با وقوع هر رخداد غم انگیز، احساسات ملی بدور از هرگونه تعلقات قومی – منطقهای و سیاسی تحریک شده و علیه عناصر آسیبرسان همصدا شده و اعتراض میکنند.
به باور کارشناسان، این امر نشان میدهد با وجود عناصر اختلاف افگن و عوامل تفرقهزای داخلی و خارجی، ظرفیت و پوتانسیل «ملت شدن» در میان اقشار مختلف مردم و طیفهای متعدد قومی موجود است. تنها چیزیکه دراین میان لازم است، مدیریت مطلوب و حکومتداری مناسب است تا بتوان با استفاده از این فرصتها، انسجام همگانی را ایجاد نموده و قدرت ملی را افزایش داد.
به باور محمد قرهباغی؛ تحلیلگر مسایل سیاسی “در هر تهدید، فرصتی نیز نهفته است؛ این اصل اساسی در مدیریت سیاسی است که همواره در فعالیتهای دیپلوماتیک و حکومتداری مد نظر گرفته شده و این روزها برای حکومت وحدت ملی نیز چنین زمینهای میسر شده است. زیرا تشدید جنگ و تهدیدهای ناشی از حملههای هراس افگنانه در پی واگذاری مسوولیت امنیت به نیروهای ملی، انسجام ملی میان مردم بیشتر شده و همدلی میان اقشار مختلف کشور شدت یافته است.”
آگاهان تأکید میکنند که سال جاری میلادی (2015) هرچند تهدیدهای جدی را علیه دولت و ملت افغانستان با خود داشت، ولی اگر مدیریت مناسب و درایت درست در میان سیاستمداران کشور و حاکمان ملی وجود میداشت، این تهدیدها به آسانی تبدیل به فرصت بزرگ ملی میشد.
رمضان شعبانی؛ دانشآموخته علوم سیاسی فرصتها را از منظر سیاسی اینگونه بیان میکند: ” فرصتها به معنای وجود زمینه یا چانس مطلوب در محیط بیرونی برای فرد، سازمان و یا کشوریکه از طریق بهرهبرداری آن، میتوان به نتایج یا عواید قابل توجهی دست یافت. همچنین فرصتها شرایطی میباشند که به کشورها این توانایی را میدهد تا با بهرهگیری صحیح از آنها، اهداف ملی خود را کسب و تهدیدها را دفع نمایند.”
به باور وی این فرصت برای حکومت وحدت ملی در پی انسجام به دست آمده در واکنش به سیاستهای سازمان استخباراتی پاکستان به وجود آمد. زیرا اقشار مختلف مردم دست به اعتراض علیه حملههای صورت گرفته زدند و حتی به جادهها ریختند تا نشان بدهند که آنها آمادگی برای ایستادن در پشت سیاستهای دولت هستند. عالمان دینی نیز با تجمعهای مختلف در حضور رهبران سیاسی و در مجامع عمومی دیگر خواستند تا مسوولیتهای ملی و دینی خویش را ایفا نموده و فریاد دادخواهانهای را سر دادند تا همنوایی شان را با ملت و حکومت اعلام نمایند.
واکنشهای منجسم ملی علیه پاکستان
شورای سراسری علما در دیدار با محمداشرف غنی؛ رییس جمهور کشور، جنگ موجود را ناجایز خوانده و دستهای حمایتگرانه را از حملههای صورت گرفته، خلاف دین و باورهای اسلامی دانستند. پس از آن موجی از اعتراضها علیه حامیان هرگونه هراسافگنی سراسر کشور را فراگرفت و از مجامع مدنی گرفته تا طیفهای مختلف مردمی در راستای دفاع واحد از مردم و ملت همنوا گردیدند.
این اعتراضها به حدی شدید بود که بزرگان و متنفذین قومی ولایت زابل با حضور در میان مردم معترض این ولایت علیه پاکستان اعلام جهاد کردند. آنها تأکید کردند که جهادشان در برابر حکومت و رهبران پاکستان است و با مردم و شهروندان پاکستانی هیچ خصومتی ندارند.
تظاهرات کنندگان با آتش کشیدن بیرق پاکستان ناراحتی خود را از اقدامات اسلامآباد در ایجاد ناامنی در افغانستان و تجاوز به خاک این کشور نشان دادند. مردم از رهبران حکومت وحدت ملی افغانستان خواستند تا هرچه سریعتر اقدامات جدی را در برابر فعالیتهای پاکستان انجام دهند.
مردم ولایت هرات در غرب افغانستان نیز با برپایی تظاهرات گسترده علیه سیاستهای پاکستان اعلام کردند که سازماناستخباراتی اسلامآباد به دنبال بیثباتی کشور است. در این تظاهرات مردم هرات سازمان اطلاعات اردوی پاکستان (I.S.I) را عامل خونریزی و کشتار مردم افغانستان دانسته و تجاوز پاکستان را به خاک این کشور محکوم کردند.
مهدی حدید، عضو شورای ولایتی هرات که در میان معترضان حضور داشت گفت:”ما سالها شاهد حملات و مداخله پاکستان در امور افغانستان هستیم، دولت باید به این معضل پایان دهد، چه از راه دیپلوماتیک و چه هم عمل به مثل، این حق تمام مردم افغانستان است.” آقای حدید می گوید که مردم منتظر واکنش دولت است، اگر کابل موضع قاطع در برابر این کشور اتخاذ کند، مردم از ان حمایت خواهند کرد.
سمیه رامش، عضو شورای ولایتی هرات میگوید هر زمان که مذاکرات صلح به مرحله حساس میرسد و امیدی برای پایان دادن جنگ در افغانستان پیدا میشود، جانب پاکستان در این راه سنگ اندازی میکند.
مولوی عزیزالرحمان صدیقی، رییس شورای علمای میدان وردک نیز حملات راکتی پاکستان به افغانستان را به شدت محکوم کرد. مولوی صدیقی در نوار ویدیویی که منتشر کرده گفته است که پاکستان با سو استفاده از فرصتهای به وجود آمده هر ازگاهی به خاک افغانستان حمله میکند که باعث تلفات افراد ملکی و بی گناه میشود. او گفت: “توصیه من به دولت مردان پاکستان که به مانند مار آستین میمانند، این است که اگر در دل تان نور ایمان است و اگر به مرگ باور دارید، دیگر افغانستان را مورد تاخت و تاز قرار ندهید.”
جامعه مدنی نیز با گردهماییهای مختلف از حکومت خواست تا زمینه دادخواهی و شکایت علیه عاملان حملههای اخیر به جان مردم ملکی را در سازمان ملل متحد فراهم سازند.
صدیق منصور انصاری با یادآوری از اینکه جامعه مدنی نشستهای مشترک با مردم را دایر نموده و خواهان دادخواهی خواهند شد افزود: “طرحها و پیشنهادات مردم بعد از این جلسه به شکل منسجم به سازمان ملل متحد پیشکش میگردد. “
انصاری تاکید کرد که دولت باید پیامهای جداگانه به ممالک مداخله گر بفرستد تا دولتهای آنها دست از مداخلهگری برداشته و محتاط باشند. او هشدار داد که اگر کشورهای همسایه به ویژه پاکستان دست از مداخله گری نکشد، مردم آرام ننشسته و علیه شان اعتراضات گسترده ای به راه خواهند انداخت.
فعالان مدنی با انتقاد از عملکرد دولت میگویند که حکومت وحدت ملی بر اساس بی عدالتی و خلاف آرمان های مردم اعمال غیرقابل تحمل را انجام میدهد. فعالان مدنی از حضور ستون پنجم در ساختار حکومت سخن گفته و همواره از وجود جاسوسان کشورهای خارجی در داخل حکومت شکایت کرده اند.
لعل محمد عرفان، فعال جامعه مدنی به نمایندگی از فعالان مدنی که به یادبود شهدای شاه شهید شمع افروخته بودند، میگوید: “از جامعه جهانی بخصوص از شورای امنیت بین المللی، اتحادیه اروپا، امریکا و سایر قدرت های جهانی میخواهیم که پاکستان را به رسمیت به عنوان کشور حمایت کنند تروریزم بشناسند و تمامی کمکهای شان را به این کشور قطع کنند.”
تردیدها نسبت به قاطعیت حکومت
خشم و اعتراض مردم زمانی به اوج خود رسید و باعث شد تا سکوت حاکمان سیاسی نیز شکسته و با صدای رساتری از سیاستهای پاکستان شکایت کنند که حمله مرگبار شبهنگام در منطقه شاه شهید کابل، صدها خانواده را مصیبتزده کرد.
کارشناسان نظامی این حمله را ناشی از انفجار موادی دانستند که در دسترس مخالفان مسلح نیست و گروههای مخالف دولت نیز از پذیرش انجام این حمله سرباز زدند. هیأت اعزامی به پاکستان از سوی دولت کابل نیز مدعی داشتن سند در خصوص دست داشتن پاکستان به این حمله بود که روشن نشد این ادعا تا چه اندازه مستند بوده است. اما اعلام موضع قاطعانهی رییس جمهور نسبت به پاکستان، مورد پسند اقشار مختلف مردمی قرار گرفته و در حمایت از آن حتی موضوع تحریم کالاهای پاکستانی نیز به میان آمد. در پی آن، اتحادیه دوافروشان کشور ورود دواهای پاکستانی را ممنوع قرار داده و از تمامی دوافروشان خواستند تا جهت راه بدیلی برای تهیه دواها فکر کنند.
اما پرسش اصلی این است که آیا رهبران سیاسی خواهند توانست متحدانه از موضع قاطعانه شان علیه پاکستان دفاع نموده و از فرصت پیش آمده به خوبی استفاده نمایند؟
برخی از کارشناسان با ابراز تردید نسبت به این مسأله، چنین ابرازنظرها را ناشی از احساسات مقطعی دانسته و براین باوراند که امکان ایستادگی سیاستمداران ارگ نشین در برابر مخالفان مسلح و سازمانهای خارجی و پاکستانی که این گروهها را حمایت نموده و حملات را سازماندهی میکنند، بعید از تصور به نظر میرسد.
جنرال عتیق الله امرخیل، کارشناس مسایل نظامی تمام سخنهای هردو رهبر را تکرار حرفهای گذشته میدانند که هیچگاه عملی نخواهد شد زیرا آنها با فشار بیرونی مواجه اند.
امرخیل تأکید میکند که “دولت افغانستان بهخاطر دفاع از خاک باید به ملت مراجعه نماید و تمام قطعات و مردم را آماده نماید و در سرحدات روان کند تا پاکستان از چنین حملات خود داری نماید اگر همین قوم پرستی باشد حملات و ناامنیها زیاد خواهد شد.”
احمد سعیدی، آگاه مسایل سیاسی نیز معتقد است که “موقف هردو رهبر آقای اشرف غنی و داکتر عبدالله روشن و امیدوار کننده بود اما باید درمذاکرات با پاکستان مستند سخن گفته و سندهای ارائه شده را به اطلاع مردم نیز رسانیده و در محضر سازمان ملل متحد و شورای امنیت نیز پیشکش نماید. در غیر آن صورت به قاطعیت حکومت باید شک نموده و نسبت به استمرار این موضع نیز باید شک کرد.”
حمیرا ایوبی نمایند مردم فراه در ولسی جرگه نیز میگوید: “دولت افغانستان هیچ گاهی سیاست خارجی ثابت نداشته خطوط اساسی خارجی افغانستان تا هنوز درمقابل همسایهها نامعلوم است. مگر موضع گیری اخیر رهبران حکومت وحدت ملی در خور ستایش است که باید پیگیری شود و عقب نشینی از آن گناه در برابر مردم است “.
با این حال، هرگونه رویکردی که در آینده از سوی سیاستمداران حاکم اتخاذ خواهد شد، نشان خواهد داد که آیا آنان خواهند توانست احساسات ملی را در راستای افزایش قدرت ملی و امنیت همگانی استفاده نموده و بسیج مردمی را تبدیل به یک فرصت استثنایی در روابط با پاکستان و مقابله با ناامنی سازد یا خیر.