنگ که یک پدیده شوم است، نباید باعث غفلت دولت از سرمایهگذاری و برنامهریزی برای بهبود وضعیت معارف و اشاعه آموزش در سراسر کشور شود. همچنان در کنار سرمایهگذاری برای تولید نیروی انسانی و استادان مسلکی، استخدامها در وزارت معارف شفافسازی شود و با فساد موجود در این نهاد به صورت جدی مبارزه صورت گیرد. در صورتی که دولت بتواند این مشکلات را مهار و موانع را به حداقل برساند، دیگر شاهد محرومیت دستهجمعی کودکان از آموزش نخواهیم بود.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید